high school

/ˈhaɪˈskuːl//haɪskuːl/

معنی: دبیرستان، مدرسه متوسطه
معانی دیگر: (امریکا) دبیرستان (معمولا دارای کلاس های 10 و 11 و 12 و گاهی کلاس senior high school) (9 هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: high-school (adj.)
• : تعریف: a school consisting of grades nine or ten through twelve or, formerly, grades seven through twelve.

جمله های نمونه

1. He had straight A's all through high school.
[ترجمه گوگل]او در تمام دوران دبیرستان مدرک A مستقیم داشت
[ترجمه ترگمان]او رک و راست به دبیرستان رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People used to call me Mr Popularity at high school, but they were being ironic.
[ترجمه گوگل]مردم در دبیرستان به من می گفتند آقای محبوبیت، اما کنایه آمیز بودند
[ترجمه ترگمان]مردم برای من آقای محبوبیت را در دبیرستان صدا می زدند، اما خنده دار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You were my high school sweetheart, And still are.
[ترجمه رقیه محسنی] تو عشق دوران دبیرستان من بودی و هنوز هم هستی
|
[ترجمه گوگل]تو یار دبیرستانی من بودی و هنوز هم هستی
[ترجمه ترگمان]، تو دوران دبیرستان من بودی و هنوز هم هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another name for secondary school is high school.
[ترجمه گوگل]نام دیگر دبیرستان دبیرستان است
[ترجمه ترگمان]نام دیگر دبیرستان دبیرستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a real nerd in high school - I can't believe he's so handsome now.
[ترجمه Reyhane] او یک دانش آموز نمونه دردبیرستان بود باور کردنش سخت است که اینقدر خوشتیپ شده است
|
[ترجمه گوگل]او در دبیرستان یک ادم واقعی بود - من نمی توانم باور کنم که او اکنون اینقدر خوش تیپ است
[ترجمه ترگمان]او یک نابغه واقعی در دبیرستان بود - باورم نمی شود که او حالا خیلی خوش قیافه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He'd dropped out of high school at the age of
[ترجمه گوگل]دبیرستان را در سنین سالگی رها کرده بود
[ترجمه ترگمان]او در این سن و سال از دبیرستان اخراج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Teenagers who drop out of high school have trouble finding jobs.
[ترجمه گوگل]نوجوانانی که دبیرستان را رها می کنند در یافتن شغل مشکل دارند
[ترجمه ترگمان]نوجوانانی که از دبیرستان بیرون می ریزند دچار مشکل یافتن شغل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In high school, I was very unpopular, and I did encounter a little prejudice.
[ترجمه گوگل]در دبیرستان خیلی نامحبوب بودم و با تعصب کمی مواجه شدم
[ترجمه ترگمان]در دبیرستان، من بسیار منفور بودم و با یک تعصب کمی مواجه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Secondary school means junior school and high school.
[ترجمه گوگل]دبیرستان به معنای دوره راهنمایی و دبیرستان است
[ترجمه ترگمان]دبیرستان به معنای دبیرستان و دبیرستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He played football in high school.
[ترجمه R] او در دبیرستان فوتبال بازی کرد
|
[ترجمه گوگل]او در دبیرستان فوتبال بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]او در دبیرستان فوتبال بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After high school, we bought a camper van and travelled cross-country for two months.
[ترجمه گوگل]بعد از دبیرستان، یک ون کمپر خریدیم و دو ماه در سراسر کشور سفر کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از دبیرستان، یک ون camper خریده و به مدت دو ماه سفر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We were friends in high school.
[ترجمه R] ما در دبیرستان باهم دوست بودیم
|
[ترجمه گوگل]در دبیرستان با هم دوست بودیم
[ترجمه ترگمان]ما تو دبیرستان دوست بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jeff played intramural basketball in high school.
[ترجمه گوگل]جف در دبیرستان بسکتبال درون مدرسه ای بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]جف در دبیرستان بسکتبال بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most high school girls say they want to be thinner.
[ترجمه گوگل]بیشتر دختران دبیرستانی می گویند که می خواهند لاغرتر باشند
[ترجمه ترگمان]بیشتر دخترای دبیرستانی میگن که میخوان لاغر بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They bushwhacked our high school team when they used college players.
[ترجمه گوگل]وقتی از بازیکنان کالج استفاده می کردند، تیم دبیرستان ما را مورد حمله قرار دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها تیم دبیرستان ما را زمانی که از بازیکنان کالج استفاده می کردند ربودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دبیرستان (اسم)
school, gym, gymnasium, high school, middle school

مدرسه متوسطه (اسم)
high school, senior high school

انگلیسی به انگلیسی

• secondary school offering academic or vocational subjects (to students in grades 10-12, sometimes also grade 9)
in britain, high school is sometimes used in the names of schools for people aged between eleven and eighteen.
in the united states, a high school is a school for people aged between fifteen and eighteen.

پیشنهاد کاربران

مدارس مختلف به انگلیسی:
nursery school / preschool / kindergarten = پیش دبستانی، مهد کودک
elementary school / primary school / grade school = مدرسه ابتدایی، دبستان
middle school / junior high school / junior high = راهنمایی ( دبیرستان دوره اول )
...
[مشاهده متن کامل]

high school / upper school / secondary school / senior high school / senior high = ( دبیرستان ( دبیرستان دوره دوم
vocational school = هنرستان فنی حرفه ای
boarding school =
مدرسه شبانه روزی ( به آن دسته از مدارس گفته می شود که دانش آموزان نه تنها در آنجا تحصیل می کنند، بلکه در آنجا اقامت هم می کنند )
day school =
به مدرسه غیر دولتی ای گفته می شود که دانش آموزان فقط در آن درس می خوانند و برخلاف boarding school، در آنجا زندگی نمی کنند ( در خانه های خود زندگی می کنند )
private school = مدرسه غیر انتفاعی، مدرسه غیردولتی
public school / state school = مدرسه دولتی

دبیرستان
دوره اول یا دوم دبیرستان و راهنمایی
A school I Britain for children between the ages 11and18
دانش آموزان از چهارده سال تا هجده سال را در امریکاhigh school students میگویند که به صورت زیر نام گذاری می شوند:
کلاس نهم=freshman سن چهارده _پانزده
کلاس دهم= sophomore سن پانزده_شانزده
کلاس یازدهم=junior سن شانزده _ هفده
کلاس دوازدهم= senior سن هفده _هجده
برقرار باشید دوستان.

بپرس