glory days

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a time in the past when someone or something flourished.

- He loves to reminisce about his glory days.
[ترجمه گوگل] او دوست دارد روزهای افتخار خود را به یاد بیاورد
[ترجمه ترگمان] اون دوست داره که به یاد روزه ای glory به یاد بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس