goof off


معنی: سردواندن
معانی دیگر: آدم از زیر کار دررو، آدم بیکاره، آدم وقت تلف کن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to waste time, pass time idly, or avoid doing one's work
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone who habitually wastes time or avoids responsibility; shirker.
مشابه: drone

جمله های نمونه

1. a goof-off will succeed in nothing
آدم تنبل در هیچ کاری موفق نمی شود.

2. He's been goofing off at school.
[ترجمه گوگل]او در مدرسه مسخره می کند
[ترجمه ترگمان]اون تو مدرسه مسخره شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They've goofed off and gone to the ball game.
[ترجمه گوگل]آنها مسخره کرده اند و به بازی توپ رفته اند
[ترجمه ترگمان]فرار کردن و رفتن به بازی رقص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He'll never get his studying done if he spends half his time goofing off.
[ترجمه گوگل]اگر نیمی از وقتش را صرف مسخره کردن کند، هرگز مطالعه اش را تمام نمی کند
[ترجمه ترگمان]اگر نصف وقتش را برای طفره رفتن می گذراند، هرگز کارش را انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They didn't go to school today, they goofed off downtown instead.
[ترجمه گوگل]آنها امروز به مدرسه نرفتند، در عوض مرکز شهر را مسخره کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها امروز به مدرسه نرفتن، در عوض در مرکز شهر اجر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Social and economic stability and the natural order call for a full two weeks of diligent goofing off.
[ترجمه گوگل]ثبات اجتماعی و اقتصادی و نظم طبیعی مستلزم دو هفته کامل مسخره کردن مجدانه است
[ترجمه ترگمان]ثبات اجتماعی و اقتصادی و دستور طبیعی برای دو هفته کامل سخت کوش به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anyone who does consistently good work doesn't need to worry about occasionally goofing off on the job.
[ترجمه گوگل]هر کسی که به طور مداوم کار خوبی انجام می دهد، نیازی به نگرانی در مورد مسخره کردن گهگاه در کار ندارد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که به طور مداوم کاره ای خوب انجام دهد، نیازی به نگرانی در مورد گاهی اوقات بی کار شدن در این شغل ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hey you two! Quit goofing off and do some work!
[ترجمه گوگل]هی شما دوتا! دست از مسخره بازی بردارید و کمی کار کنید!
[ترجمه ترگمان]! هی شما دوتا دست ازسر goofing بردار و یه کاری بکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You'll get fired if you goof off too much at work.
[ترجمه گوگل]اگر در محل کار زیاد مسخره کنید، اخراج خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر زیاد کار کنی اخراج میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If someone wants to goof off, they go to the goof-off area, which should be a different place.
[ترجمه گوگل]اگر کسی بخواهد مسخره کند، به منطقه گوف آف می رود، که باید جای دیگری باشد
[ترجمه ترگمان]اگر کسی بخواهد کار را خراب کند، به منطقه غیرفعال تبدیل می شوند که باید مکان متفاوتی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Children or young people often goof off.
[ترجمه گوگل]کودکان یا جوانان اغلب مسخره می کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان یا جوانان اغلب اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some students were using their computers to goof off or visit unauthorized websites.
[ترجمه گوگل]برخی از دانش‌آموزان از رایانه‌های خود برای مسخره کردن یا بازدید از وب‌سایت‌های غیرمجاز استفاده می‌کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از دانش آموزان از کامپیوترهای خود برای خراب کردن یا بازدید از وب سایت های غیر مجاز استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I dug the idea of being free enough to just goof off from incessant maths homework.
[ترجمه گوگل]من به این فکر افتادم که به اندازه کافی آزاد باشم که از تکالیف بی وقفه ریاضی دوری کنم
[ترجمه ترگمان]من فکر این را کردم که به اندازه کافی آزاد باشم تا فقط از انجام تکالیف incessant بیرون بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If left to their own devices team members will goof off.
[ترجمه گوگل]اگر به حال خود رها شود، اعضای تیم مسخره خواهند شد
[ترجمه ترگمان]اگر افراد تیم خود را ترک کنند، اعضای تیم خراب خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سردواندن (فعل)
gammon, muff, put off, goof off

انگلیسی به انگلیسی

• lazy person, irresponsible person (american slang)
(american slang) be lazy; do nothing (e.g.: "during the school break i am planning to stay home and goof off")

پیشنهاد کاربران

ول معطل بودن
از زیر کار در رفتن
مسخره بازی درآوردن
یللی تللی کردن
Doing nothing
آدم وقت تلف کن . وقت تلف کردن
کم کاری کردن
یللی تللی
وقت تلف کردن
wasting time
از زیر کار در رفتن
وقت تلف کردن
Ex. Tom spent too much time goofing off and failed his exams

بپرس