gran

/ˈɡræn//ˈɡræn/

(عامیانه) مخفف: مادر بزرگ

جمله های نمونه

1. Gran, can I have some more toast?
[ترجمه گوگل]گران، می توانم مقداری نان تست دیگر بخورم؟
[ترجمه ترگمان]مامانی، می شه یه خورده نون تست دی گه بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My gran is finding it harder to get about these days.
[ترجمه scarlette] مادربزرگم این روزا سختتر می تونه زندگی رو بگذرونه.
|
[ترجمه گوگل]این روزها برای پدربزرگم سخت تر می شود
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم پیدا کردن این روزها خیلی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We went to the hospital to visit my gran.
[ترجمه scarlette] ما به رفتیم بیمارستان تا مادربزرگم رو عیادت کنیم.
|
[ترجمه گوگل]برای عیادت از پدرم به بیمارستان رفتیم
[ترجمه ترگمان]به بیمارستان رفتیم و مادربزرگم رو ملاقات کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her gran lent her a camera for a school trip to Venice and Egypt.
[ترجمه گوگل]پدربزرگش دوربینی را برای سفر مدرسه به ونیز و مصر به او قرض داد
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ او برای سفر یک مدرسه به ونیز و مصر دوربین به او قرض داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gran Sasso to the north is the highest peak in the Apennine range, and a cable-car runs up to Campo Imperatore.
[ترجمه گوگل]گران ساسو در شمال بلندترین قله در رشته کوه آپنین است و تله کابین تا Campo Imperatore می‌رود
[ترجمه ترگمان](Gran Sasso)به شمال، بالاترین قله در محدوده Apennine است و یک ماشین کابلی به سمت (کامپو Imperatore)حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They both wished that Gran would hide her triple portrait: Annigoni was definitely not with it.
[ترجمه گوگل]هر دو آرزو داشتند که گران پرتره سه گانه خود را پنهان کند: آنیگونی قطعاً همراهش نبود
[ترجمه ترگمان]هر دو آرزو داشتند که مادربزرگ عکس سه برابر او را پنهان کند: Annigoni مسلما با آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She explained that Gran had once been a famous singer and that she played the organ and was teaching Oliver to sing.
[ترجمه گوگل]او توضیح داد که گران زمانی یک خواننده مشهور بوده است و او ارگ می نواخت و به الیور آواز آموزش می داد
[ترجمه ترگمان]توضیح داد که مادر بزرگ یک بار خواننده معروفی بوده است و او نقش ارگ را بازی می کند و به اولیور بیاموزد که آواز بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gran said that once Wickrithe had been all golden sands.
[ترجمه گوگل]گران گفت که زمانی ویکریت شن‌های طلایی بود
[ترجمه ترگمان]مامانی گفت که یک بار Wickrithe تمام شن طلایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was paralysed, couldn't focus, knew that Gran couldn't hurry herself getting dressed and needed help.
[ترجمه گوگل]او فلج بود، نمی توانست تمرکز کند، می دانست که گران نمی تواند عجله کند لباس بپوشد و به کمک نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]فلج شده بود، نمی توانست تمرکز کند، می دانست که مادربزرگ نمی تواند عجله کند و به کمک احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My gran lives with us.
[ترجمه گوگل]بزرگ من با ما زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم با ما زندگی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And then your gran is off to bed.
[ترجمه گوگل]و سپس بزرگ شما به رختخواب می رود
[ترجمه ترگمان]و بعد gran رو به رخت خواب می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No other sound followed - until Gran raised her hands to her cheeks and began to moan softly.
[ترجمه گوگل]صدای دیگری به دنبالش نیامد - تا اینکه گران دستانش را روی گونه هایش برد و به آرامی شروع به ناله کردن کرد
[ترجمه ترگمان]صدای دیگری به گوش نمی رسید - تا وقتی که مادربزرگم دست هایش را به طرف گونه هایش بالا برد و شروع به ناله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But you and your gran are out of order with your plotting.
[ترجمه گوگل]اما تو و پدر بزرگت با توطئه هایت از کار افتاده ای
[ترجمه ترگمان]اما تو و مادربزرگت از نقشه کشیدن خارج شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was like the bandleaders her Gran remembered, in a crisp collar, soothing through a megaphone.
[ترجمه گوگل]او مانند رهبران گروهی بود که گرن او را به خاطر می‌آورد، با یقه‌ای صاف و با یک مگافون آرامش می‌داد
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگ مثل the بود که مادربزرگش به یاد می آورد، در یقه آهاری، یک بلندگو برایش آرامش بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gran did that, you know, as usual, and she made the cake and I've iced it.
[ترجمه گوگل]گرن طبق معمول این کار را کرد، و او کیک را درست کرد و من آن را یخ کردم
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگ مثل همیشه این کار را کرد و کیک را درست کرد و من هم آن را سرد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• grandmother (informal)
your gran is your grandmother; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Daughter
دختر
Mum
مامان
Grandma
مامان بزرگ
Gran
مامان مادر بزرگ
great grandma
مامان مامان مادر بزرگ
مادر بزرگ

بپرس