hieroglyphics

جمله های نمونه

1. hieroglyphics is a kind of pictograph
هیروگلیف نوعی فرتور نگاشت است.

2. written in hieroglyphics
نگاشته شده به خط نقشی

3. Hieroglyphics are carved into the walls of the temple.
[ترجمه گوگل]روی دیوارهای معبد نقاشی های هیروگلیف حک شده است
[ترجمه ترگمان]hieroglyphics در دیوار معبد حک شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. First, as with many civilizations, came hieroglyphics.
[ترجمه گوگل]اول، مانند بسیاری از تمدن ها، هیروگلیف آمد
[ترجمه ترگمان]اولی، مانند بسیاری از تمدن ها، به خط هیروگلیف رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After recording two now-unavailable Hieroglyphics Ensemble albums in the 1990s, Apfelbaum formed a sextet in 799
[ترجمه گوگل]پس از ضبط دو آلبوم گروه هیروگلیفیک که اکنون در دسترس نیستند، در دهه 1990، آپفلبام در سال 799 گروهی را تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]بعد از ضبط دو آلبوم در حال حاضر در دهه ۱۹۹۰، Apfelbaum یک ساختار را در ۷۹۹ شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rest were a jumble of hieroglyphics and strange signs.
[ترجمه گوگل]بقیه مجموعه ای از هیروگلیف و علائم عجیب بودند
[ترجمه ترگمان]بقیه از آن ها پر از hieroglyphics و تابلوهای عجیب و غریب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He studied it until its hieroglyphics yielded their true meaning: scratches.
[ترجمه گوگل]او آن را مطالعه کرد تا جایی که هیروگلیف آن معنای واقعی خود را نشان داد: خراش
[ترجمه ترگمان]او آن را مطالعه کرد تا آن که هیروگلیف آن معنای واقعی خود را به دست آورد: خراش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This letter is as illegible as hieroglyphics.
[ترجمه گوگل]این حرف مانند هیروگلیف ناخوانا است
[ترجمه ترگمان]این نامه مثل hieroglyphics ناخوانا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By translating the hieroglyphics, Champollion held the key that would finally let the hieroglyphics tell their secrets.
[ترجمه گوگل]شامپولیون با ترجمه هیروگلیف ها کلیدی را در دست داشت که در نهایت به هیروگلیف ها اجازه می داد اسرار خود را بگویند
[ترجمه ترگمان]با ترجمه the، Champollion کلیدی را که سرانجام اجازه می داد the اسرار خود را فاش سازند، نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By mastering hieroglyphics, Champollion unlocked a mystery and brought back to life one of the world's oldest and most fascinating civilization.
[ترجمه گوگل]شامپولیون با تسلط بر هیروگلیف، یک راز را کشف کرد و یکی از قدیمی ترین و جذاب ترین تمدن های جهان را به زندگی بازگرداند
[ترجمه ترگمان]با تسلط بر هیروگلیف، Champollion رازی را باز کرد و به زندگی یکی از قدیمی ترین و جالب ترین تمدن جهان بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carnot wished " to free geometry from the hieroglyphics of analysis ".
[ترجمه گوگل]کارنو می خواست «هندسه را از هیروگلیف تحلیل رها کند»
[ترجمه ترگمان]کارنو مایل به آزاد کردن هندسه از خط هیروگلیف \" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mayan hieroglyphics in the Dresden Codex.
[ترجمه گوگل]هیروگلیف مایاها در کدکس درسدن
[ترجمه ترگمان]هیروگلیف مایایی در the درسدن موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Let's eliminate the course on Akkadian hieroglyphics.
[ترجمه گوگل]بیایید دوره هیروگلیف اکدی را حذف کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا مسیر hieroglyphics رو از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His writing is so bad it just looks like hieroglyphics to me.
[ترجمه گوگل]نوشته های او آنقدر بد است که برای من فقط هیروگلیف به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]نوشتن اون خیلی بده به نظر من که شبیه hieroglyphics
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The language was foreign, the writing a cloud of indecipherable hieroglyphics.
[ترجمه گوگل]زبان بیگانه بود، نوشتن ابری از هیروگلیف غیرقابل کشف
[ترجمه ترگمان]زبان بیگانه بود و خط هیروگلیف غیرقابل خواندن بر زبان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pictographic script of the ancient egyptians
hieroglyphics are symbols in the form of pictures which are used in some writing systems, for example that of ancient egypt.
you can also refer to written symbols or words that you cannot understand as hieroglyphics.

پیشنهاد کاربران

نوشتار رمزی
که در زبان باستانی نوشته می شد
که در یونان و مصر خیلی می توان این نوع نوشته ها را در موزه ها و جاهای تاریخی دید
خط باستانی ( که از با استفاده از نقش و نگار پیام خود را منتقل میکردند )
خط تصویری، نوشته رمزی

بپرس