hatching

/ˈhæt͡ʃɪŋ//ˈhæt͡ʃɪŋ/

معنی: سایه، سایه زنی، هاشورزنی
معانی دیگر: سایه اندازی (با خطوط نازک موازی یا متقاطع)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the drawing or engraving of fine lines close together, used in shading or contour modeling.
مشابه: tint

(2) تعریف: these lines.

جمله های نمونه

1. Have you been hatching up a deal with her?
[ترجمه گوگل]آیا با او قرارداد بسته اید؟
[ترجمه ترگمان]تو باه اش معامله کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has accused opposition parties of hatching a plot to assassinate the Pope.
[ترجمه گوگل]او احزاب مخالف را به طرح ریزی برای ترور پاپ متهم کرده است
[ترجمه ترگمان]او احزاب مخالف را متهم کرده است که توطئه قتل پاپ را در سر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government are hatching out a new plan to deal with rising prices.
[ترجمه گوگل]دولت در حال تدوین طرح جدیدی برای مقابله با افزایش قیمت ها است
[ترجمه ترگمان]دولت طرح جدیدی را برای رسیدگی به قیمت رو به افزایش در سر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What mischief are those children hatching ?
[ترجمه گوگل]این بچه ها چه شیطونی میکنن؟
[ترجمه ترگمان]این بچه ها چه عیب و شری دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All that stuff about birds hatching from ashes must have been written by some one who didn't know anything about birds.
[ترجمه گوگل]همه این مطالب در مورد پرندگانی که از خاکستر بیرون می آیند باید توسط شخصی نوشته شده باشد که چیزی در مورد پرندگان نمی دانست
[ترجمه ترگمان]همه این چیزها در مورد پرندگان که از خاکستر بیرون امده بود باید توسط کسی که چیزی در مورد پرندگان نمی دانست نوشته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The entire burden of hatching, feeding and caring for the young cuckoo falls on the hapless foster parents.
[ترجمه گوگل]تمام بار بیرون آمدن از تخم، تغذیه و مراقبت از فاخته جوان بر دوش والدین بدبخت می افتد
[ترجمه ترگمان]کل بار در دام پروری، تغذیه و مراقبت از جوجه های فاخته جوان بر روی والدینی که منجر به پرورش والدین می شود، می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are hatching a plot.
[ترجمه گوگل]دارند نقشه می کشند
[ترجمه ترگمان]دارند نقشه می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What half-arsed plot was that berk hatching now?
[ترجمه گوگل]حالا آن برک چه نقشه نیمه‌سوزی داشت؟
[ترجمه ترگمان]چه نقشه نیمه - این بود که برگ برنده شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A large jar is ideal for hatching the eggs.
[ترجمه گوگل]یک شیشه بزرگ برای جوجه کشی تخم ها ایده آل است
[ترجمه ترگمان]یک شیشه بزرگ برای پرورش تخم مرغ ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When hatching is due, put them back in the cage on slightly damp soil.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به زودی جوجه کشی می شود، آنها را دوباره در قفس در خاک کمی مرطوب قرار دهید
[ترجمه ترگمان]وقتی که سر و کار پیدا می شود، آن ها را در قفس روی خاک مرطوب قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The memory phase lasts from hatching to about ninety days later.
[ترجمه گوگل]مرحله حافظه از تفریخ تا حدود نود روز بعد طول می کشد
[ترجمه ترگمان]مرحله حافظه از hatching تا حدود نود روز بعد ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hatching time is short with fry appearing after 24 to 30 hours, and growing rapidly when fed with rotifers.
[ترجمه گوگل]زمان جوجه کشی کوتاه است و بچه ها بعد از 24 تا 30 ساعت ظاهر می شوند و در صورت تغذیه با روتیفرها به سرعت رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]زمان hatching کوتاه است و بعد از ۲۴ تا ۳۰ ساعت در نظر گرفته می شود و در هنگام تغذیه با rotifers به سرعت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hatching occurred over a two-month period commencing at the end of June, with most juveniles emerging in mid-July.
[ترجمه گوگل]جوجه ریزی طی یک دوره دو ماهه از پایان ماه ژوئن آغاز شد و اکثر جوجه ها در اواسط جولای ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]hatching در طی یک دوره دو ماهه که در پایان ماه ژوئن شروع می شود، اتفاق افتاد و اغلب نوجوانان در اواسط ماه جولای در حال ظهور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Among them is Peter Beaumont, who is busy hatching a plot which could pay spectacular rewards.
[ترجمه گوگل]در میان آنها پیتر بومونت است که مشغول طراحی نقشه ای است که می تواند پاداش های شگفت انگیزی را به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها پیتر Beaumont است که مشغول به کار انداختن طرحی است که می تواند پاداش قابل توجهی بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After ingestion and hatching the larvae penetrate the intestinal wall and within 48 hours have reached the liver.
[ترجمه گوگل]لاروها پس از خوردن و بیرون آمدن از تخم به دیواره روده نفوذ کرده و در عرض 48 ساعت به کبد می رسند
[ترجمه ترگمان]بعد از مصرف کردن و در سر کار کردن لاروها که به دیواره روده نفوذ می کنند و در عرض ۴۸ ساعت به کبد رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سایه (اسم)
shadow, protection, patronage, auspices, shade, shading, umbrage, hatching, shadiness, umbra

سایه زنی (اسم)
hatching

هاشورزنی (اسم)
hatching

تخصصی

[عمران و معماری] هاشورزنی

انگلیسی به انگلیسی

• parallel lines drawn close together to produce the effect of shading

پیشنهاد کاربران

hatching: هاشورزنی
cross - hatching: هاشورزنی متقاطع
تفریخ ( تخم )
خروج از تخم در مورد آفات زراعی گفته میشود

از تخم درآمدن ( جوجه )

بپرس