hard wired


(کامپیوتر)، سیم بندی شده (hardwired هم می نویسند)، سیم بندی شده،سیم بستی،هم پیوند، سیم بندى شده، سخت افزارى کامپیوتر : سخت سیم پیچى شده

جمله های نمونه

1. a hard-wired terminal
پایانه ی هم پیوند

تخصصی

[کامپیوتر] سیستم بندی شده، سیسم بندی سخت افزاری مربوط به اتصال فیزیکی دو قطعه از تجهیزات الکترونیکی بایک کابل ( سیم )
[کامپیوتر] سیم پیچی شده، سخت افزاری، سیم بندی شده .

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) built-in, permanently connected, cannot be changed or adjusted (i.e. of a function or program)

پیشنهاد کاربران

مادرزادی
It takes time for sth to be hardwired into your brain
زمان میبره که یک چیزی ملکه ذهنت بشه
نهادینه شده به صورت خودکار، ذاتی و طبیعی ( یا غریزی بوده یا از بس کار کرده جزیی از وجودش شده )
خودمونی میگیم " تو وجودش هست "
تنظیم شده طراحی شده، تعبیه شده
نهدینه شده
نهادینه کردن
ویژگی های شخصیتی که با آن متولد شدیم و تغییر نمیکند
صفت ، عادت یا هرچیزی که نهادینه ست و عوض کردنش دشواره
فطری
نشات گرفته از ژنتیک به جای تجربه
در لغت به معنی سیم پیچی و سیم کشی شده است و در اصطلاح به معنی ذاتی و فطری و ژنتیکی داشتن یک کاراکتر
the language capacity is genetically hard wired in the new born human.
*زبان* یک قابلیت فطری و طبیعی در نوزاد انسان میباشد.
با دوام
پر دوام
مقاوم
جان سخت
]در اصطلاح] به معنای" ذاتی" و یا یک" ویژگی درونی" می باشد. گاهی به صورت Hard - wired هم نوشته می شود
فطری ، ذاتی
به طور پیچیده سیم پیچی شده
از پیش برنامه ریزی شده به صورت ژنتیکی
نهاده شده در طبیعت, به ودیعه گذاشته شده
تعبیه شده به طور دائمی و غیرقابل تغییر
متحجر
ذاتی
فطری
موروثی
innate
not learned
if an attitude, way of behaving etc. is hard - wired, it is a natural part of a person’s character that they are born with and cannot change
genetically or innately determined
inborn
صفت ) 1 - ذاتی، فطری، بالفطره، طبیعی، غریزی
مثال: Humans are hardwired for speech
انسان ها بالفطره سخنگو هستند!
Mothers are hardwired to protect their children
مادران ذاتا محافظ بچه هایشان هستند!
Speech is hardwired in the human brain
قوه ناطقه در مغز انسان غریزی است!
2 - مربوط به الکترونیک به معنای:
سخت سیم پیچی شده ، سیم پیچی شده ، سخت افزاری ، سیم بندی شده ، [همبندی شده ، سیم کشی شده] در طراحی کامپیوتر و الکترونیک ، قابلیت استفاده از سخت افزارها ( مانند مدارهای منطقی ) میباشد به عبارت کلی تر ، این اصطلاح در مورد کامپیوتر یا وسایل دیگری به کار میرود که بطور فیزیکی به یک سیستم یا شبکه متصل شده اند ، مثل ریز پردازنده ای که به وسیله یک اتصال دهنده یا کابل شبکه ای به یک شبکه محلی وصل شده است
سرشت طبیعی، عجین شده ( با )
عجین
یک رفتار hard_wired ناشی از ژنهای ما هست و به شیوه ای است که مغز ما فرمان میدهد؛ بعبارتی اینگونه رفتارها باتجربه فراگرفته نمیشوند
سختگیر
تثبیت شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس