handcrafted

جمله های نمونه

1. glass handcrafted so as to imitate diamonds
شیشه ی ساخته شده با دست به گونه ای که شبیه الماس باشد

2. a carefully handcrafted kashan carpet
فرش کاشان که با دقت دستباف (یا دست ساخت) شده است

انگلیسی به انگلیسی

• made by an artisan, made by hand

پیشنهاد کاربران

صنایع دستی
دست ساز
صفت ) دست ساز، هنر دست، with a handcrafted engine با یک موتور دست ساز، با یک موتور ساخت هنر دست!
دستی

بپرس