heterozygous

جمله های نمونه

1. Both patients described were heterozygous for the missense mutation at codon 200 of the prion protein gene.
[ترجمه گوگل]هر دو بیمار توصیف شده برای جهش نادرست در کدون 200 ژن پروتئین پریون هتروزیگوت بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی این بیماران توضیح دادند که برای جهش ژنی در codon ۲۰۰ از ژن prion prion، هتروزیگوس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In heterozygous females, pre-B cells whose active X chromosome expresses the mutant gene would not terminally differentiate and proliferate.
[ترجمه گوگل]در زنان هتروزیگوت، سلول‌های pre-B که کروموزوم X فعال آنها ژن جهش یافته را بیان می‌کند، تمایز نهایی و تکثیر پیدا نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]در females heterozygous، سلول های پیش از B که کروموزوم X فعال آن، ژن جهش یافته را بیان می کند، تبدیل به تکثیر زیاد و تکثیر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both heterozygous Cx 4KO and CMV 43~ CT transgenic mice had normal hearts.
[ترجمه گوگل]هر دو موش تراریخته هتروزیگوت Cx 4KO و CMV 43~ CT قلب طبیعی داشتند
[ترجمه ترگمان]هر دو mice heterozygous ۴ KO و CMV ۴۳ CT دارای قلبی طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When an organism is heterozygous for a trait, the resulting phenotype for that trait expresses only the dominant allele .
[ترجمه گوگل]وقتی ارگانیسمی برای یک صفت هتروزیگوت است، فنوتیپ حاصل برای آن صفت فقط آلل غالب را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک ارگانیسم برای یک ویژگی هتروزیگوس است، فنوتیپ منتج از آن ویژگی تنها یک آلل غالب را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion The assumable reasons for the dominance of heterozygous ADH2 genotype were a relatively small size of samples or gene mutation etc, which needed further researches to be confirmed.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری دلایل احتمالی غلبه ژنوتیپ ADH2 هتروزیگوت، اندازه نسبتاً کوچک نمونه‌ها یا جهش ژنی و غیره بود که برای تأیید نیاز به تحقیقات بیشتری داشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری دلایل assumable برای نفوذ ژنوتیپ هتروزیگوس، اندازه نسبتا کوچکی از نمونه ها یا جهش ژنی بود که به پژوهش های بیشتری نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The research deals with functional nano powder, fabrication heterozygous material, 1 - D nano material and devices.
[ترجمه گوگل]این تحقیق با نانو پودر کاربردی، مواد هتروزیگوت ساخت، مواد و دستگاه های نانو 1-D سروکار دارد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق با پودر عملکردی نانو، ساخت مواد هتروزیگوس، مواد نانو و وسایل نانو سروکار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Inherited afibrinogenemia is caused by the compound heterozygous deletion in the fibrinogen FGA gene.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری آفیبرینوژنمی ارثی ناشی از حذف هتروزیگوت ترکیب در ژن FGA فیبرینوژن است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Inherited afibrinogenemia ناشی از حذف heterozygous compound در ژن fibrinogen FGA است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The transmission frequency of gametes with 6V in heterozygous plants were decreased clearly.
[ترجمه گوگل]فرکانس انتقال گامت با ولتاژ 6 ولت در گیاهان هتروزیگوت به وضوح کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]فرکانس انتقال گامت های نر با ۶ V در گیاهان هتروزیگوس، به وضوح کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods: Nine heterozygous mutation carriers and nine healthy controls were investigated.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 9 ناقل جهش هتروزیگوت و 9 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: نه حامل های هتروزیگوس، و نه کنترل سالم مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Certain autosomal translocations in the heterozygous state can be fully viable.
[ترجمه گوگل]جابجایی های اتوزومی خاصی در حالت هتروزیگوت می توانند کاملاً زنده باشند
[ترجمه ترگمان]مشخص است که جابجایی های اتوزومال غالب در ایالت هتروزیگوس، می تواند کاملا عملی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Homozygous and heterozygous carriers of the PTPN 22 1858 T allele had a decreased probability of remission.
[ترجمه گوگل]حامل های هموزیگوت و هتروزیگوت آلل T PTPN 22 1858 احتمال بهبودی کاهش یافته بود
[ترجمه ترگمان]homozygous و heterozygous های هتروزیگوس در ۲۲ سال ۱۸۵۸ به کاهش احتمال بهبودی دست یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Heterozygous Having two different alleles at a locus.
[ترجمه گوگل]هتروزیگوت داشتن دو آلل مختلف در یک مکان
[ترجمه ترگمان]heterozygous دارای دو الل گوناگون در یک مکان هندسی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Double heterozygote --- An individual who is heterozygous at each of two different loci. Contrast with compound heterozygote.
[ترجمه گوگل]هتروزیگوت مضاعف --- فردی که در هر یک از دو جایگاه مختلف هتروزیگوت است در مقابل هتروزیگوت مرکب
[ترجمه ترگمان]Double heterozygote - - فردی که در هر یک از دو جایگاه مختلف هتروزیگوس است کنتراست با ترکیب heterozygote
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is the heterozygous form.
[ترجمه گوگل]این شکل هتروزیگوت است
[ترجمه ترگمان]این فرم heterozygous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• containing a dissimilar pair of genes for any hereditary characteristic (biology)

پیشنهاد کاربران

heterozygous ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: ناجورزاگ 2
تعریف: مربوط به موجود ناجورتخم |||متـ . ناجورتخم 2
جهش ناجور تخمی
کسی که از لحاظ صفات ژنتیکی ناخالص باشد. یعنی Aa باشد.
ناخالص ، ناخالص از نظر ژنتیکی

بپرس