hideaway

/ˈhaɪdəˌwe//ˈhaɪdəweɪ/

معنی: نهانگاه، فراری، فرار، مخفی گاه
معانی دیگر: گریزگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a place suitable for hiding; hideout.
مشابه: lair

(2) تعریف: a secluded or remote location.
مشابه: seclusion

- a mountain hideaway for vacationing
[ترجمه گوگل] مخفیگاه کوهستانی برای گذراندن تعطیلات
[ترجمه ترگمان] یک پناه گاه کوهستانی برای گذراندن تعطیلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: capable of being hidden, as a bed that folds into a wall or piece of furniture.

جمله های نمونه

1. a secret hideaway
نهانگاه دور افتاده

2. a thieves' hideaway
گریزگاه دزدان

3. The bandits fled to a remote mountain hideaway.
[ترجمه گوگل]راهزنان به یک مخفیگاه کوهستانی دورافتاده گریختند
[ترجمه ترگمان]راهزنان به پناه گاه کوهستانی دوردست پناه بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If he had another well-stocked hideaway like this, he could stay holed up for months.
[ترجمه گوگل]اگر او یک مخفیگاه مجهز دیگر مانند این داشت، می توانست ماه ها در خانه بماند
[ترجمه ترگمان]اگه یه اتاق مخفی دیگه داشته باشه میتونه ماه ها دوام بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He escaped to his hideaway in the country at weekends.
[ترجمه گوگل]او آخر هفته ها به مخفیگاه خود در کشور فرار می کرد
[ترجمه ترگمان]او در اواخر هفته به پناه گاه خود در ییلاق رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I am nowhere, suspended in a hideaway.
[ترجمه گوگل]من هیچ جا نیستم، در یک مخفیگاه معلق
[ترجمه ترگمان] من هیچ جا نیستم، تو یه اتاق مخفی معلق شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yesterday we escorted the couple from their Paris hideaway and handed them over to Forces top brass in Colchester, Essex.
[ترجمه گوگل]دیروز ما این زوج را از مخفیگاهشان در پاریس اسکورت کردیم و آنها را به نیروی برنج برتر در کولچستر، اسکس تحویل دادیم
[ترجمه ترگمان]دیروز ما این زوج را از مخفی گاه خود خارج کردیم و آن ها را به نیروهای مسلح in، Colchester، تحویل دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The numerical data hideaway is the multimedia service one kind of effective encryption authorization technology.
[ترجمه گوگل]مخفیگاه داده های عددی، سرویس چندرسانه ای یکی از انواع فناوری مجوز رمزگذاری موثر است
[ترجمه ترگمان]مخفی گاه داده های عددی، سرویس چند رسانه ای است که یک نوع فن آوری اعتبارسنجی موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It'shimmers, this miniature island paradise is an exclusive hideaway of glistening beaches and sparking waters.
[ترجمه گوگل]این بهشت ​​جزیره مینیاتوری مخفی انحصاری از سواحل درخشان و آب های درخشان است
[ترجمه ترگمان]سطح آن موج بر می دارد، این بهشت جزیره کوچک یک پناه گاه منحصر به فرد از سواحل درخشان است و باعث جرقه زدن آب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An exotic hideaway inspired by the lush tapestry of flowers which dot the landscape of Secrets Wild Orchid Montego Bay.
[ترجمه گوگل]مخفیگاهی عجیب و غریب با الهام از ملیله های سرسبز گل هایی که چشم انداز خلیج Secrets Wild Orchid Montego Bay را پر کرده است
[ترجمه ترگمان]یک پناه گاه عجیب و غریب که از tapestry سرسبز پوشیده شده بود که چشم انداز خلیج اسرار Wild را زیر و رو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For any hideaway to be effective, it has to be self - contained and private.
[ترجمه گوگل]برای اینکه هر مخفی گاه موثر باشد، باید خوددار و خصوصی باشد
[ترجمه ترگمان]برای هر نوع hideaway که باید موثر باشد، باید شخصی و خصوصی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A secluded [sentence dictionary], idyllic hideaway on the California coast hides a horrific secret in this occult chiller.
[ترجمه گوگل]مخفیگاهی منزوی [فرهنگ جملات]، در سواحل کالیفرنیا راز وحشتناکی را در این چیلر مخفی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]یک فرهنگ لغت منحصر به فرد و دورافتاده در ساحل کالیفرنیا یک راز وحشتناک را در این chiller مرموز پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Imagine pristine waters, hideaway beaches, luxury spa amenities and accommodations.
[ترجمه گوگل]آب های بکر، سواحل مخفی، امکانات و اقامتگاه های لوکس اسپا را تصور کنید
[ترجمه ترگمان]آب های بکر، سواحل مخفی گاه، امکانات آب گرم و امکانات رفاهی را تصور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His wife and children were released by immigration officials and taken to a secret hideaway.
[ترجمه گوگل]همسر و فرزندانش توسط ماموران اداره مهاجرت آزاد و به مخفیگاهی مخفی منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]همسر و فرزندان او توسط مقامات مهاجرتی آزاد شدند و به یک پناه گاه مخفی منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She began climbing, until she too reached the sorceress Zenaida's hideaway in the clouds.
[ترجمه گوگل]او شروع به بالا رفتن کرد تا اینکه او نیز به مخفیگاه زنایدا جادوگر در میان ابرها رسید
[ترجمه ترگمان]شروع به بالا رفتن کرد، تا آن که او نیز به جایی در میان ابرها رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نهانگاه (اسم)
background, cache, hideaway

فراری (اسم)
hideaway, bolter, runaway, fugitive, defector, escapee, deserter, refugee, flyaway, lamster

فرار (اسم)
defection, breakaway, escape, getaway, hideaway, guy, bolter, runaway, fugitive, defector, deserter, escapement, desertion, scape, flyaway, lam

مخفی گاه (اسم)
sanctuary, hideaway, hide-out

انگلیسی به انگلیسی

• concealed place, hiding place, hideout, shelter
a hideaway is a place where you go to get away from other people.

پیشنهاد کاربران

A hideout would be a place for criminals to hide. A hideaway is a place where people go to take a break from the stress of their lives

Phrasal verb :
رفتن به مکانی نامعلوم ( به دلیل اینکه فرد میخواهد برای مدتی تنها باشد و هیچکس نتواند او را در طی این مدت پیدا کند. )
مخفی کردن چیزی در جایی ( به طوری که کسی نتواند آن را پیدا کند. )
Hide
Cover
Obscure

محل دور از چشم و دنج و خلوت برای استراحت و دوری از مردم، مخفیگاه اشرار و. . .
A hiding place, den, hideout
An area where you can be alone
نهانگاه، مخفی گاه

بپرس