headdress

/ˈheˌdres//ˈheddres/

معنی: ارایش مو، عمامه، روسری زنانه، پوشاک سر، ارایش سر
معانی دیگر: (هر چیزی که برای پوشش یا آذین سر به کار رود) سرآذین، روسری، لچک، دیهیم، تل سر، واشام، دستمال سر، چارقد، باشامه، مقنعه، روسرى، پوشاک سر، لچک، ارایش سر یا مو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an often elaborate covering or decoration for the head.

جمله های نمونه

1. The dancer wore a headdress of pink ostrich plumes.
[ترجمه گوگل]رقصنده روسری از پرهای شترمرغ صورتی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]این رقاص روسری به سر داشت و پره ای صورتی شترمرغ به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bride wore white with a pearl headdress.
[ترجمه گوگل]عروس سفید با روسری مروارید پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]عروس روسری سفیدی به سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Too fat for the Breton headdress.
[ترجمه گوگل]برای روسری برتون خیلی چاق است
[ترجمه ترگمان]چاقی بیش از حد برای آرایش Breton
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Six Arabs - their headdress and robes suggest they are Bedouin - rest beside an ancient well of translucent blue water.
[ترجمه گوگل]شش عرب - روسری و ردای آنها نشان می دهد که بادیه نشین هستند - در کنار چاهی باستانی از آب آبی شفاف استراحت می کنند
[ترجمه ترگمان]شش عرب که سر و ردا دارند پیشنهاد می کنند که در کنار چاهی باستانی آبی و شفاف قرار داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pipe a headdress around the top of the head.
[ترجمه گوگل]روسری را دور بالای سر لوله کنید
[ترجمه ترگمان]لوله سر را در بالای سر لوله کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And that headdress would get caught up in the overhead wires, you silly boy.
[ترجمه گوگل]و آن روسری در سیم های بالای سر گیر می کرد، پسر احمق
[ترجمه ترگمان]و سر و کله سر هم تو سیم های بالای سرم گیر می کنه، پسر احمق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was the Amazon, with a crimson headdress, eyeing the miniature man she held between thumb and forefinger.
[ترجمه گوگل]او آمازون بود، با روسری سرمه ای، به مرد مینیاتوری که بین انگشت شست و سبابه نگه داشته بود، نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]او آمازون با کلاهی قرمز به سر داشت و به مرد مینیاتوری که بین شست و سبابه دست داشت نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He wore a red-and-gold headdress, and a white tunic trimmed with the same colours.
[ترجمه گوگل]او روسری قرمز و طلایی به تن داشت و تونیک سفیدی که با همان رنگ‌ها تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]او یک روسری قرمز و طلایی پوشیده بود و لباسی سفید با رنگ های مشابه تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A woman's ornate headdress, fashionable around 1700.
[ترجمه گوگل]روسری پرآذین زنانه، مد روز در حدود 1700
[ترجمه ترگمان]سر و کلاه پر زرق و برق زنان در سال ۱۷۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My headdress is too heavy and it's hurt me.
[ترجمه گوگل]روسری من خیلی سنگین است و به من صدمه می زند
[ترجمه ترگمان]سرم خیلی سنگین است و به من صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The headdress itself has red, purple and blue flowers among the gold-coloured ornament, and upward-fluttering ribbons.
[ترجمه گوگل]روسری خود دارای گل‌های قرمز، بنفش و آبی در میان زیورآلات طلایی رنگ و نوارهایی است که به سمت بالا می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]این آرایش به رنگ قرمز، ارغوانی و آبی در میان تزیینات رنگ طلایی، و نوارهای آویخته به سمت بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A crown, decorated with jewels, separates the headdress from the hair band.
[ترجمه گوگل]تاجی که با جواهرات تزئین شده است، روسری را از بند مو جدا می کند
[ترجمه ترگمان]یک تاج که مزین به جواهر است، آرایش را از دسته موی سر جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Including: Shawls, onepiece, petticoats, socks, headdress flower, hand dress, necklaces.
[ترجمه گوگل]از جمله: شال، یک تکه، دمپایی، جوراب، گل سر، لباس دستی، گردنبند
[ترجمه ترگمان]از جمله: shawls، onepiece، petticoats، جوراب و لباس و لباس و گردن بند و گردن بند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The body and headdress could have originally been made of bronze or wood.
[ترجمه گوگل]بدنه و روسری ممکن است در اصل از برنز یا چوب ساخته شده باشد
[ترجمه ترگمان]بدن و آرایش موی ممکن است در اصل از برنز یا چوب ساخته شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The headdress, high and square, is decorated with lozenges.
[ترجمه گوگل]روسری، مرتفع و مربع، با پاستیل تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]روسری، بالا و پایین، با lozenges مزین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارایش مو (اسم)
coiffure, headdress

عمامه (اسم)
headband, headdress, head hugger, turban

روسری زنانه (اسم)
headdress

پوشاک سر (اسم)
headdress

ارایش سر (اسم)
headdress

انگلیسی به انگلیسی

• covering or decoration for the head
a headdress is something worn on a person's head for decoration.

پیشنهاد کاربران

بپرس