hardwired

پیشنهاد کاربران

انتسابی، مادرزادی
متناسب با ساختارِ زیستی و بدنی
بابِ طبع
موافق با طبیعت
غیرارادی جذب شدن، از درون مشتاق شدن
trainable
مثال:
Humans are hardwired to trust.
انسان ها طوری شکل گرفته اند ( یا تکامل پیدا کرده اند ) که اعتماد کنند.
غریزی
نهادینه شده
تعبیه شده
وابسته بودن
بسته بودن
عادت داشتن
if an attitude, way of behaving etc is hard - wired, it is a natural part of a person’s character that they are born with and cannot change
به کسی یا چیزی گفته میشود که به صورت اتوماتیک بدون توانایی تغییر رفتار، کاری را انجام میدهد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس