hardboard

/ˈhɑːrdˌbɔːrd//ˈhɑːdbɔːd/

(تخته ای که از هم فشردن و گرما دادن به تراشه های چوب درست شده) فیبر، چوب (یا تخته ی) همفشرد، تخته فشاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: construction board made of wood chips that have been heated and compressed.

جمله های نمونه

1. There were just hardboard partitions between the rehearsal rooms - cubicles really.
[ترجمه گوگل]فقط پارتیشن های تخته سخت بین اتاق های تمرین وجود داشت - اتاقک ها واقعا
[ترجمه ترگمان]فقط یه رابطه hardboard بین اتاق های تمرین بود واقعا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you are using hardboard or plywood, cut each of the four sides separately and join them with glue and nails.
[ترجمه گوگل]اگر از تخته های سخت یا تخته سه لا استفاده می کنید، هر چهار طرف را جداگانه ببرید و با چسب و میخ به هم وصل کنید
[ترجمه ترگمان]اگر از hardboard یا plywood استفاده می کنید، هر کدام از چهار طرف را جداگانه ببرید و با چسب و میخ به آن ها ملحق شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cover a flat piece of hardboard with a single layer of flannelette of similar material.
[ترجمه گوگل]یک تکه تخته تخته سخت را با یک لایه فلانلت از مواد مشابه بپوشانید
[ترجمه ترگمان]یک تکه صاف از hardboard را با یک لایه of از مواد مشابه بپوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finish the semi-circle with a strip of hardboard nailed to the outer edges of the plywood arch.
[ترجمه گوگل]نیم دایره را با یک نوار تخته سخت که به لبه های بیرونی قوس تخته سه لا میخ شده، به پایان برسانید
[ترجمه ترگمان]با یک نوار of میخکوب شده به لبه بیرونی طاق plywood، نیمه دایره ای را تمام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Summerchild taps on the hardboard divisions to demonstrate their solidity and stops at once when they ring hollow.
[ترجمه گوگل]سامرچایلد برای نشان دادن استحکام روی بخش‌های تخته‌های سخت ضربه می‌زند و وقتی زنگ می‌زنند، فوراً متوقف می‌شود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که حلقه محاصره را به نمایش می گذارند، Summerchild را به نمایش می گذارند تا استحکام و استحکام خود را ثابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All wall hangings will have a hardboard or cardboard finish at the back.
[ترجمه گوگل]تمام آویزهای دیواری دارای روکش تخته سخت یا مقوا در پشت خواهند بود
[ترجمه ترگمان]همه پرده های دیوار یک تکه مقوا یا مقوا پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mold hardboard used in the manufacture of high-strength standard filters, features high accuracy specifications, aesthetic, low cost.
[ترجمه گوگل]تخته سخت قالبی که در ساخت فیلترهای استاندارد با مقاومت بالا استفاده می شود، دارای مشخصات دقت بالا، زیبایی شناسی، هزینه کم است
[ترجمه ترگمان]hardboard قالب استفاده شده در ساخت فیلترهای استاندارد با قدرت بالا، ویژگی های دقت بالا، زیبایی، هزینه پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hardboard is suitable for fabrication of carriage, shipping, furniture, movable house, water proof board, acoustic board and insulating board.
[ترجمه گوگل]تخته سخت برای ساخت کالسکه، حمل و نقل، مبلمان، خانه متحرک، تخته ضد آب، تخته آکوستیک و تخته عایق مناسب است
[ترجمه ترگمان]The برای ساخت کالسکه، حمل و نقل، مبلمان، خانه قابل انتقال، صفحه ضد آب، تخته آکوستیک و تخته عایق بندی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hardness of the hardboard was highest; on the other hand, laminated bamboo oors were superior to wood oors.
[ترجمه گوگل]سختی تخته سخت بالاترین بود از سوی دیگر، چوب‌های بامبو چند لایه نسبت به چوب‌های چوبی برتری داشتند
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، سختی of بود؛ از طرف دیگر چوب بامبو را از چوب oors می ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hardboard is being replaced by MDF.
[ترجمه گوگل]تخته سخت با ام دی اف جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]Hardboard با MDF جایگزین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now you have to make your own out of concrete and hardboard.
[ترجمه گوگل]حالا شما باید خودتان را از بتن و تخته سخت بسازید
[ترجمه ترگمان]حالا باید خودتو از بتون و hardboard نجات بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All three types are good but try to avoid the cheaper plastic-sided drawers with a thin hardboard base.
[ترجمه گوگل]هر سه نوع خوب هستند، اما سعی کنید از کشوهای ارزان‌تر با روکش پلاستیکی با پایه تخته‌ای نازک خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]هر سه نوع خوب هستند اما سعی می کنند از کشوهای plastic ارزان تر با پایه hardboard نازک اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alternately, a piece of light green paper might be glued over the hardboard.
[ترجمه گوگل]متناوبا، ممکن است یک تکه کاغذ سبز روشن روی تخته سخت چسبانده شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک تکه کاغذ سبز روشن به the چسبانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Black and white vinyl tiles can look particularly effective, and hardboard or chipboard, painted or varnished, make cheap cover-ups.
[ترجمه گوگل]کاشی‌های وینیل سیاه و سفید می‌توانند بسیار مؤثر به نظر برسند، و تخته‌های سخت یا نئوپان، رنگ‌شده یا لاک‌شده، پوشش‌های ارزان‌قیمتی ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کاشی های سفید پوست سفید و سفید می تواند به طور خاص موثر باشد، و hardboard یا chipboard، رنگ آمیزی شده و یا جلا خورده، پوشش ارزان قیمت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They also supply small metal clips to secure items between picture glass and a sheet of hardboard or thin plywood.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین گیره های فلزی کوچکی را برای محکم کردن اقلام بین شیشه تصویر و ورق تخته سخت یا تخته سه لا نازک ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین فیلم های کوچک فلزی را برای امن کردن موارد بین شیشه تصویر و یک ورق پلاستیکی یا تخته سه لایه نازک تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] الوار - چوب جنگلی

انگلیسی به انگلیسی

• stiff board made from compressed wood fibers, fiberboard (used in construction and building)
hardboard is a thin, flexible sheet of wood made by pressing wood fibres very closely together.

پیشنهاد کاربران

بپرس