go to the trouble

پیشنهاد کاربران

Sorry you had to go to the trouble of fixing up our house. Here; i d like to give you sth for the repairs
متاسفم که مجبور شدی برای تعمیر کردن خونمون به دردسر بیفتی، دوست دارم بابت تعمیر چیزی بهت بدم.
زحمت کشیدن برای انجام کاری، تلاش برای انجام کاری. خود را به دردسر انداختن برای انجام کاری
https://idioms. thefreedictionary. com/go to the trouble

بپرس