homophobia

/ˌhoʊməˈfoʊbiə//ˌhəʊməʊˈfəʊbiə/

(ترس یا تنفر شدید نسبت به همجنس بازان و همجنس بازی) همجنس باز هراسی، همجنس بازی هراسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: homophobic (adj.), homophobe (n.)
• : تعریف: an extreme fear or hatred of homosexuals or homosexuality.

جمله های نمونه

1. Groups like ours are committed to eradicating homophobia, racism and sexism.
[ترجمه گوگل]گروه‌هایی مانند ما متعهد به ریشه‌کن کردن همجنس‌گرا هراسی، نژادپرستی و تبعیض جنسیتی هستند
[ترجمه ترگمان]گروه هایی مانند ما متعهد به از بین بردن همجنس گرایی، نژادپرستی و تبعیض جنسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's still a lot of homophobia in American society.
[ترجمه گوگل]هنوز همجنس گرا هراسی زیادی در جامعه آمریکا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز تعداد زیادی از همجنس گرایی در جامعه آمریکایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is probably less homophobia in the movie industry than in many others.
[ترجمه گوگل]احتمالاً همجنسگراهراسی کمتری در صنعت سینما نسبت به بسیاری دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]احتمالا کم تر از همجنس گرایی در صنعت فیلم وجود دارد تا در بسیاری از موارد دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The word homophobia pops to mind.
[ترجمه گوگل]کلمه هوموفوبیا به ذهن خطور می کند
[ترجمه ترگمان] کلمه homophobia به ذهنم خطور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Issues of racism, sexism, and homophobia were discussed.
[ترجمه گوگل]مسائل نژادپرستی، جنسیت گرایی و همجنسگراهراسی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مسائل مربوط به نژادپرستی، تبعیض جنسی و همجنس هراسی به بحث گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is often observed that misogyny and homophobia go together.
[ترجمه گوگل]اغلب مشاهده می شود که زن ستیزی و همجنس گرا هراسی با هم هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب مشاهده می شود که misogyny و همجنس هراسی به هم نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Indeed, the charge of homophobia is itself a kind of reverse discourse facilitated by the dynamic of perversion itself.
[ترجمه گوگل]در واقع، اتهام همجنس‌گرا هراسی خود نوعی گفتمان معکوس است که توسط پویایی خود انحراف تسهیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]در واقع، جرم همجنس گرایی خود نوعی از گفتمان معکوس است که به واسطه پویایی خود انحراف، تسهیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First and most obviously perhaps, it shows how homophobia is often integral to a conventional kind of masculine identity.
[ترجمه گوگل]اولین و واضح‌ترین شاید این است که نشان می‌دهد چگونه هوموفوبیا اغلب جزء یک نوع متعارف هویت مردانه است
[ترجمه ترگمان]اول و به طور واضح، این نشان می دهد که چگونه همجنس گرایی اغلب برای یک نوع مرسوم از هویت مردانه انتگرال گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This reflects not only homophobia but also sexism, since gay men are stereotyped as effeminate, too much like women.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده نه تنها همجنس گرا هراسی بلکه تبعیض جنسیتی است، زیرا مردان همجنس گرا به صورت کلیشه ای زنانه و بیش از حد شبیه زنان هستند
[ترجمه ترگمان]این نه تنها نفرت از همجنس گرایی بلکه تبعیض جنسیتی را نیز منعکس می کند؛ زیرا مردان همجنس گرا، کلیشه ای و زنانه هستند، بیش از حد زنانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is not to diminish the roles that homophobia played or continues to play in exacerbating the problem.
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که نقشی که همجنس‌گرا هراسی در تشدید این مشکل ایفا کرده یا همچنان ایفا می‌کند، کاهش نمی‌یابد
[ترجمه ترگمان]این چیزی نیست که نقش هایی را که همجنس هراسی ایفا کرده یا به بازی در تشدید این مشکل ادامه می دهد را کاهش ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many feminists claim that homophobia and ignorance are at the heart of people's refusal to label themselves as feminists, even though they agree with the tenets of feminism.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فمینیست‌ها ادعا می‌کنند که همجنس‌گرا هراسی و ناآگاهی در مرکز امتناع مردم از برچسب زدن به خود به عنوان فمینیست است، حتی اگر آنها با اصول فمینیسم موافق باشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از طرفداران feminists ادعا می کنند که همجنس گرایی و جهل در قلب امتناع مردم از برچسب زدن خود به عنوان feminists، حتی اگر آن ها با اصول فمینیسم توافق دارند، قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Homophobia refers to an irrational fear, prejudice or discrimination towards homosexuals.
[ترجمه گوگل]هوموفوبیا به ترس، تعصب یا تبعیض غیرمنطقی نسبت به همجنس گرایان اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]Homophobia به ترس غیرمنطقی، تعصب یا تبعیض علیه همجنس گرایان اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't let fear of homophobia or the stigma associated with homosexuality prevent you from identifying yourself as gay or bisexual to your doctor or seeking routine health care.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید ترس از همجنس‌گرا هراسی یا ننگ مرتبط با همجنس‌گرایی مانع از این شود که پزشک خود را همجنس‌گرا یا دوجنس‌گرا معرفی کنید یا به دنبال مراقبت‌های بهداشتی معمول باشید
[ترجمه ترگمان]اجازه ندهید ترس از همجنس گرایی یا ننگی که با همجنس گرایی مرتبط است، شما را از شناسایی خود به عنوان همجنس باز یا دو جنسی به پزشک خود و یا به دنبال مراقبت از سلامت روتین رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lives of many young gay people are ruined by unthinking and widespread homophobia in society.
[ترجمه گوگل]زندگی بسیاری از همجنس گرایان جوان به دلیل همجنس گرا هراسی بی فکر و گسترده در جامعه ویران شده است
[ترجمه ترگمان]زندگی بسیاری از جوانان همجنس گرا به وسیله unthinking و homophobia گسترده در جامعه ویران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fear of homosexuals or their lifestyle, strong dislike of homosexuals or homosexuality

پیشنهاد کاربران

harmful or unfair things a person does based on a fear or dislike of gay people or queer people ( people who do not fit a society’s traditional ideas about gender or sexuality )
کارهای مضر یا غیرمنصفانه ای که یک فرد بر اساس ترس یا بیزاری از همجنس گرایان یا افراد دگرباش انجام می دهد ( افرادی که با ایده های سنتی جامعه در مورد جنسیت یا جنسیت مطابقت ندارند )
...
[مشاهده متن کامل]

همجنس گراهراسی، همجنس گراستیزی یا هوموفوبیا ( از ترکیب واژه های یونان باستان هوموس: خود و همسان و فوبوس: ترس و وحشت ) ، دامنه ای از نگرش های منفی شامل ترس و بیزاری یا تبعیض نسبت به همجنس گرایان است.
Her aunt’s homophobia made it difficult for her to be out at family gatherings
Critics of the comedian's new, shocking material accused him of homophobia and sexism
I had to fight my own internalized homophobia that told me I should be ashamed to be queer

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/homophobia• https://en.wikipedia.org/wiki/Homophobia
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : homophobia / homophobe
✅️ صفت ( adjective ) : homophobic
✅️ قید ( adverb ) : _
homophobia ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: هم جنس گراهراسی
تعریف: ترس از وجود تمایل به هم جنس در خود یا دیگران
هم جنس ترسی_ هم جنس هراسی
تنفر شدید نسبت ب افرادی که همجنسگرا ( Gay ) هستند و تعصب کورکورانه نسبت به ان موضوع که گاهی باعث کشتن افرادی که همجنسگرا هستند میشود و به ان اصطلاح گی هیت میگویند
( لطفا قضاوت نکنید و روشنفکر باشید )
همجنس گرا ستیزی

بپرس