gripper

جمله های نمونه

1. This device has a gripper that electrically twists off the jar top. Nothing to it.
[ترجمه گوگل]این دستگاه دارای یک گیره است که به صورت الکتریکی از قسمت بالای شیشه جدا می شود هیچ چیز به آن
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای gripper است که به طور الکتریکی در بالای jar قرار می گیرد هیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The robot holds a small torch in its gripper.
[ترجمه گوگل]این ربات یک مشعل کوچک را در دستگیره خود نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این ربات مشعل کوچکی را در gripper خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Secure them to carpet with gripper tape or use the sticky weave that is sold especially to keep rugs in place.
[ترجمه گوگل]آنها را با نوار چسب روی فرش محکم کنید یا از بافت چسبناکی که مخصوصاً برای نگه داشتن فرش در جای خود فروخته می شود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]آن ها را به فرش با نوار gripper ایمن کرده و یا از بافت چسبنده که به ویژه برای حفظ فرش در محل به فروش می رسند استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When nailing or screwing down carpet gripper strips, be careful to avoid piercing any water pipes or electricity cables.
[ترجمه گوگل]هنگام میخ زدن یا پیچاندن نوارهای دستگیره فرش، مراقب باشید که از سوراخ کردن لوله های آب یا کابل برق خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]در هنگام میخ کردن یا تنگ کردن نوارهای gripper، مراقب باشید که از سوراخ کردن هر گونه لوله آب و یا کابل های برق اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The CT held by the gripper blocks is loaded by axial force, pressure of inner fluid and gripping force, and its forcing state influenced setting depth and the ability of anti-collapsing.
[ترجمه گوگل]CT نگه داشته شده توسط بلوک های گیره توسط نیروی محوری، فشار سیال داخلی و نیروی گرفتن بارگذاری می شود و حالت اجباری آن بر عمق تنظیم و توانایی ضد فروپاشی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]CT با استفاده از نیروی محوری، فشار سیال داخلی و فشار قوی، و حالت اجباری در تنظیم عمق و توانایی of در حال فروریختن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The experimental results of piezoelectric micro gripper show that displacement and clamping fore of gripper are coincident with the FEM results and linear with the control voltage.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی میکروگیرنده پیزوالکتریک نشان می‌دهد که جابجایی و جلوی گیره گریپر منطبق با نتایج FEM و خطی با ولتاژ کنترل است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی میکرو gripper پیزوالکتریک نشان می دهد که جابجایی و مهار fore ها با نتایج FEM و خطی با ولتاژ کنترل منطبق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the Air Gripper System ( AGS ), spandex yarns in the weft also are woven faultlessly.
[ترجمه گوگل]با سیستم هواگیر (AGS)، نخ‌های اسپندکس در بافت نیز بدون عیب بافته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gripper: Device on a printing press for holding the sheet.
[ترجمه گوگل]گریپر: دستگاهی روی ماشین چاپ برای نگه داشتن ورق
[ترجمه ترگمان]gripper: دستگاه بر روی یک دستگاه چاپ برای نگه داشتن ورقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The AG series angular gripper utilizes a double acting piston with a dual pivot system.
[ترجمه گوگل]دستگیره زاویه ای سری AG از یک پیستون دو عملکرد با سیستم دو محوری استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک gripper زاویه ای AG از یک پیستون دو تایی با یک سیستم محور دوگانه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper presents two methods of analysis of gripper mechanism. Compared with the theoretical model, these two methods are proved to be right.
[ترجمه گوگل]در این مقاله دو روش برای تجزیه و تحلیل مکانیزم گریپر ارائه شده است در مقایسه با مدل نظری، درستی این دو روش ثابت شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله دو روش تجزیه و تحلیل مکانیسم gripper را ارایه می دهد در مقایسه با مدل نظری، ثابت شده است که این دو روش درست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Solution: fine - tune gripper teeth pad with Nano - imprint lithography drum edge.
[ترجمه گوگل]راه حل: لنت دندان گیره را با لبه درام لیتوگرافی چاپی نانو تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]راه حل: دندان های gripper با دقت برچسب گذاری شده با drum lithography imprint Nano
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Belt loops and gaiter with gripper elastic.
[ترجمه گوگل]حلقه های کمربند و گتر با کش گیر
[ترجمه ترگمان]loops کمربند و gaiter با خاصیت ارتجاعی (gripper)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This means the moldable gripper can function without needing sophisticated artificial intelligence software.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که گیره قالب‌گیری می‌تواند بدون نیاز به نرم‌افزار هوش مصنوعی پیچیده عمل کند
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که moldable gripper می تواند بدون نیاز به نرم افزار هوش مصنوعی پیچیده عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An electrothermal micro gripper that generates rectilinear displacements and forces by V - shaped beamthermal stress was presented.
[ترجمه گوگل]یک میکروگیرنده الکتروترمال که جابجایی ها و نیروهای مستطیلی را توسط تنش گرمایی پرتو V شکل ایجاد می کند ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک میکرو gripper electrothermal که جابجایی های rectilinear و نیروهای ناشی از فشار beamthermal شکل V را ایجاد می کند، ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] شبه ماکو - پودگیر سرماکوئی

انگلیسی به انگلیسی

• holder, grasper; seizer

پیشنهاد کاربران

دستگاهی که به ربات ها این توانایی رو میده که اجسام رو بردارن یا نگه دارن.
یه جورایی مثل دست انسان عمل می کنن یعنی انواع مختلف این گریپرها می تونه هم کارهای ظریف رو انجام بده و هم کارهای قدرتی رو.
پنجه رباتیک
Gripper = Hand grip
فنر تقویت مچ ( قیچی مچ )

بپرس