ground crew

/ˈɡraʊndˈkruː//ɡraʊndkruː/

معنی: کارکنان هواپیما
معانی دیگر: (هواپیمایی) مکانیک ها و نظافتچیان هواپیما، خدمه ی زمینی (در مقابل هوایی)، آمادگران، متخصصین فنی ومکانیک های هواپیما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the persons that maintain and service aircraft on the ground.

جمله های نمونه

1. The airport ground crew tried to dissuade the pilot from taking off.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی فرودگاه سعی کردند خلبان را از پرواز منصرف کنند
[ترجمه ترگمان]پرسنل زمینی فرودگاه سعی کردند که خلبان را از پیاده شدن منصرف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ground crew can now work to refuel, clean the squashed bugs off the bubble and put the aircraft to bed.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی اکنون می توانند برای سوخت گیری، پاک کردن حشرات له شده از حباب و خواباندن هواپیما کار کنند
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی هم اکنون می توانند برای سوخت گیری کار کنند، حشرات را از حباب بیرون کنند و هواپیما را به روی تخت خواب بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ground crew got Patterson out in a tearing rush.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی پترسون را با عجله ای شدید بیرون آوردند
[ترجمه ترگمان] کارکنان زمین \"پترسون\" رو با عجله بیرون آوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ground crew Steve Wood (foreground) and Will Leininger load retardant into the tanks that will be spread to stop the wildfire in Boulder at the JeffCo Air Tanker Base run by the US Forestry Service.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی استیو وود (پیش‌زمینه) و ویل لینینگر مواد بازدارنده را در مخازن بارگیری می‌کنند که برای توقف آتش‌سوزی در بولدر در پایگاه تانکر هوایی جف کو که توسط سازمان جنگلداری ایالات متحده اداره می‌شود، پخش می‌شود
[ترجمه ترگمان]پرسنل زمینی استیو وود (پیش زمینه)و ویل Leininger کننده بار را درون تانک ها قرار می دهند که برای توقف آتش سوزی در بولدر در پایگاه تانکر ایر تانکر که توسط سرویس جنگل داری ایالات متحده اداره می شود، پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He then met with his ground crew and emphasized their importance in battle.
[ترجمه گوگل]او سپس با خدمه زمینی خود ملاقات کرد و بر اهمیت آنها در نبرد تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]سپس با خدمه خود ملاقات کرد و بر اهمیت آن ها در نبرد تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mary Cook works on the ground crew for an air taxi company in Gustavus, Alaska, a community of 450 surrounded by Glacier Bay National Park.
[ترجمه گوگل]مری کوک در خدمه زمینی برای یک شرکت تاکسی هوایی در گوستاووس، آلاسکا، جامعه ای متشکل از 450 نفر که توسط پارک ملی خلیج گلاسیر احاطه شده است، کار می کند
[ترجمه ترگمان]مری کوک برای یک شرکت تاکسی هوایی در گوستاووس، آلاسکا، یک جامعه ۴۵۰ نفری که توسط پارک ملی خلیج یخچال احاطه شده است کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ground crew: Which class are you flying? This is the first class queue.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی: با کدام کلاس پرواز می کنید؟ این اولین صف کلاس است
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی: کدام دسته شما در حال پرواز هستید؟ این اولین صف کلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pilots and ground crew shake hands after another successful show.
[ترجمه گوگل]خلبانان و خدمه زمینی پس از یک نمایش موفق دیگر دست می دهند
[ترجمه ترگمان]خلبانان و خدمه زمینی بعد از یک نمایش موفق دیگر دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ground crew: Please have your boarding passready. We will commence boarding soon.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی: لطفا کارت پرواز خود را آماده کنید به زودی سوار شدن را آغاز خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]لطفا boarding رو آماده کنید به زودی به زودی شروع خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ground crew is to make ready the airplane for take - off.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی باید هواپیما را برای برخاستن آماده کنند
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی آماده هستند که هواپیما را برای پرواز آماده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ground crew: In that case, would you prefer a non - stop flight?
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی: در این صورت، آیا پرواز بدون توقف را ترجیح می دهید؟
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی: در این صورت، شما یک پرواز بدون توقف را ترجیح می دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As he was saying that, I looked out the window and saw the ground crew taking the luggage off the plane.
[ترجمه گوگل]همانطور که او این را می گفت، از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم خدمه زمینی چمدان ها را از هواپیما خارج کردند
[ترجمه ترگمان]همان طور که داشت می گفت، از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم که خدمه زمین، چمدان ها را از هواپیما بیرون می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Graf von Kageneck is helped into his parachute harness by his ground crew on a Sicilian airfield in May 194
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی اش در فرودگاه سیسیلی در می 194 به گراف فون کاگنیک کمک می کند تا چتر نجات خود را ببندد
[ترجمه ترگمان]Graf فون Kageneck توسط خدمه زمینی اش در فرودگاه سیسیلی در ماه مه، به مهار parachute کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The issue of timing has also been much discussed by the ground crew.
[ترجمه گوگل]موضوع زمان بندی نیز بسیار مورد بحث خدمه زمینی بوده است
[ترجمه ترگمان]مساله زمان بندی نیز توسط پرسنل زمینی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارکنان هواپیما (اسم)
ground crew

انگلیسی به انگلیسی

• group of people that condition and maintain aircraft (mechanics, etc.)

پیشنهاد کاربران

ground crew ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خدمۀ زمینی
تعریف: کارکنان امور خدماتی و تعمیر و نگهداری هواگَردهای مستقر در ایستگاه ها

بپرس