hired


معنی: مزدور
معانی دیگر: اجاره شده قانون ـ فقه : در اجاره

جمله های نمونه

1. hired girl
کلفت (به ویژه در خانه های روستایی و مزارع)

2. a hired car
ماشین کرایه ای

3. a hired donkey
خر سلاک،الاغ مکاری

4. a hired hand
کارگر کشاورزی

5. a hired killer
آدمکش مزدور

6. he hired a nurse to take care of his invalid mother
او برای مراقبت از مادر رنجورش پرستار اجیر کرد.

7. he hired and fired employees arbitrarily
او به دلخواه خودش کارمند استخدام و اخراج می کرد.

8. i hired a taxi to the airport
تا فرودگاه یک تاکسی کرایه کردم.

9. we hired him to do the odd jobs around the farm
او را برای انجام کارهای متفرقه ی مزرعه استخدام کردیم.

10. the company hired independent auditors
شرکت،حسابرسان مستقلی را به کار گرفت.

11. they were hired to break strikes
اجیر شده بودند که اعتصابات را بشکنند.

12. he has been hired to organize the company from top to bottom
او را اجیر کرده اند که شرکت را سرتاپا سازمان بدهد.

13. in their farm, hired help ate with the rest of the family
در مزرعه ی آنها کارگران اجیر با بقیه ی خانواده خوراک می خوردند.

14. a new manager was hired to revive the moribund factory
مدیر جدیدی استخدام شد تا کارخانه ی از کار افتاده را احیا کند.

15. the odds of being hired are in your favor because you have a doctorate
چون دکترا داری احتمال اینکه تو را استخدام کنند زیاد است.

16. the people whom he hired
اشخاصی که او آنها را استخدام کرد

17. sorry, all our cars are hired out
متاسفم همه ی ماشین های ما به کرایه رفته اند.

18. he prejudiced his chances of being hired by haggling over salary
با چانه زدن سر حقوق به احتمال استخدام خود لطمه زد.

19. he was the first black to be hired here
او اولین سیاهپوستی بود که اینجا استخدام شد.

20. the precise task for which he had been hired
درست همان کاری که به خاطر آن اجیر شده بود

21. what you said confirms me in my view that he should not be hired
آنچه که شما گفتید نظر مرا در مورد عدم استخدام او استوارتر می کند.

22. Sometimes he hired two or three labourers to help his harvest.
[ترجمه گوگل]گاهی دو یا سه کارگر را برای کمک به برداشت محصول استخدام می کرد
[ترجمه ترگمان]گاهی برای کمک به برداشت محصول، دو یا سه کارگر اجیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We hired a van for transport.
[ترجمه گوگل]ما یک ون برای حمل و نقل کرایه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه ون برای حمل و نقل استخدام کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. He hired a plane, regardless of expense.
[ترجمه گوگل]او بدون توجه به هزینه، یک هواپیما کرایه کرد
[ترجمه ترگمان]، اون یه هواپیما رو استخدام کرد بدون توجه به هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. He hired a car for two days.
[ترجمه گوگل]دو روز ماشین کرایه کرد
[ترجمه ترگمان]اون برای دو روز یه ماشین کرایه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Someone hired that letter to her.
[ترجمه بیگ بنگ] شخصی استخدام شد تا نامه را به او بدهد
|
[ترجمه گوگل]یک نفر آن نامه را برای او استخدام کرد
[ترجمه ترگمان]یه نفر اون نامه رو برای اون استخدام کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. They hired more staff in order to spread the load.
[ترجمه گوگل]آنها کارکنان بیشتری را به منظور گسترش بار استخدام کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها کارکنان بیشتری را برای گسترش بار استخدام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزدور (صفت)
hireling, hack, hired

انگلیسی به انگلیسی

• employed, working for pay, mercenary

پیشنهاد کاربران

استخدام کردن
کارمزد
Do you know who that worker you just hired really is
آیا تو میدونی اون کارگری که استخدام کردی واقعا کیه
برای مدت کوتاهی کرایه کردن
کارگر استخدام کردن
کرایه
کرایه - اجاره - مزد - اجرت - کرایه دادن - اجیرکردن
استخدام کردن.
اجیرکردن
استخدام شده
کرایه کردن

بپرس