gown

/ˈɡaʊn//ɡaʊn/

معنی: خرقه، روپوش، لباس شب، جامه بلند زنانه
معانی دیگر: اشخاص وابسته به دانشگاه، ردا یا خرقه پوشیدن، (استاد یا قاضی و غیره) لباس یا روپوش به تن کردن، جامه ی بلند و گشاد (که روی لباس های دیگر پوشیده شود)، مانتو، گان، عبا، کسوت، لباس حمام، لباس خواب، روپوش اتاق عمل، روپوش جراح، لباس فارغ التحصیلی، لباس مراسم پایان تحصیلات، روپوش قضات و کشیشان، رجوع شود به: dressing gown

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a dress, esp. one worn on formal occasions.
مترادف: formal
مشابه: dress, evening dress, frock

(2) تعریف: any long, loose-fitting piece of clothing, such as a nightgown or the ceremonial robe worn by college faculty members or members of the clergy.
مترادف: robe
مشابه: cassock, duster, housecoat, lingerie, nightgown, nightie, nightshirt, vestment

(3) تعریف: the faculty and students of a college, as opposed to the other inhabitants of a college town.
مشابه: academe, college, faculty, school, university

- the rivalry between town and gown
[ترجمه گوگل] رقابت بین شهر و لباس مجلسی
[ترجمه ترگمان] رقابت بین شهر و لباس،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: gowns, gowning, gowned
• : تعریف: to dress in or wear a gown.
مترادف: dress, dress up, enrobe, vest
مشابه: apparel, drape, garb, habit

جمله های نمونه

1. wedding gown
لباس عروس

2. a bridal gown with a long tail
پیراهن عروس که دنباله ی بلند دارد

3. the bride's gown swept the floor
پیراهن عروس زمین را جارو می کرد (روی کف اتاق کشیده می شد).

4. cap and gown
کلاه و لباس استادی یا پایان تحصیلات

5. graduation cap and gown can be rented
جامه و کلاه مراسم پایان تحصیل را می توان کرایه کرد.

6. conflicts between town and gown
تضادهای بین دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان

7. the bride had drabbled her gown
عروس لباس خود را خیس و گلی کرده بود.

8. She dressed herself in a gown.
[ترجمه گوگل]او لباس مجلسی به تن کرد
[ترجمه ترگمان]لباسش را پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She looked incredibly sexy in a black evening gown.
[ترجمه گوگل]او در یک لباس شب مشکی به طرز باورنکردنی سکسی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]او با لباس شب سیاهی به طرز باورنکردنی سکسی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She bought an evening gown for the party.
[ترجمه mobina] او یک لباس شب برای مهمانی خرید.
|
[ترجمه السا] او برای مهمانی شب یک لباس خرید.
|
[ترجمه گوگل]او یک لباس شب برای مهمانی خرید
[ترجمه ترگمان]لباس شب را برای مهمانی خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She wore a white satin gown trimmed with lace.
[ترجمه گوگل]او یک لباس مجلسی ساتن سفید پوشیده بود که با توری تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن ابریشمی سفیدی بر تن داشت که با توری تزئین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new ball gown was a great success.
[ترجمه گوگل]لباس مجلسی جدید موفقیت بزرگی بود
[ترجمه ترگمان]لباس رقص جدید موفقیت بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She zipped herself into a black evening gown.
[ترجمه گوگل]او زیپ خود را به لباس شب مشکی پوشاند
[ترجمه ترگمان]او خود را در لباس شب سیاه و سیاهی بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I went downstairs in my dressing gown.
[ترجمه گوگل]با لباس مجلسی رفتم پایین
[ترجمه ترگمان]با جبه خواب به طبقه پایین رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her gown was thin, and she shivered, partly from cold.
[ترجمه گوگل]لباس او نازک بود و تا حدودی از سرما می لرزید
[ترجمه ترگمان]لباسش نازک بود و از سرما می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. That new gown shows a large amount of cleavage!
[ترجمه گوگل]آن لباس مجلسی جدید مقدار زیادی دکلره را نشان می دهد!
[ترجمه ترگمان]این لباس نو، مقدار زیادی تقسیم را نشان می دهد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The doctor in the hospital wore a gown over his ordinary clothes.
[ترجمه گوگل]دکتر در بیمارستان یک روپوش روی لباس های معمولی خود پوشید
[ترجمه ترگمان]دکتر در بیمارستان لباسی به تن داشت و لباس معمولی بر تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرقه (اسم)
cloak, sackcloth, mantle, robe, gown, stole, hairshirt

روپوش (اسم)
top, cover, hood, cortex, gown, topcoat, wrapper, duster

لباس شب (اسم)
gown, evening dress, nightgown

جامه بلند زنانه (اسم)
robe, gown

انگلیسی به انگلیسی

• long woman's dress or robe; outer garment worn by men and women; nightgown
wear a gown; put a gown on, dress in a gown
a gown is a long dress which women wear on formal occasions.
a gown is also a loose black cloak which is worn on formal occasions by people such as judges and lawyers.

پیشنهاد کاربران

پیراهن بلند زنانه
( تو گوگل سرچ کنید عکسش جور درمیاد )
Gown عبا، قبا، لباس سر تاپائی
Ball gown����������� لباس رقص، لباس عروس
Wedding gown�� ، لباس عروس، لباس سرتاپای عروسی
Evening gown��� لباس سرتاپائی زنانه، لباس ماکسی، لباس مجلسی زنانه
Dressing gown��� لباس سرتاپائی خواب، لباس شب زنانه
...
[مشاهده متن کامل]

Academic gown� لباس سرتاپائی فارغ التحصیلی
Surgery gown������ لباس سرتاپائی جراحی

Overall
gown لباس ها و روپوش های خاصی هستند که پوشیده می شوند وا انواع مختلفی دارند.
۱. اولین نوع آن نوعی لباس بلند ، رسمی است که در مهمانی های شبانه یا رویداد ها می پوشند .
۲. دومین نوع آن روپوشی است که جراحان در عمل های جراحی می پوشند.
...
[مشاهده متن کامل]

۳. سومین نوع آن لباسی است که هنگام فارغ التحصیلی می پوشند.
۴. چهارمین نوع آن روپوش خواب است در واقع حوله تن پوش است که هنگام استراحت کردن می پوشند.

gown
روپوش جراحی
لباس زنانه شیک که بالا تنه اغلب سکسی رکابی ولی دامن بلند گشاد تاکف زمین ، توش راحتی
This lady looks gorgeous in her redgown
خانمه جذاب به نظر میرسه با لباس قرمزش
gown
هَمریشه با " گونی"
نودی ( نوعی ) بافت: گونی ، گون، ( کیسه گونی )
به لباس فارغ التحصیلی هم گفته میشه، لباس شب خانمها که بلند هست، لباس رسمی وکلا
روپوش بلند پزشکی
لباس خواب
لباس شب لباس خواب
لباس شب زنانه
لباس مخصوص فارق التحصیلی ( ردا )
لباس بلند
سارافون
لباس شب
مانتو ، لباس بلند و شیک زنانه ، لباس گشاد و بلندی که ملکه ها میپوشند یا لباس خواب مجلل
پیراهن بلند زنانه که در مهمانی و عروسی از ان استفاده میشود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس