headband

/ˈhedˌbænd//ˈhedbænd/

معنی: شیرازه، پیشانی بند، عمامه، روسری
معانی دیگر: (نواری که دور سر یا پیشانی می بندند) سربند، عقال، سربند، روسری زنانه، پیشانی بند، درکتاب شیرازه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a band worn around the head, usu. in order to restrain the hair or to absorb perspiration.

جمله های نمونه

1. These lovely curls and the pretty floral headband caught our eye.
[ترجمه گوگل]این فرهای دوست داشتنی و هدبند زیبای گلی توجه ما را به خود جلب کرد
[ترجمه ترگمان]این حلقه های موی زیبا و گل های زیبای گل ها چشم ما را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The herbalist adjusted his wide, white medical headband.
[ترجمه گوگل]گیاهپزشک هدبند طبی پهن و سفید خود را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]پیرزن headband پوستی سفید و wide را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the recognizable impulse from my headband ceptor drew my attention.
[ترجمه گوگل]اما تکانه قابل تشخیص از گیرنده هدبند توجه مرا جلب کرد
[ترجمه ترگمان]اما لرزشی که از headband ساطع می شد توجهم را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wear a headband.
[ترجمه گوگل]سربند میبندم
[ترجمه ترگمان] من یه \"headband\" می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The velvet headband has gone, along with the over-tailored suits.
[ترجمه گوگل]هدبند مخملی به همراه کت و شلوارهای بیش از حد دوخته شده از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]headband مخملی به همراه کت و شلوار کاملا سفارشی از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He said he didn't, removing his headband and shaking out his hair as proof.
[ترجمه گوگل]او گفت که این کار را نکرده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که این کار را نکرده است و موهایش را از هم جدا می کند و سرش را به نشانه مدرک تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You are bidding on the bloomers and headband only.
[ترجمه گوگل]شما فقط برای بلومرها و هدبند پیشنهاد می دهید
[ترجمه ترگمان]شما فقط به آن لباس ها و headband دستور می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This headband may be Han Mei's. She likes wearing it.
[ترجمه گوگل]این هدبند ممکن است مال هان می باشد او دوست دارد آن را بپوشد
[ترجمه ترگمان]این headband ممکن است (هان Mei)باشد او دوست دارد آن را بپوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The earphones were held in place by a headband.
[ترجمه گوگل]هدفون توسط یک هدبند در جای خود نگه داشته می شد
[ترجمه ترگمان]The در جای خود توسط a برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Headband with 3 rows of Silver Shade Crystal Mesh on Alcantara; rhodium - plated details; adjustable elastic band.
[ترجمه گوگل]هدبند با 3 ردیف مش کریستال نقره ای روی آلکانترا جزئیات رودیوم اندود شده؛ باند الاستیک قابل تنظیم
[ترجمه ترگمان]headband با سه ردیف از Shade Silver Shade در Alcantara؛ جزئیات plated، باند قابل تنظیم و قابل تنظیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why did you stop wearing the headband last year?
[ترجمه گوگل]چرا سال گذشته هدبند را کنار گذاشتید؟
[ترجمه ترگمان]چرا سال پیش \"headband\" رو پوشیده بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A headband or a barrette can hold back too-short bangs, and a ponytail or a loose bun can camouflage too-flippy layers.
[ترجمه گوگل]یک هدبند یا بند می تواند چتری های خیلی کوتاه را نگه دارد و یک دم اسبی یا یک موی گشاد می تواند لایه های خیلی شلخته را استتار کند
[ترجمه ترگمان]دم اسبی یا a می تواند موهای چتری کوتاه خود را نگه دارد و دم اسبی یا ریزش موی دم اسبی می تواند لایه های too را استتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The soft, padded headband and earcups let you listen comfortably for hours on end.
[ترجمه گوگل]هدبند نرم و روکش دار و گوشواره به شما امکان می دهد ساعت ها به راحتی گوش دهید
[ترجمه ترگمان]The نرم و نرم و نرم و and اجازه می داد ساعت ها به راحتی به آن گوش بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If that fails? Well, there's always a headband.
[ترجمه گوگل]اگر شکست بخورد؟ خوب، همیشه یک هدبند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگه شکست بخوره؟ خب، همیشه یه \"headband\" وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Quiet, please, artist in green boots and headband, at work.
[ترجمه گوگل]ساکت، لطفا، هنرمند با چکمه های سبز و سربند، در محل کار
[ترجمه ترگمان]ساکت، لطفا، هنرمند با چکمه های سبز و headband، سر کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیرازه (اسم)
binding, headband

پیشانی بند (اسم)
headband, crown, coronet, frontlet

عمامه (اسم)
headband, headdress, head hugger, turban

روسری (اسم)
scarf, headband, hood, kerchief, headgear

تخصصی

[نساجی] روسری - شیرازه - قلابدوزی - پیشانی بند

انگلیسی به انگلیسی

• band worn around the head
a headband is a narrow strip of material which you can wear round your head across your forehead, usually to keep hair or sweat out of your eyes.

پیشنهاد کاربران

بپرس