go awry

جمله های نمونه

1. My carefully laid plans had already gone awry.
[ترجمه میلاد] نقشه های به دقت طراحی شده ی من تا اون موقع نقش بر آب شده بودند.
|
[ترجمه گوگل]نقشه های من که با دقت طراحی شده بودم قبلاً به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]نقشه کشیده من نقشه کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There is no sober-minded, fast pace also goes awry; no caution pace, then flat road will fall.
[ترجمه گوگل]هیچ هوشیاری وجود ندارد، سرعت سریع نیز به اشتباه می رود بدون سرعت احتیاط، سپس جاده صاف سقوط خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ سرعت هشیاری نیست، سرعت تند هم منحرف می شود؛ هیچ احتیاط و احتیاط پیش نمی رود، سپس جاده هموار سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All my plans for the party had gone awry.
[ترجمه Shirinbahari] تمام برنامه هایم برای مهمانی آن طور که می خواستم پیش نرفت.
|
[ترجمه گوگل]تمام برنامه های من برای مهمانی به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]تمام نقشه های من به خاطر مهمونی خراب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our plans went awry.
[ترجمه گوگل]برنامه های ما به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]نقشه هامون خراب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was in a fury over a plan that had gone awry.
[ترجمه گوگل]او به خاطر نقشه ای که به هم ریخته بود عصبانی بود
[ترجمه ترگمان]از نقشه ای که به غلط رفته بود خشمگین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If something goes awry, like a Cabinet revolt, the government falls and new elections are held.
[ترجمه گوگل]اگر چیزی خراب شود، مانند شورش کابینه، دولت سقوط می کند و انتخابات جدید برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی منحرف شود، مانند شورش کابینه، دولت سقوط می کند و انتخابات جدید برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One fateful day, he was sitting on his horse when a stunt went awry in a John Ford picture.
[ترجمه گوگل]یک روز سرنوشت ساز، او روی اسبش نشسته بود که یک شیرین کاری در عکس جان فورد به اشتباه افتاد
[ترجمه ترگمان]یک روز سرنوشت ساز، او در حالی روی اسبش نشسته بود که شیرین کاری در تصویر جان فورد به اشتباه پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If something goes awry, more than five billion people would be exposed to dangerous levels of radiation.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلی پیش بیاید، بیش از پنج میلیارد نفر در معرض سطوح خطرناک تشعشعات قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]اگر مشکلی پیش بیاید، بیش از ۵ میلیارد نفر در معرض سطوح خطرناکی از تشعشع قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She had done her utmost to excite, please, soothe, serve; yet everything had gone awry.
[ترجمه گوگل]او تمام تلاش خود را برای هیجان، لطفا، تسکین، خدمت کرده بود با این حال همه چیز به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]فانی نهایت سعی خود را کرده بود که سر و صدا کند، خواهش کند، آرام بگیرد، خدمت کند، با این همه، همه چیز غلط از آب در آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Also, Pushkin's eating habits suddenly went awry.
[ترجمه گوگل]همچنین، عادات غذایی پوشکین ناگهان به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]در ضمن، عادت پوشکین به طور ناگهانی کج و معوج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But part of its appeal, too, is a description of many translations gone awry.
[ترجمه گوگل]اما بخشی از جذابیت آن نیز توصیف بسیاری از ترجمه‌های نادرست است
[ترجمه ترگمان]اما بخشی از این درخواست نیز، توضیح بسیاری از ترجمه ها در awry است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It can repair the shattered beliefs and, sometimes, the ailing soul of an organization gone awry.
[ترجمه گوگل]این می تواند باورهای از هم پاشیده و گاهی اوقات روح بیمار سازمانی را که به اشتباه افتاده ترمیم کند
[ترجمه ترگمان]آن می تواند باورهای خرد شده را تعمیر کند و گاهی اوقات، روح بیمار یک سازمان به اشتباه رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He used a cane and tried to walk fast and his hips bobbed like pistons gone awry.
[ترجمه گوگل]او از عصا استفاده می کرد و سعی می کرد سریع راه برود و باسنش مانند پیستون هایی که به هم ریخته اند می پیچیدند
[ترجمه ترگمان]او از عصا استفاده کرد و سعی کرد با سرعت به راه خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sweet expectancy appeared on the young faces in the children's band and the music went awry.
[ترجمه گوگل]انتظار شیرین در چهره های جوان در گروه کودکان ظاهر شد و موسیقی به اشتباه رفت
[ترجمه ترگمان]امید شیرین بر چهره جوانان نوار کودکان ظاهر شد و موسیقی منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Your best financial plans can sometimes go awry.
[ترجمه گوگل]بهترین برنامه های مالی شما گاهی اوقات ممکن است دچار مشکل شوند
[ترجمه ترگمان]بهترین برنامه های مالی شما گاهی اشتباه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• go wrong, be unsuccessful, miss the mark

پیشنهاد کاربران

خطا رفتن، بد از آب درآمدن
به بیراهه رفتن
طبق برنامه پیش نرفتن
My carefully laid plans had already gone awry.
شکست خوردن - ناموفق ماندن

بپرس