grieving

جمله های نمونه

1. He's grieving over his dead wife and son.
[ترجمه گوگل]او برای همسر و پسر مرده اش غمگین است
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر همسر و پسر مرده اون ناراحته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are still grieving for their dead child.
[ترجمه محدثه] ان ها هنوز برای فرزند مرده شان عزاداری میکنند
|
[ترجمه گوگل]آنها همچنان در غم فرزند مرده خود هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز به خاطر بچه dead غصه می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The news brought no solace to the grieving relations.
[ترجمه گوگل]این خبر هیچ آرامشی برای روابط غمگین ایجاد نکرد
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث تسلای خاطر روابط grieving نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His kind words brought some comfort to the grieving parents.
[ترجمه گوگل]سخنان محبت آمیز او باعث آرامش والدین داغدار شد
[ترجمه ترگمان]سخنان مهرآمیز او مایه تسلای پدر و مادر غصه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is still grieving for/over his wife.
[ترجمه گوگل]او هنوز برای همسرش غمگین است
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم به خاطر زنش غصه می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's no use grieving about past errors.
[ترجمه گوگل]غصه خوردن برای اشتباهات گذشته فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]در مورد خطاهای گذشته به درد نمی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Margery's grieving family battled to come to terms with their loss.
[ترجمه گوگل]خانواده غمگین مارجری برای کنار آمدن با از دست دادن خود مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]خانواده اندوهگین Margery با از دست دادن آن ها به مبارزه پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Grieving over his failure, the businessman shot himself.
[ترجمه گوگل]تاجر که از شکست خود ناراحت بود، به خود شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]، از شکست اون، businessman به خودش شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is still grieving for her dead husband.
[ترجمه گوگل]او همچنان در غم شوهر مرده اش است
[ترجمه ترگمان] اون هنوز به خاطر شوهر مرده اش ناراحته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are still grieving for their child.
[ترجمه گوگل]هنوز هم برای فرزندشان غصه می‌خورند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز به خاطر their غصه می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I could hardly say I was up here grieving over a junior at Radcliffe.
[ترجمه گوگل]به سختی می‌توانم بگویم که اینجا در حال غصه خوردن برای یک جوان در رادکلیف بودم
[ترجمه ترگمان]به سختی می توانستم بگویم که این جا در کنار یکی از بچه های سال Radcliffe در حال غصه خوردن بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This family is still grieving for the son who was killed just a matter of weeks ago.
[ترجمه گوگل]این خانواده هنوز در غم پسری هستند که چند هفته پیش کشته شد
[ترجمه ترگمان]این خانواده هنوز به دنبال پسری است که چند هفته پیش کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Or you may be grieving for your partner or client.
[ترجمه گوگل]یا ممکن است برای شریک یا مشتری خود غصه بخورید
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است برای شریک و یا مشتری تان غصه بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is still grieving deeply after the death of her beloved husband and manager Bobby Willis last October.
[ترجمه گوگل]او هنوز هم پس از مرگ همسر و مدیر محبوبش بابی ویلیس در اکتبر گذشته عمیقاً غمگین است
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم پس از مرگ شوهر عزیزش و مدیر بابی ویلیس در اکتبر گذشته اندوهگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I felt like I would never stop grieving over my dead brother.
[ترجمه گوگل]احساس می کردم هرگز از غم و اندوه برادر مرده ام دست نمی کشم
[ترجمه ترگمان]حس می کردم هیچوقت دست از غصه خوردن برادر مرده ام بر نمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mourning, lamenting, sorrowing

پیشنهاد کاربران

سوگواری، عزاداری
محزون
Crying and grieving was the way home
گریه کنان و غمگین راهی خانه شد
اندوهناک ، غمناک ، حُزن انگیز

بپرس