goose bump

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: roughness of the skin that looks like the skin of a plucked goose. Goose bumps last only for a short while and are caused by cold or fear.

- Watching that scary movie gave me goose bumps.
[ترجمه داریوش] با تماشای این فیلم ترسناک موی بدنم سیخ شد.
|
[ترجمه زینب سرآمد] تماشای اون فیلم ترسناک موهای بدنمو سیخ کرد
|
[ترجمه ĀM�R �RT�] پشما ریخت
|
[ترجمه Ar] تماشای آن فیلم ترسناک باعث شد من از ترس تعجب کنم
|
[ترجمه گوگل] تماشای آن فیلم ترسناک باعث شد که من غاز کنم
[ترجمه ترگمان] تماشای آن فیلم ترسناک به من ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. However, this was different. Goose bumps pocked his bare flesh.
[ترجمه گوگل]با این حال، این متفاوت بود برآمدگی های غاز گوشت برهنه او را بیرون زدند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این فرق می کرد پوست تنش سیخ سیخ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some people get goose bumps when they hear a symphony or behold the valley from the top of a mountain.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم با شنیدن یک سمفونی یا دیدن دره از بالای کوه دچار غاز می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد وقتی یک سمفونی را می شنوند یا این دره را از بالای یک کوه تماشا می کنند، دچار bumps می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If he gets goose bumps, we may never know.
[ترجمه گوگل]اگر او دچار برآمدگی غاز شود، ما هرگز نمی دانیم
[ترجمه ترگمان]، اگه موهای تنش سیخ بشه ممکنه هیچ وقت نفهمیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am thankful for every chill and every goose bump I get, simply from the thought of being in love.
[ترجمه گوگل]من به خاطر هر سرما و هر غازی که می گیرم، فقط از این فکر که عاشق هستم سپاسگزارم
[ترجمه ترگمان]من از هر سرما و هر ضربه ای که به دست می آورم، فقط از فکر این که عاشق شده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sound of the rain made me cold, brought up goose bumps.
[ترجمه گوگل]صدای باران من را سرد کرد و غازها را بالا آورد
[ترجمه ترگمان]صدای باران باعث شد سرما بخورم، موهای تنم سیخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As they ran, the cool air animated them and raised goose bumps on their glistening flesh.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها می دویدند، هوای خنک آنها را متحرک کرد و برجستگی های غازی روی گوشت درخشان آنها ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که می دویدند، هوای خنک آن ها را به هیجان می آورد و موهای براق خود را سیخ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one of many small raised bumps on the skin (due to cold, fear, etc.)

پیشنهاد کاربران

مورمور شدن، مو به تن سیخ شدن
Have / has goose bumbs سیخ شدن موهای بدن
دون دون شدن پوست - در مواقعی که کسی هیجانی یا ذوق زده میشه هم استفاده میشه
به نقل از هزاره:
( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست
به نقل از هزاره:
goose flesh
( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست
مو به تن سیخ شدن
دون دون شدن پوست

توضیح آقای معتمدی درست است و معادل فارسی هم دارد. به این حالت پوست که از ترس یا هیجان و سرما و . . . تغییر شکل می دهد � پوست مرغی� می گویند.
مورمور شدن
انقباض قسمت هایی از پوست بدن بر اثر سرما یا تعجب شدید، سیخ شدن موی بدن بر اثر سرما یا تعجب شدید یا به یاد آوردن یک موضوع احساسی شدید
برآمده شدن پوست بدن در اثر سیخ شدن مو ( در فارسی به پوست مرغی معروف هست )
سیخ شدن موی بدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس