hermitage

/ˈhɝːmətədʒ//ˈhɜːmɪtɪdʒ/

معنی: زاویه، گوشه عزلت، جای انزوا
معانی دیگر: (محل تفکر و تنها بودن) خلوت، خلوتگاه، گوشه ی آرام، خلوتکده، محل زندگی زاهد گوشه نشین، عزلتگاه، خانقاه، گوشه ی عزلت، شراب هرمیتاژ (فرآورده ی فرانسه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any place where a hermit lives.

(2) تعریف: a place where one can lead a solitary, secluded life; retreat.
مشابه: retreat

- He became a holy man and went to reside quietly in a hermitage.
[ترجمه گوگل] او مردی مقدس شد و به آرامی در خلوتگاهی اقامت گزید
[ترجمه ترگمان] او مرد مقدسی شد و به آرامی در صومعه زندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a religious retreat; monastery.

جمله های نمونه

1. for years his only hermitage was a corner of the library
سال ها یگانه خلوتگاه او گوشه ی کتابخانه بود.

2. He lived in a hermitage when he was old.
[ترجمه گوگل]او در سن پیری در یک آرامگاه زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی پیر شد در یک صومعه زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We dance on the green, dine at the hermitage, and wander in the woods by moonlight.
[ترجمه گوگل]ما روی سبزه می رقصیم، در هرمیتاژ غذا می خوریم، و زیر نور ماه در جنگل پرسه می زنیم
[ترجمه ترگمان]در صومعه شام می خوریم و در تاریکی شب با نور ماه در جنگل پرسه می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Adam helps him to the Hermitage, which he is surprised to find furnished as a den for Arthur.
[ترجمه گوگل]آدام به او کمک می کند تا به ارمیتاژ برود، جایی که او با تعجب پیدا می کند که به عنوان لانه ای برای آرتور مبله شده است
[ترجمه ترگمان]ادم به him کمک می کند و تعجب می کند که آن جا برای ارتور مبله شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There, in 6 he established his hermitage, which was soon a place of pilgrimage.
[ترجمه گوگل]در سال 6 در آنجا مقر خود را تأسیس کرد که به زودی زیارتگاه شد
[ترجمه ترگمان]در آنجا، در ساعت شش، صومعه خود را تاسیس کرد که بزودی مکانی برای زیارت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Beneath the downs between Hermitage and Melbury Bubb.
[ترجمه گوگل]زیر سرازیری های بین هرمیتاژ و ملبری باب
[ترجمه ترگمان]Beneath بین the و Melbury Bubb
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Hermitage Lounge Worth making the acquaintance of this very friendly free house beloved by Morningsiders.
[ترجمه گوگل]The Hermitage Lounge ارزش آشنایی با این خانه رایگان بسیار دوستانه را دارد که مورنینگسایدرها آن را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]The Lounge داشت با این خانه آزاد و آزاد آشنا می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are the traditional white grapes of Hermitage, though some growers have sworn off the notoriously fickle roussanne.
[ترجمه گوگل]آنها انگورهای سفید سنتی ارمیتاژ هستند، اگرچه برخی از پرورش دهندگان انگورهای بی ثبات بدنام روسان را سوگند یاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]این انگور، انگور سفید و سنتی of، هر چند که بعضی از پرورش دهندگان سوگند یاد می کنند که از این roussanne معروف fickle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tour boats on the Neva River outside the Hermitage.
[ترجمه گوگل]قایق های تور در رودخانه نوا در خارج از هرمیتاژ
[ترجمه ترگمان]قایق های تور روی رودخانه نوا بیرون از Hermitage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Second Aunt lived in Green Bamboo Hermitage, her house in Golden Swallow Village.
[ترجمه گوگل]عمه دوم در ارمیتاژ سبز بامبو زندگی می کرد، خانه اش در دهکده پرستوهای طلایی
[ترجمه ترگمان]عمه دوم در خانه Hermitage، خانه خود را در Swallow Golden به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bartleby sat in his hermitage, oblivious to everything but his own peculiar business there.
[ترجمه گوگل]بارتلبی در آرامگاه خود نشسته بود و از همه چیز غافل بود به جز تجارت عجیب و غریب خود در آنجا
[ترجمه ترگمان]bartleby در صومعه نشسته بود و نسبت به امور خاص خودش بی توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two women take a rest from viewing paintings Hermitage in St. Petersburg.
[ترجمه گوگل]دو زن از تماشای نقاشی های ارمیتاژ در سن پترزبورگ استراحت می کنند
[ترجمه ترگمان]دو زن بقیه را از تماشای نقاشی های Hermitage در سنت پیترزبورگ می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At night they would return to hermitage and eat a little fruit or roots.
[ترجمه گوگل]شب ها به آرامگاه برمی گشتند و کمی میوه یا ریشه می خوردند
[ترجمه ترگمان]شب ها به دیر باز می گشتند و میوه یا ریشه های کوچکی می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hermitage is a really wonderful and now just horribly overpriced wine from the Drome, on the left bank of the Rhone not very far away from where we live.
[ترجمه گوگل]هرمیتاژ یک شراب واقعاً فوق‌العاده است و اکنون بسیار گران‌قیمت‌تر از دروم، در ساحل چپ رود رون، نه چندان دور از محل زندگی ما
[ترجمه ترگمان]Hermitage واقعا عالی است و حالا به طرزی وحشتناک از the، در ساحل چپ رودخانه رون که از جایی که زندگی می کنیم خیلی دور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زاویه (اسم)
angle, corner, hermitage, canton

گوشه عزلت (اسم)
hermitage, retreat

جای انزوا (اسم)
hermitage

انگلیسی به انگلیسی

• red or white french wine; palace in st. petersburg built by catherine ii and now used as an art museum
place where a hermit lives; retreat, isolated dwelling

پیشنهاد کاربران

بپرس