half brother

/ˈhæfˈbrəðər//hɑːfˈbrʌðə/

نابرادری، برادر ناتنی، برادر ناتنی نابرادری، برادربطنی، برادرصلیب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a male offspring related to siblings through one parent only.

جمله های نمونه

1. Other characters include his half brother, two male teachers and the male head teacher.
[ترجمه گوگل]شخصیت های دیگر عبارتند از برادر ناتنی او، دو معلم مرد و معلم مرد
[ترجمه ترگمان]بقیه شخصیت ها شامل برادر ناتنی او، دو معلم مرد و معلم سر مرد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sir Kenneth was the half brother of Osgood MacKenzie who created the famous gardens in Inverewe.
[ترجمه گوگل]سر کنت برادر ناتنی ازگود مک‌کنزی بود که باغ‌های معروف را در Inverewe ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر کنت برادر ناتنی کنت of بود که باغ های معروف Inverewe را خلق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The president's half brother and one of his sons sued the government for trampling on their civil rights!
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی رئیس جمهور و یکی از پسرانش از دولت به دلیل پایمال شدن حقوق شهروندی شکایت کردند!
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی رئیس جمهور و یکی از پسران او از دولت برای پایمال کردن حقوق مدنی خود شکایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her stepfather put up $ 000, her half brother, $ 500.
[ترجمه اسما] پدر ناتنی اش 000 دلار و بادر ناتنی اش 500 دلار گذاشت
|
[ترجمه گوگل]ناپدری او 000 دلار و برادر ناتنی او 500 دلار هزینه کردند
[ترجمه ترگمان]پدرخوانده او، ۰۰۰ دلار، ۵۰۰ دلار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gilbert's half brother Sir Walter Raleigh continuted in his work.
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی گیلبرت سر والتر رالی به کار خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی گیلبرت سر والتر Raleigh s در کار خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His birth certificate shows he is Barack Obama's half brother.
[ترجمه گوگل]شناسنامه او نشان می دهد که او برادر ناتنی باراک اوباما است
[ترجمه ترگمان]گواهی تولد او نشان می دهد که او برادر ناتنی باراک اوباما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Celie is fourteen years old, she has one sister, Nettie and numerous half brothers and sisters.
[ترجمه گوگل]سلی چهارده ساله است، او یک خواهر، نتی و تعداد زیادی برادر و خواهر ناتنی دارد
[ترجمه ترگمان]Celie چهارده ساله است، یک خواهر، Nettie و چندین برادر و خواهر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By the way, i happened to obtain a new word: half brother.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً یک کلمه جدید به دست آوردم: برادر ناتنی
[ترجمه ترگمان]در ضمن، من یک کلمه جدید بدست آوردم برادر ناتنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I learned that he was less indirect than his half brother the King.
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او کمتر از برادر ناتنی خود پادشاه غیرمستقیم است
[ترجمه ترگمان]فهمیدم که او کم تر از برادر خود پادشاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Behind her, lugging a large pine tree, came her mother, stepfather and ten - year - old half brother.
[ترجمه گوگل]مادر، ناپدری و برادر ناتنی ده ساله‌اش، پشت سرش، درخت کاج بزرگی را در دست داشتند
[ترجمه ترگمان]پشت سرش یک درخت کاج بزرگ با خودش داشت، مادرش، ناپدری و ده ساله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Young Ben Franklin learned the printing trade by as an apprentice to his half brother James.
[ترجمه گوگل]بن فرانکلین جوان حرفه چاپ را به عنوان شاگرد برادر ناتنی خود جیمز آموخت
[ترجمه ترگمان](بن فرانکلین)جوان حرفه چاپ را به عنوان یک شاگرد برای برادر ناتنی اش جیمز آموخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was married to Nefertiti, and Tutankhamun, also known as King Tut, may have been his son or half brother.
[ترجمه گوگل]او با نفرتیتی ازدواج کرده بود و توتانخ آمون که به پادشاه توت نیز معروف است، احتمالاً پسر یا برادر ناتنی او بوده است
[ترجمه ترگمان]او با Nefertiti، and Tutankhamun که هم به نام شاه Tut معروف است، ممکن است پسر یا برادر او باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Athena II married Zeus II child of Zeus and Hestia ; although they were half brother and sister, this type of marriage was allowed by Pleiadian law.
[ترجمه گوگل]آتنا دوم با زئوس دوم، فرزند زئوس و هستیا ازدواج کرد اگرچه آنها خواهر و برادر ناتنی بودند، اما این نوع ازدواج توسط قانون پلئیاد مجاز بود
[ترجمه ترگمان]Athena دوم فرزند زئوس II در Zeus و هستیا بود؛ اگر چه آن ها برادر و خواهر ناتنی بودند، این نوع ازدواج توسط قانون Pleiadian مجاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Young Ben Franklin learned the printing trade by serving as an apprentice half brother James.
[ترجمه گوگل]بن فرانکلین جوان حرفه چاپ را با خدمت به عنوان برادر ناتنی جیمز به عنوان شاگرد یاد گرفت
[ترجمه ترگمان](بن فرانکلین)جوان حرفه چاپ را با خدمت به عنوان دستیار برادر، جیمز، آموخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• step-brother, brother through one parent only
your half-brother is a boy or man with either the same mother or the same father as you.

پیشنهاد کاربران

برادر ناتنی. نابرادری
مثال:
His birth certificate shows he is Barack Obama's half - brother.
گواهی تولدش نشان می دهد او برادر ناتنی باراک اوباما است.
اگه شخصی با شخص دیگری که از ازدواج قبلی فرزند داره، ازدواج کنه و از اون شخص بچه دار بشه، اون فرزند بدنیا اومده، برای بچهای قبلی همسر جدید، بعنوان halfbrother یا half sister نامیده میشه.
اما اگه شخصی ، از ازدواج قبلش، فرزندی داشته باشه، و بعد از طلاق با شخص دیگری ازدواج کنه، این فرزندان نسبت به هم بعنوان، stepbrother و stepsister نامبرده میشن
...
[مشاهده متن کامل]

وقتی که پدر یا مادر شخص از هم جدا شده و با زن یا مرد دیگری ازدواج میکنند، اگر ان زن یا مرد پسری از فرد دیگری داشته باشند، به ان پسر half brother شخص میگویند.
برادری که یا از نا مادری شخصی هست یا از نا پدری
برادری که یا از مادر ویا از پدر یکی باشد

وقتی مادر یا پدر یکی از شوهر یا زنش جدا بشود و با کسی ازدواج کند و از او بچه دار شود ان بچه اگر پسر باشد می شود half brother اون شخص
برادر صلیب
برادری که از ظرف پدر و یا مادر با شما مشترک است و نه هر دو آنها
برادرناتنی
نیم برادر

بپرس