hindbrain

/ˈhaɪndbreɪn//ˈhaɪndbreɪn/

(زیست شناسی)، (رویان مهره داران) مغز سوم، مخ سوم (بخش خلفی از سه بخش مغز جنین)، پسمغز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the rearmost portion of the brain, composed of the cerebellum, pons, and medulla oblongata.

جمله های نمونه

1. The anterior part of the embryonic hindbrain, which gives rise to the cerebellum and pons.
[ترجمه گوگل]قسمت قدامی مغز عقب جنینی که مخچه و پونز را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]بخش جلویی بخش قدامی جنینی، که باعث ایجاد مخچه و pons می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vertebrate brains consist of the hindbrain (rhombencephalon), midbrain (mesencephalon), and forebrain (prosencephalon).
[ترجمه گوگل]مغز مهره داران از مغز عقبی (Rhombencephalon)، مغز میانی (mesencephalon) و جلو مغز (prosencephalon) تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مغز vertebrate از the (rhombencephalon)، midbrain (mesencephalon)و forebrain (prosencephalon)تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The floor-plate extended anteriorly to the hindbrain . The heart was a thin-walled tube containing erythrocytes. It was ventral to the head paralleled with diencephalon.
[ترجمه گوگل]صفحه کف از جلو تا مغز عقب امتداد داشت قلب لوله ای با دیواره نازک حاوی گلبول های قرمز بود شکمی به سر و به موازات دی انسفالون بود
[ترجمه ترگمان]صفحه کف اتاق anteriorly تا the امتداد داشت قلب یک لوله جدار نازک حاوی گلبول های قرمز بود سطح آن به موازات سر و پشت سرش با diencephalon بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A dark plaits sticking on the hindbrain, curled and naughty hair covers on the cheek.
[ترجمه گوگل]بافته‌های تیره‌ای که روی مغز عقب می‌چسبند، موهای فر و شیطون روی گونه را می‌پوشاند
[ترجمه ترگمان]گیسوانش را که روی hindbrain، جمع کرده بود، جمع کرده و روی گونه خود پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During REM sleep, they argued, the cortex is largely under the control of these random discharges from the hindbrain.
[ترجمه گوگل]آنها استدلال کردند که در طول خواب REM، قشر مغز تا حد زیادی تحت کنترل این ترشحات تصادفی از مغز عقب است
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که در طول خواب REM، پوسته تا حد زیادی تحت کنترل این تخلیه تصادفی از the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ucn III induced Fos expression in several areas forebrain and hindbrain.
[ترجمه گوگل]Ucn III بیان Fos را در چندین ناحیه جلو و مغز عقب القا کرد
[ترجمه ترگمان]Ucn III، بیان Fos را در چندین منطقه forebrain و hindbrain برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pons, the cerebellum and the medulla oblongata composed the hindbrain.
[ترجمه گوگل]پونز، مخچه و بصل النخاع مغز عقبی را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]The، مخچه و medulla hindbrain را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The inner ear, which mediates hearing and equilibrium, develops from an ectodermal placode located adjacent to the developing hindbrain.
[ترجمه گوگل]گوش داخلی که واسطه شنوایی و تعادل است، از یک پلاکد اکتودرمی واقع در مجاورت مغز عقبی در حال رشد ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]گوش داخلی که واسطه شنوایی و تعادل است، از یک placode ectodermal در مجاورت to توسعه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is a circle on the raised part of his hindbrain.
[ترجمه گوگل]در قسمت برجسته مغز عقب او دایره ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه دایره روی یه قسمت بزرگ از hindbrain هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• posterior section of the brain (anatomy)

پیشنهاد کاربران

مغز عقبی
The brain is traditionally divided into three parts, the hindbrain, the midbrain, and the forebrain.
مغز پسین
مغز پسین

بپرس