glider

/ˈɡlaɪdər//ˈɡlaɪdə/

معنی: هواپیمای بی موتور
معانی دیگر: سر خورنده، لیزخور، لغزنده، (هواپیمایی) گلایدر، هواسر، خلبان هواپیمای بی موتور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that glides.

(2) تعریف: a light motorless aircraft that glides on air currents.

(3) تعریف: a swinging porch seat or couch suspended by chains or straps from a metal framework.

جمله های نمونه

1. One glider on the curtain has gone off.
[ترجمه گوگل]یک گلایدر روی پرده از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]یک گلایدر در پرده ناپدید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The glider was soon lost sight of in the clouds.
[ترجمه گوگل]گلایدر خیلی زود در ابرها گم شد
[ترجمه ترگمان]The به زودی در میان ابرها ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The glider uncoupled from the tow plane.
[ترجمه گوگل]گلایدر از هواپیمای یدک کش جدا شد
[ترجمه ترگمان]گلایدر از دو هواپیما فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The model glider looks fine, although the only way we can really put it to the test is to see if it will fly.
[ترجمه حسین] مدل گلایدر بنظر خوب است، اگرچه تنها راهی که واقعا میتوان آن را آزمایش کرد این است که ببینیم پرواز میکند.
|
[ترجمه گوگل]مدل گلایدر خوب به نظر می رسد، اگرچه تنها راهی که می توانیم واقعاً آن را آزمایش کنیم این است که ببینیم آیا پرواز می کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]مدل گلایدر خوب به نظر می رسد، اگرچه تنها راهی که می توانیم آن را به آزمون بدهیم این است که ببینیم آیا پرواز می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The glider was in Dutch airspace.
[ترجمه گوگل]گلایدر در حریم هوایی هلند بود
[ترجمه ترگمان]گلایدر در فضای هوایی هلند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The speed of the glider is directly proportional to the speed of the wind.
[ترجمه حسین] سرعت گلایدر با سرعت باد رابطه مستقیم دارد.
|
[ترجمه گوگل]سرعت گلایدر با سرعت باد نسبت مستقیم دارد
[ترجمه ترگمان]سرعت گلایدر به طور مستقیم با سرعت باد متناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Different types of glider behave slightly differently, so explore all the gliders you fly and adapt your flying accordingly.
[ترجمه حسین] انواع مختلف گلایدر با یکدیگر تفاوت هایی دارند، بنابراین تمام گلایدر هایی که به پرواز در می آورید را بررسی کرده و با پرواز خود مطابقت دهید.
|
[ترجمه گوگل]انواع مختلف گلایدرها کمی متفاوت رفتار می کنند، بنابراین همه گلایدرهایی که پرواز می کنید را بررسی کنید و پرواز خود را بر این اساس تطبیق دهید
[ترجمه ترگمان]انواع مختلف گلایدر به گونه ای متفاوت رفتار می کنند، بنابراین تمام the را بررسی کنید که پرواز می کنید و بر طبق آن پرواز خود را انجام می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This gives the glider pilot more time to find out why his glider is semi-stalled and is sinking like a brick.
[ترجمه گوگل]این به خلبان گلایدر فرصت بیشتری می دهد تا دریابد که چرا گلایدرش نیمه متوقف شده و مانند آجر در حال غرق شدن است
[ترجمه ترگمان]این کار به خلبان گلایدر فرصت بیشتری می دهد تا ببیند چرا گلایدر در حالت نیمه متوقف شده است و مانند یک آجر در حال غرق شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Read in studio A glider pilot has suffered a broken leg in a crash landing at an R-A-F base.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک خلبان گلایدر در یک فرود تصادفی در پایگاه R-A-F دچار شکستگی پای خود شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعه در استودیو یک خلبان گلایدر در یک فرود تصادف در پایه R - A دچار شکستگی ساق پا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peter pulled up, but to his horror the glider chose to pull up as its method of collision avoidance.
[ترجمه گوگل]پیتر بلند شد، اما در کمال وحشت، گلایدر بالا کشیدن را به عنوان روشی برای جلوگیری از برخورد انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]پیتر برخاست، اما به وحشت خود گلایدر به عنوان روش اجتناب از برخورد انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each hang glider takes one set of sails.
[ترجمه گوگل]هر گلایدر آویزان یک مجموعه بادبان می گیرد
[ترجمه ترگمان]هر hang یک دسته بادبان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The glider circled the escarpment and was carried with the warm air currents into the upper atmosphere.
[ترجمه گوگل]گلایدر دور پرده می چرخید و همراه با جریان هوای گرم به اتمسفر فوقانی منتقل می شد
[ترجمه ترگمان]گلایدر چرخ سرازیری را دور زد و با جریان های هوایی گرم به داخل جو بالایی حمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the glider is in a very steep climb this should be reduced slightly before yawing.
[ترجمه گوگل]اگر گلایدر در یک صعود بسیار شیب دار باشد، باید قبل از خمیازه کشیدن کمی کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]اگر گلایدر در یک صعود بسیار تند قرار داشته باشد باید کمی قبل از yawing کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This helps to prevent the glider from bouncing on any rough ground.
[ترجمه گوگل]این به جلوگیری از جهش گلایدر بر روی هر زمین ناهموار کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به جلوگیری از برخورد گلایدر از روی زمین سخت کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هواپیمای بی موتور (اسم)
glider, sailplane

تخصصی

[عمران و معماری] هواپیمای بی موتور - نرم پرواز - گلایدر

انگلیسی به انگلیسی

• engineless aircraft; hang-glider; person or thing which glides
a glider is an aircraft without an engine, which flies by floating on air currents.

پیشنهاد کاربران

نیمکت تاب a seat for one or two people that swings backwards and forwards
glider
چتربال ، سُرپیما ، بادپیما
A kind of garden swing
glider ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: بادپَر
تعریف: هواگَردی با بال ثابت که برای پرواز بدون استفاده از نیروی موتور طراحی شده باشد و اغلب برای اهداف آموزشی و تفریحی به کاررود
گلایدر ( هواپیمای بدون موتور ) ، بادپر

بپرس