have a go

پیشنهاد کاربران

جناب A. C. E کامل فرمودند .
فقط امتحان کردن به شکل give a go هم هست .
Make effert
2. To try to do sth
3 تلاش کردن
چیزی را امتحان کردن
مترادف have a try
To try to do something
ریسک کردن
امتحان کردن چیزی
1. سعی کردن برای انجام کاری ( مخصوصا کار جدید و نا آشنا ) ، امتحان کردن
2. حمله فیزیکی به کسی
3. انتقاد کردن، سرزنش کردن، اذیت کردن عملی کسی برای مدت طولانی با شدت زیاد
امتحان کردن
اصلاح است:
امتحانش کن
سعی کردن برای انجام کاری
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
to try to do something

بپرس