harvesting


قانون ـ فقه : مساقات

جمله های نمونه

1. Visitors were roped in for potato picking and harvesting.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان برای چیدن و برداشت سیب زمینی طناب زده شدند
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان به خاطر برداشت و برداشت سیب زمینی با طناب به تله افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We should have finished harvesting, but a storm intervened.
[ترجمه گوگل]باید برداشت را تمام می‌کردیم، اما طوفان وارد شد
[ترجمه ترگمان]ما باید برداشت محصول را تمام کنیم، اما طوفان درگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Harvesting is a delicate task requiring deft fingers and precision, for which women are supposed by nature to be peculiarly suited.
[ترجمه گوگل]برداشت یک کار ظریف است که نیاز به انگشتان ماهرانه و دقت دارد، که طبیعتاً تصور می شود که زنان به طور خاص برای آن مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]این وظیفه حساسی است که مستلزم توجه و دقت و دقت خاصی است، زیرا زنان باید به طور خاص با آن ها رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For Ken Stanier, who's been harvesting apples for 40 years, it's good news.
[ترجمه گوگل]برای کن استانیر، که 40 سال است در حال برداشت سیب است، این خبر خوبی است
[ترجمه ترگمان]برای کن Stanier که ۴۰ سال سیب برداشت کرده است، خبر خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The effect of fungi harvesting on the forest environment arises from the symbiotic relationship between the fungi and the trees.
[ترجمه گوگل]اثر برداشت قارچ بر محیط جنگلی از رابطه همزیستی قارچ ها و درختان ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]اثر برداشت قارچ بر روی محیط جنگل ناشی از رابطه هم زیستی بین قارچ ها و درختان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Harvest tip Instead of harvesting the whole cabbage, cut the head leaving a short stump.
[ترجمه گوگل]نوک برداشت به جای برداشت کل کلم، سر آن را برش دهید تا یک کنده کوتاه باقی بماند
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت به جای برداشت کل کلم، سر بریده را برید و یک تکه بریده کوتاه را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A return to manual harvesting would also reduce dramatically the spread of infection.
[ترجمه گوگل]بازگشت به برداشت دستی نیز به طور چشمگیری گسترش عفونت را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]بازگشت به برداشت دستی نیز به میزان قابل توجهی افزایش عفونت را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The farmers are out harvesting .
[ترجمه گوگل]کشاورزان در حال برداشت محصول هستند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال برداشت محصول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two pieces of harvesting machinery sat in a field nearby; other than that, there was no sign of people anywhere.
[ترجمه گوگل]دو قطعه ماشین برداشت در مزرعه ای در همان نزدیکی نشسته بودند به غیر از این، هیچ جا نشانی از مردم نبود
[ترجمه ترگمان]دو قطعه ماشین آلات درو در مزرعه ای نزدیک به هم قرار داشت و دیگری غیر از آن، هیچ نشانی از مردم در هیچ جایی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The breakthrough offers potential for the cheap harvesting of many therapeutic and industrial proteins from rubber plantations.
[ترجمه گوگل]این پیشرفت پتانسیل را برای برداشت ارزان بسیاری از پروتئین های درمانی و صنعتی از مزارع لاستیک ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این موفقیت ها، پتانسیل برای برداشت ارزان بسیاری از پروتئین های درمانی و صنعتی در مزارع لاستیک را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Harvesting began early in Bordeaux as well, due to unseasonably warm weather.
[ترجمه گوگل]برداشت در بوردو نیز زود آغاز شد، به دلیل هوای گرم غیر فصلی
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت اول در بوردو و به سبب هوای گرم و گرم، آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Farm workers harvesting the celery soon developed a serious skin rash.
[ترجمه گوگل]کارگران مزرعه در حال برداشت کرفس به زودی دچار بثورات جدی پوستی شدند
[ترجمه ترگمان]کارگران مزرعه که کرفس برداشت خیلی زود یک خارش جدی پوستی ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After harvesting, the gourd is plunged into wine must before being cut into two.
[ترجمه گوگل]پس از برداشت، کدو را قبل از اینکه به دو نیم کنند در شراب می ریزند
[ترجمه ترگمان]پس از برداشت، کدو متون قبل از اینکه به دو قسمت تقسیم شوند، به شراب فرو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Warm sunny weather is essential during harvesting of the crop to enable the plant to make its fragrant oil.
[ترجمه گوگل]هوای آفتابی گرم در هنگام برداشت محصول ضروری است تا گیاه بتواند روغن معطر خود را تولید کند
[ترجمه ترگمان]هوای گرم و آفتابی در طول برداشت محصول ضروری است تا این گیاه بتواند روغن معطر خود را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Women do most of the crop farming, weeding, harvesting, threshing, storing crops and selling.
[ترجمه گوگل]زنان بیشتر کار کشاورزی، وجین، برداشت، خرمن کوبی، انبار کردن محصولات و فروش را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]زنان بیشتر محصولات کشاورزی، وجین، برداشت، threshing، انبار کردن محصولات و فروش را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• practice of chopping down and removing trees, removal of damaged or dead trees from an area; removal of cells or tissue from a donor and preserving them for research or transplantation (medicine); reaping, harvest, gathering of crops;

پیشنهاد کاربران

گرفتن و کشتن حیوانات برای مصارف خوراکی انسان ها
برداشت / جداسازی ( مغز استخوان )
بهترین زمان برداشت
نقطه اپتیمم محصول کشاورزی برای برداشت
برداشت کشت های میکروبی مثل باکتری و جلبک و . . . ( بایوتکنولوژی )
برداشت
تور کردن
جمع آوری، برداشت و جداسازی ( پزشکی )
برداشت محصول

بپرس