head to head


رودررو،تن به تن،شدید،شاخ به شاخ

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: in direct, often individual confrontation or opposition.

- a head-to-head battle for first place
[ترجمه گوگل] نبرد تن به تن برای مقام اول
[ترجمه ترگمان] یک مبارزه سر تا سر برای اولین بار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He and she went head-to-head over the controversy.
[ترجمه گوگل] او و او بر سر این جنجال رودررو شدند
[ترجمه ترگمان] او و او سر تا سر این بحث را ازسر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a head-to-head contest
هماوری تن به تن

2. The company will be going head to head with the giant of the pharmaceuticals market.
[ترجمه گوگل]این شرکت با غول بازار دارو روبرو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت قصد دارد با غول بازار دارو سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rather than go head to head with their main rivals, they decided to try a more subtle approach.
[ترجمه گوگل]آنها به جای اینکه با رقبای اصلی خود روبه رو شوند، تصمیم گرفتند رویکرد ظریف تری را امتحان کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بجای اینکه با رقبای اصلی خود سر و کار داشته باشند، تصمیم گرفتند تا رویکرد زیرکانه تری را امتحان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jim finally went head to head with his boss.
[ترجمه نفیسه رنجبران] جیم بالاخره با رئیسش رو در رو شد.
|
[ترجمه گوگل]جیم بالاخره با رئیسش رفت
[ترجمه ترگمان]جیم بالاخره با رئیسش سر و کله اش پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They walk and are passed by head to head contact.
[ترجمه گوگل]آنها راه می روند و از طریق تماس سر به سر از آنها عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها راه می روند و با سر تماس می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The C919 will go head to head with the popular Boeing 737 and Airbus A320.
[ترجمه گوگل]C919 با هواپیماهای محبوب بوئینگ 737 و ایرباس A320 رودررو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]شرکت C۹۱۹ با بوئینگ ۷۳۷ و ایرباس ای ۳۲۰ شروع به سر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. JAKE and his AVATAR lie head to head.
[ترجمه گوگل]جیک و آواتارش مو به مو دراز می کشند
[ترجمه ترگمان]jake و avatar سرش را به دوار انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They have all come head to head with the flaws of the education system.
[ترجمه گوگل]همه آنها مو به مو با نقص های سیستم آموزشی روبرو شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها همگی با نقص های سیستم آموزشی سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They were talking head to head.
[ترجمه گوگل]سر به سر حرف می زدند
[ترجمه ترگمان]داشتند با سر حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It went head to head with the best midsize luxury sedans from Germany and came out on top.
[ترجمه گوگل]این خودرو با بهترین سدان های لوکس سایز متوسط ​​آلمان پیش رفت و در صدر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او با بهترین midsize لوکس اهل آلمان به سر برد و در صدر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lemurian Elders and Atlantean governance went head to head over this issue for 70 years.
[ترجمه گوگل]بزرگان لموریایی و حکومت آتلانتیس به مدت 70 سال به این موضوع دست زدند
[ترجمه ترگمان]ریش سفیدان و حاکمیت Atlantean ۷۰ سال است که ریاست این موضوع را به عهده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When we finally slept head to head, she said, "Much better. "
[ترجمه گوگل]وقتی بالاخره مو به مو خوابیدیم، او گفت: "خیلی بهتر "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \"وقتی عاقبت سر را به سر slept، گفت:\" خیلی بهتر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two bulls go head to head during an auction at a cattle market in Germany.
[ترجمه گوگل]دو گاو نر در جریان حراجی در بازار گاو در آلمان رو به رو می شوند
[ترجمه ترگمان]دو گاو نر در حراجی در بازار دام در آلمان به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If Gibson can go head to head against that show's harlots – and win - he might endear himself to the movie-going public once more.
[ترجمه گوگل]اگر گیبسون بتواند در مقابل فاحشه های آن سریال قرار بگیرد - و پیروز شود - ممکن است یک بار دیگر خود را برای عموم علاقمندان به سینما محبوب کند
[ترجمه ترگمان]اگر گیبسون بتواند در برابر این نمایش معاشرت کند و برنده شود - ممکن است بار دیگر خود را به عموم نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Kristin Haney and Mello went head to head for the hot seat match.
[ترجمه گوگل]کریستین هنی و ملو برای مسابقه صندلی داغ به مصاف هم رفتند
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس