ground control

/ˈɡraʊndkənˈtroʊl//ɡraʊndkənˈtrəʊl/

(در فرودگاه) برج مراقبت (شامل بنا و ابزار و کارکنان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the system, or its technology or operators, that guides the flights of aircraft or spacecraft from stations on the ground.

جمله های نمونه

1. From the start there were communications difficulties between ground control and the lunar module.
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا مشکلات ارتباطی بین کنترل زمینی و ماژول قمری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا مشکلات ارتباطی بین کنترل زمین و ماژول قمری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ground control asked the crew to describe the creatures - bat-like, horrible - and then the sound went dead.
[ترجمه گوگل]کنترل زمینی از خدمه خواست تا موجودات را توصیف کنند - خفاش مانند، وحشتناک - و سپس صدا خاموش شد
[ترجمه ترگمان]کنترل زمین از خدمه خواسته بود که این مخلوقات را توصیف کنند - شبیه خفاش، وحشتناک - و سپس صدا قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Towing service is available via Ground Control.
[ترجمه گوگل]خدمات بکسل از طریق کنترل زمینی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]سرویس Towing از طریق کنترل زمینی در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to reports, after the failure orbit, ground control center has worked with "dawn" was briefly lost contact, but then resumed communications.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش ها، پس از مدار شکست، مرکز کنترل زمینی با "سپیده دم" کار کرده است برای مدت کوتاهی تماس قطع شد، اما پس از آن ارتباطات از سر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش ها، پس از اینکه مدار شکست، مرکز کنترل زمین با \"طلوع\" کار کرد، به طور خلاصه ارتباط خود را از دست داد، اما سپس ارتباطات را ازسر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Oilfield ground control system is an important component of the WAG injection system.
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل زمینی میدان نفتی جزء مهمی از سیستم تزریق WAG است
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل زمینی Oilfield جز مهمی از سیستم تزریق WAG است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The simulator is made of two parts: ground control terminal and balloon-carrier terminal, which can be used in closed loop test in radar ATR system and in army training.
[ترجمه گوگل]شبیه ساز از دو قسمت ترمینال کنترل زمینی و ترمینال حامل بالون ساخته شده است که می تواند در آزمایش حلقه بسته در سیستم رادار ATR و آموزش ارتش مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]شبیه ساز از دو بخش ساخته شده است: پایانه کنترل زمینی و پایانه حامل بادکنک، که می تواند در تست حلقه بسته در سیستم ATR و آموزش ارتش مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This deployment solidifies TCS' position as the future ground control system not only for the U. S. Navy but also with other services.
[ترجمه گوگل]این استقرار موقعیت TCS را به عنوان سیستم کنترل زمینی آینده نه تنها برای نیروی دریایی ایالات متحده بلکه با سایر خدمات مستحکم می کند
[ترجمه ترگمان]این استقرار، موقعیت TCS را به عنوان سیستم کنترل زمینی آینده که نه تنها برای U اس نیروی دریایی هم با خدمات دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a nondescript building, down a largely unmarked hallway, is a series of rooms, each with a rack of servers and a "ground control station," or GCS.
[ترجمه گوگل]در یک ساختمان غیرقابل توصیف، در پایین یک راهرو عمدتاً بدون علامت، مجموعه ای از اتاق ها وجود دارد که هر کدام دارای یک قفسه سرور و یک "ایستگاه کنترل زمینی" یا GCS هستند
[ترجمه ترگمان]در یک ساختمان nondescript، یک مجموعه از اتاق ها که هر کدام یک سری سرورها و یک ایستگاه کنترل زمین \"یا\" GCS \" دارند، یک سری اتاق ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Armory also expands your ground control.
[ترجمه گوگل]Armory همچنین کنترل زمینی شما را گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]The همچنین کنترل زمین شما را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even so, the system on board the spacecraft retained some independence should contact with ground control be lost.
[ترجمه گوگل]حتی با این وجود، سیستم روی سفینه فضایی تا حدی استقلال خود را حفظ کرده است، اگر تماس با کنترل زمینی از بین برود
[ترجمه ترگمان]با این حال، سیستم بر روی عرشه سفینه فضایی که برخی از استقلال را حفظ کرده بود باید با کنترل زمین تماس گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Who is best able to see the overall picture: the people in the rocket or ground control?
[ترجمه گوگل]چه کسی بهتر می تواند تصویر کلی را ببیند: افرادی که در راکت هستند یا کنترل زمین؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی بهتر می تواند تصویر کلی را ببیند: مردم در کنترل راکت یا زمین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The thor flight number of specific target lock to punching deep into enemy territory, and assessment tasks, return the ground control center.
[ترجمه گوگل]تعداد پرواز ثور قفل هدف خاص برای مشت زدن به عمق قلمرو دشمن و وظایف ارزیابی، مرکز کنترل زمینی را برمی‌گرداند
[ترجمه ترگمان]تعداد پرواز thor هدف خاص برای ضربه زدن به عمق خاک دشمن، و ارزیابی وظایف، بازگشت به مرکز کنترل زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Unlike a person that deploys to combat, our remotely piloted aircraft force never leave combat," Poss says. Also, "you do leave your ground control station and drive home and you have to mow the lawn.
[ترجمه گوگل]پوس می‌گوید: «برخلاف فردی که برای مبارزه مستقر می‌شود، نیروی هواپیمای خلبان از راه دور ما هرگز نبرد را ترک نمی‌کند همچنین، "شما ایستگاه کنترل زمینی خود را ترک می کنید و به خانه رانندگی می کنید و باید چمن را بچرخانید
[ترجمه ترگمان]poss می گوید: \" بر خلاف فردی که برای مبارزه استفاده می شود، نیروی هوایی آزمایشی کنترل از راه دور هرگز نبرد را ترک نخواهد کرد \" همچنین، \" شما ایستگاه کنترل زمینی خود را ترک می کنید و به خانه رانندگی می کنید و باید چمن ها را بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] کنترل زمینی کنترل هواپیما یا موشک در حال پرواز توسط شخص روی زمین .
[زمین شناسی] کنترل زمینی، تنظیم و توقف نهایی انتهای دیواره های یک ناحیه معدنی این اصطلاح معمولا برای اندازه گیریهای انجام شده برای جلوگیری از ریزشک سقف یا انفجار زغال بکار می رود

انگلیسی به انگلیسی

• control center on the ground from which flight are supervised and managed

پیشنهاد کاربران

بپرس