highlander

/ˈhaɪˌlændər//ˈhaɪləndə/

معنی: پشت کوهی، اهل کوهستان، ساکن کوه
معانی دیگر: کوهپایه نشین، بلندا نشین، فلات زی

جمله های نمونه

1. They also typify the role of Highlander in such situations.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین نقش هایلندر را در چنین موقعیت هایی مشخص می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین نشان دهنده نقش of در چنین شرایطی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is another way in which Highlander has had to be sufficiently flexible to adapt to changing needs.
[ترجمه گوگل]این روش دیگری است که در آن هایلندر باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا بتواند با نیازهای در حال تغییر سازگار شود
[ترجمه ترگمان]این روش دیگری است که در آن Highlander باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا بتواند با نیازهای متغیر سازگار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Without tax-exemption status, Highlander would be required to pay taxes on all donations which it received.
[ترجمه گوگل]بدون وضعیت معافیت مالیاتی، هایلندر ملزم به پرداخت مالیات بر تمام کمک های مالی است که دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]بدون پرداخت مالیات معاف از مالیات، مالیات دهندگان برای پرداخت مالیات بر همه کمک های دریافتی مورد نیاز خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The other three -- Highlander, Baldies and FlipOut! -- are new titles.
[ترجمه گوگل]سه مورد دیگر -- Highlander، Baldies و FlipOut! -- عناوین جدید هستند
[ترجمه ترگمان]سه تای دیگر - - Highlander، Baldies و FlipOut! عنوان های جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The basic ideas dominating the educational philosophy of Highlander are two-fold.
[ترجمه گوگل]ایده های اساسی حاکم بر فلسفه آموزشی هایلندر دوگانه است
[ترجمه ترگمان]ایده های اصلی حاکم بر فلسفه آموزشی Highlander دو برابر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this case Highlander staff will invite the group to attend a residential video workshop at the Highlander Center.
[ترجمه گوگل]در این مورد، کارکنان هایلندر از گروه دعوت خواهند کرد تا در یک کارگاه ویدئویی مسکونی در مرکز هایلندر شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]در این حالت پرسنل Highlander از این گروه دعوت خواهند کرد تا در یک کارگاه ویدیویی مسکونی در مرکز Highlander شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Highlander was thus free to devote time to other issues which had assumed a growing need.
[ترجمه گوگل]بنابراین هایلندر آزاد بود تا زمان خود را به مسائل دیگری اختصاص دهد که نیاز فزاینده ای را فرض می کردند
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب Highlander آزاد بود که وقت خود را صرف مسائل دیگری کند که نیاز به رشد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The highlander doubled up, eyes crossed and streaming.
[ترجمه گوگل]کوه‌نورد دو برابر شد، چشم‌ها در هم رفت و جریان داشت
[ترجمه ترگمان]The دو برابر شد، چشمانش از هم چین افتاد و جاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At present, Highlander has a working staff of
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، هایلندر دارای یک کادر کاری است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، Highlander یک کارمند شاغل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the early 1950s Highlander work shifted to make educational programs on the civil rights issue its major priority.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1950 کار هایلندر تغییر کرد تا برنامه های آموزشی در زمینه حقوق مدنی را اولویت اصلی خود قرار دهد
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۵۰، کار Highlander جهت ایجاد برنامه های آموزشی در زمینه حقوق مدنی اولویت اصلی خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That's what the activists trained at the Highlander center are attempting to change.
[ترجمه گوگل]این چیزی است که فعالان آموزش دیده در مرکز هایلندر سعی در تغییر آن دارند
[ترجمه ترگمان]این همان چیزی است که فعالان در مرکز Highlander در حال تلاش برای تغییر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They call him the highlander, he is Rory McLeod!
[ترجمه گوگل]به او می گویند کوهنورد، او روری مک لئود است!
[ترجمه ترگمان]او را کوهستان صدا می کنند، او رو ری رو است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Toyota's new Highlander is nearly 20% bigger than the right-sized version it replaced.
[ترجمه گوگل]هایلندر جدید تویوتا تقریبا 20 درصد بزرگتر از نسخه سایز مناسبی است که جایگزین شده است
[ترجمه ترگمان]Highlander جدید تویوتا تقریبا ۲۰ % بزرگ تر از نسخه مناسب است که جایگزین آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Highlander, which is scheduled for a late 2007 release, will include support for ASP. NET 0.
[ترجمه گوگل]Highlander که قرار است در اواخر سال 2007 عرضه شود، از ASP پشتیبانی خواهد کرد خالص 0
[ترجمه ترگمان]Highlander که برای انتشار اواخر سال ۲۰۰۷ برنامه ریزی شده است شامل پشتیبانی از ASP خواهد بود NET ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The soundtrack of "Highlander II" will be released on compact disc at Easter.
[ترجمه گوگل]موسیقی متن «Highlander II» در عید پاک بر روی لوح فشرده منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]متن فیلم \"Highlander II\" در دیسک فشرده در عید پاک عرضه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشت کوهی (اسم)
highlander

اهل کوهستان (اسم)
highlander

ساکن کوه (اسم)
mountaineer, highlander

انگلیسی به انگلیسی

• resident of the scottish highlands

پیشنهاد کاربران

اسکاتلندی
Because the bloody Highlanders turned around and follow him up the hill
چون اسکاتلندی های ملعون/لعنتی برگشتن و تا بالای اون تپه دنبالش کردن

بپرس