given that

تخصصی

[ریاضیات] با این فرض که، می دانیم که، برای

انگلیسی به انگلیسی

• on the assumption that; since, because

پیشنهاد کاربران

• با در نظر گرفتن این واقعیت که . . .
چونکه
Synonyms: since, considering that, seeing that, being that, inasmuch as
با این اوصاف
They are so rude and uncultured. Given that ,
who would want to talk to them
اونا خیلی گستاخ و بی فرهنگ هستند ( 😄 ) با این اوصاف کی قصد داره با اونها حرف بزنه
taking that fact into account
با توجه به اینکه
. . .
با وجودی که
چراکه
با فرض اینکه
با فرض بر اینکه می دونیم . . . i was wondering that the government was re _elected , given that , it had raised the tax واقعا که ! با اینکه می دونیم این دولت مالیات را افزایش داده باز هم انتخابش کردند
با این فرض که
زیرا
Because
به شرط داشتن . . . .
به شرط مشخص بودن مقدار . . . .
Given that. . .
با فرض اینکه، با این استدلال که، با این پیش فرض که، با توجه/عنایت باینکه، رو حساب اینکه، نظر باینکه . . .
به این دلیل که، با این توجیه که
به شرط اینکه، به رغمِ
از آنجاییکه
چونکه
علی رغم
برای اینکه
زیرا - چون - به دلیل
با توجه به اینکه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس