1. Modesty helps one to go forward.
[ترجمه گوگل]حیا به جلو رفتن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]تواضع به کسی کمک می کند که جلو برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تواضع به کسی کمک می کند که جلو برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The clocks go forward this weekend.
[ترجمه گوگل]این آخر هفته ساعت ها جلو می روند
[ترجمه ترگمان]ساعت ها در آخر هفته پیش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساعت ها در آخر هفته پیش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The clocks go forward in the spring.
[ترجمه گوگل]ساعت ها در بهار جلو می روند
[ترجمه ترگمان]ساعت در بهار به جلو پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساعت در بهار به جلو پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This work must go forward without lag.
[ترجمه گوگل]این کار باید بدون تاخیر پیش برود
[ترجمه ترگمان]این کار باید بدون علت قبلی پیش برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار باید بدون علت قبلی پیش برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The project will go forward as planned.
[ترجمه گوگل]این پروژه طبق برنامه پیش خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]پروژه طبق برنامه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پروژه طبق برنامه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Go forward bravely, my younger sister, don't look behind.
[ترجمه گوگل]شجاعانه برو جلو خواهر کوچکترم پشت سرت را نگاه نکن
[ترجمه ترگمان]با شجاعت جلو برو، خواهر کوچک تر من، به پشت نگاه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با شجاعت جلو برو، خواهر کوچک تر من، به پشت نگاه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Then they would close up, go forward, receive the withering infantry fire, and fight as best they could.
[ترجمه گوگل]سپس آنها را می بستند، جلو می رفتند، آتش پژمرده پیاده نظام را دریافت می کردند و تا آنجا که می توانستند می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]سپس به راه خود ادامه می دادند، به پیش می رفتند و از آتش خشک پیاده نظام استقبال می کردند و تا آنجا که می توانستند مبارزه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس به راه خود ادامه می دادند، به پیش می رفتند و از آتش خشک پیاده نظام استقبال می کردند و تا آنجا که می توانستند مبارزه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Smolan maintains he fully intended to go forward with a book from the time he and Negroponte began discussing it.
[ترجمه گوگل]اسمولان معتقد است که از زمانی که او و نگروپونته شروع به بحث در مورد آن کردند، کاملاً قصد داشت کتابی را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]Smolan مدعی است که او به طور کامل قصد دارد با کتابی از زمانی که نگروپونته در مورد آن بحث می کند، به سمت جلو پیش رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Smolan مدعی است که او به طور کامل قصد دارد با کتابی از زمانی که نگروپونته در مورد آن بحث می کند، به سمت جلو پیش رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yet both organizations allowed the experiment to go forward, and in each case it reversed a deteriorating situation.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر دو سازمان اجازه دادند آزمایش پیش برود و در هر مورد وضعیت رو به وخامت را معکوس کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال هر دو سازمان به این تجربه اجازه دادند که به جلو پیش رود و در هر مورد وضعیت رو به وخامت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال هر دو سازمان به این تجربه اجازه دادند که به جلو پیش رود و در هر مورد وضعیت رو به وخامت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He must go forward on faith, not feeling.
[ترجمه گوگل]او باید با ایمان پیش برود نه احساس
[ترجمه ترگمان]باید ایمان داشته باشد، نه احساس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید ایمان داشته باشد، نه احساس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Should the cases against him go forward, he may well die during the process.
[ترجمه گوگل]اگر پرونده ها علیه او پیش برود، ممکن است در طول این روند بمیرد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که موارد علیه او پیش برود، ممکن است در طول فرآیند بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در صورتی که موارد علیه او پیش برود، ممکن است در طول فرآیند بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She showed no inclination whatsoever to go forward.
[ترجمه گوگل]او هیچ تمایلی به جلو رفتن نشان نداد
[ترجمه ترگمان]او هیچ تمایلی نشان نداد که به جلو حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هیچ تمایلی نشان نداد که به جلو حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Russia, he said, had reached the point of no return on the road to reform and had to go forward.
[ترجمه گوگل]او گفت که روسیه در مسیر اصلاحات به نقطه بی بازگشتی رسیده است و باید به جلو برود
[ترجمه ترگمان]وی گفت که روسیه به نقطه بازگشت به مسیر اصلاحات رسیده و مجبور به جلو رفتن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی گفت که روسیه به نقطه بازگشت به مسیر اصلاحات رسیده و مجبور به جلو رفتن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Even if the road is bumpy, the wheel must go forward; even if the river roaring waves, ships are sailing.
[ترجمه گوگل]حتی اگر جاده پر دست انداز باشد، چرخ باید جلو برود حتی اگر رودخانه موج خروشان کند، کشتیها در حال حرکت هستند
[ترجمه ترگمان]حتی اگر جاده پر از پیچ باشد، چرخ باید به جلو حرکت کند؛ حتی اگر امواج خروشان دریا، کشتی ها حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی اگر جاده پر از پیچ باشد، چرخ باید به جلو حرکت کند؛ حتی اگر امواج خروشان دریا، کشتی ها حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید