habitat

/ˈhæbəˌtæt//ˈhæbɪtæt/

معنی: محل سکونت، بوم، مسکن طبیعی، جای اصلی، منطقه زیست جانور یاگیاهی
معانی دیگر: (محلی که گیاه یا جاندار در آن زندگی می کند یا به وجود می آید) زیستگاه، بودباش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the natural environment of a plant or animal.
مشابه: element, environment, medium

- An animal may suffer if it is removed from its habitat.
[ترجمه آرمین] Do not habited to humans
|
[ترجمه بهنام] اگر حیوان از زیست بوم خود جدا شود دچار سختی و زحمت می شود.
|
[ترجمه گوگل] اگر حیوانی از زیستگاه خود خارج شود ممکن است رنج بکشد
[ترجمه ترگمان] اگر حیوان از سکونت گاه خود برداشته شود، ممکن است یک حیوان آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a place of shelter or dwelling.

- These structures provide temporary habitat for the victims of the disaster.
[ترجمه شمیم محسن‌زاده] این سازه ها، مسکنی موقتی برای قربانیان حادثه فراهم میکنند.
|
[ترجمه بهنام] این سازه ها مسکنی موقتی برای حادثه دیدگان تامین می کند.
|
[ترجمه گوگل] این سازه ها زیستگاه موقتی برای قربانیان فاجعه فراهم می کند
[ترجمه ترگمان] این ساختارها زیستگاه موقت برای قربانیان حادثه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a habitat for humanity
زیستگاه برای انسان ها

2. mesic habitat
زیست گاه میانه نم

3. birds in their natural habitat
پرندگان در پرگیر طبیعی خود

4. This type of owl prefers a desert habitat.
[ترجمه گوگل]این نوع جغد زیستگاه بیابانی را ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این نوع جغد یک سکونت گاه بیابانی را ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the heart has no place where the habitat is wandering.
[ترجمه doodialen] دل اگر ندارد جایی همه جا سرای او باشد
|
[ترجمه گوگل]اگر دل جایی ندارد که زیستگاه سرگردان باشد
[ترجمه ترگمان]اگر قلب جایی ندارد که زیستگاه سرگردان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In its natural habitat, the hibiscus will grow up to 25ft.
[ترجمه گوگل]در زیستگاه طبیعی خود، هیبیسکوس تا 25 فوت رشد می کند
[ترجمه ترگمان]در زیستگاه طبیعی خود، hibiscus تا ۲۵ فوت رشد خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some animals are in danger because their native habitat is being destroyed.
[ترجمه گوگل]برخی از حیوانات در خطر هستند زیرا زیستگاه بومی آنها در حال نابودی است
[ترجمه ترگمان]برخی از حیوانات در خطر هستند چون زیستگاه طبیعی آن ها نابود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This creature's natural habitat is the jungle.
[ترجمه گوگل]زیستگاه طبیعی این موجود جنگل است
[ترجمه ترگمان]این طبیعت طبیعی این موجود جنگلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To save remaining herds and habitat, the national parks department is planning to cull 2000 elephants.
[ترجمه گوگل]برای نجات گله ها و زیستگاه های باقی مانده، اداره پارک های ملی قصد دارد 2000 فیل را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]اداره ملی پارک های ملی برای حفظ گله های و سکونت گاه باقی مانده، در حال برنامه ریزی برای کشتن ۲۰۰۰ فیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dolphin's habitat is being rapidly degraded.
[ترجمه گوگل]زیستگاه این دلفین به سرعت در حال تخریب است
[ترجمه ترگمان]سکونت گاه دلفین ها به سرعت تنزل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The grassland is an important habitat for many wild flowers.
[ترجمه گوگل]علفزار یک زیستگاه مهم برای بسیاری از گل های وحشی است
[ترجمه ترگمان]علف هرز یکی از زیستگاه های بسیار مهم برای بسیاری از گله ای وحشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This creature's habitat is the jungle.
[ترجمه گوگل]زیستگاه این موجود جنگل است
[ترجمه ترگمان]محل سکونت این موجود جنگلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The marshes provide a rich habitat for water plants.
[ترجمه گوگل]باتلاق ها زیستگاهی غنی برای گیاهان آبی فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]باتلاق ها یک زیستگاه غنی برای گیاهان آبی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Development is destroying the animal's native habitat.
[ترجمه گوگل]توسعه زیستگاه بومی حیوان را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]توسعه در حال نابود کردن زیستگاه بومی این حیوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The moth's habitat is being destroyed and it has nearly died out.
[ترجمه گوگل]زیستگاه پروانه در حال نابودی است و تقریباً از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]زیستگاه این پروانه نابود شده است و تقریبا از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محل سکونت (اسم)
lodging, habitat

بوم (اسم)
region, habitat

مسکن طبیعی (اسم)
habitat

جای اصلی (اسم)
habitat

منطقه زیست جانور یاگیاهی (اسم)
habitat

تخصصی

[عمران و معماری] بوم
[خاک شناسی] زیستگاه

انگلیسی به انگلیسی

• habitation, dwelling-place; environment, surroundings, place in which an animal or plant naturally grows or lives
the habitat of an animal or plant is its natural environment.

پیشنهاد کاربران

محل زندگی، محیط زیست
مثال: The forest provides a habitat for many different species of animals.
جنگل محیط زیست برای بسیاری از گونه های مختلف حیوانات فراهم می کند.
habitat محل زندگی یا زیستگاه جانوران و گیاهان
habitation محل زندگی یا سکونتگاه انسان
Loss of habitat due to human habitation
از بین رفتن زیستگاه به دلیل سکونت انسان
محل زیستن یا زیستگاه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : habituate
✅️ اسم ( noun ) : habit / habitat / habitation / habitant / habitude / habituation / habitancy / habitus / habitu� / habitableness / habitability
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : habitual / habitable / habituated
✅️ قید ( adverb ) : habitually

محیط
noun
[count] : the place or type of place where a plant or animal naturally or normally lives or grows
◀️a creature's natural habitat
◀️tropical habitats
◀️ Just a normal Norwegian teen in her natural habitat
...
[مشاهده متن کامل]

زیستگاه یک محیط طبیعی است که یک گونهٔ مشخص حیوان، گیاه یا هر جاندار دیگری در آن زندگی می کند.
🔴 Type of environment in which an organism lives
Ecology ( from Greek: οἶκος, "house" and - λογία, "study of" ) [A] is the study of the relationships between living organisms, including humans, and their physical environment. Ecology considers organisms at the individual, population, community, ecosystems, and biosphere level. Ecology overlaps with the closely related sciences of biogeography, evolutionary biology, genetics, ethology and natural history. Ecology is a branch of biology, and it is not synonymous with environmentalism
Ecology هم میشه بوم شناسی

habitat ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: زیستگاه
تعریف: محیط زیست یک موجود زنده
Habitat=environment
زیست بوم گروهی از جانوران
محل سکونت طبیعی برای جانوران و گیاهان

مثال:
The natural habitat of these animals is the forest, not the zoo
زیستگاه طبیعی این حیوانات جنگل است نه باغ وحش
دعام کنید😊
بنظرم دقیق ترین واژه ای که میشه بهش نسبت داد "سکوتنگاه" هستش.
برای حیوانات استفاده میشه انسانم میشه محل زندگی
محیط زیست
زیستگاه
محل سکونت
سکونتگاه، محل اسکان
the natural home of plant or an animal
خونه طبیعی گیاهان یا جانوران ▫️
زیستگاه طبیعی
زیست بوم
محل سکونت طبیعی برای جانوران و گیاهان
زیستگاه ( محل سکونت طبیعی مثل جنگل و. . )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس