hoarding

/ˈhɔːrdɪŋ//ˈhɔːdɪŋ/

معنی: انباشتن، جمع اوری، احتکار، دیوار موقتی
معانی دیگر: (انگلیس)، نرده ی موقت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the action of accumulating and saving money or goods as provision against future need, especially in a secretive and guarded fashion.

(2) تعریف: (pl.) the things so accumulated.

جمله های نمونه

1. hoarding is illegal
احتکار غیرقانونی است.

2. During the siege people began hoarding food and supplies.
[ترجمه گوگل]در طول محاصره مردم شروع به احتکار مواد غذایی و آذوقه کردند
[ترجمه ترگمان]مردم در طی محاصره شروع به احتکار غذا و تدارکات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Consumer hoarding of limited goods, such as gasoline and paper, is creating shortages in stores.
[ترجمه گوگل]احتکار کالاهای محدود از جمله بنزین و کاغذ توسط مصرف کنندگان، کمبودهایی را در فروشگاه ها ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]احتکار کنندگان کالاهای محدود مانند بنزین و کاغذ، کمبود در انبارها را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People found hoarding during the famine were punished.
[ترجمه مهرداد] افرادی که حین قحطی احتکار میکردند، مجازات شدند.
|
[ترجمه گوگل]افرادی که در زمان قحطی احتکار می کردند مجازات شدند
[ترجمه ترگمان]مردم احتکار کردند که قحطی جریمه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the war, they were shot for hoarding.
[ترجمه گوگل]بعد از جنگ به دلیل احتکار تیرباران شدند
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ، آن ها به خاطر جمع کردن انبار تیر خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They've been hoarding food and water, convinced that some kind of catastrophe is coming.
[ترجمه گوگل]آنها غذا و آب احتکار کرده اند و متقاعد شده اند که نوعی فاجعه در راه است
[ترجمه ترگمان]آن ها غذا و آب را احتکار می کنند و معتقد هستند که یک نوع فاجعه در شرف وقوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No one would think of hoarding a year's stock for such a free tipple.
[ترجمه گوگل]هیچ کس به فکر احتکار یک سال سهام برای چنین انعام رایگان نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ کس فکر نخواهد کرد که ذخیره یک سال را برای چنین a مجانی احتکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A hoarding shields the still-ruined building where the bomb exploded.
[ترجمه گوگل]یک انبار احتکار از ساختمانی که هنوز ویران شده در آن بمب منفجر شده است
[ترجمه ترگمان]در حال احتکار یک ساختمان هنوز از بین رفته که بمب منفجر می شود، قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He'd been hoarding his junk for long enough anyway, and it was time to liquidize his assets.
[ترجمه گوگل]به هر حال او مدت‌ها بود که آشغال‌هایش را احتکار کرده بود و وقت آن رسیده بود که دارایی‌هایش را نقد کند
[ترجمه ترگمان]به هر حال او به اندازه کافی خرت و پرت خودش را جمع کرده بود و وقتش بود که assets را جمع و جور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some gasoline dealers began hoarding supplies.
[ترجمه گوگل]برخی از دلالان بنزین شروع به احتکار مواد کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از دلال های بنزین مواد مخدر را جمع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some nations, meanwhile, are hoarding steel by erecting export barriers.
[ترجمه گوگل]در همین حال، برخی کشورها با ایجاد موانع صادراتی، فولاد را احتکار می کنند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، برخی از کشورها با ایجاد موانع صادرات، فولاد را احتکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rice buyers immediately started buying up available stocks, hoarding whatever rice they could get in the expectation of future price increases, and bidding up the price for future crops.
[ترجمه گوگل]خریداران برنج بلافاصله شروع به خرید ذخایر موجود، احتکار برنجی که می توانستند در انتظار افزایش قیمت در آینده داشته باشند، و قیمت محصولات آتی را افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]خریداران برنج بلافاصله شروع به خرید سهام در دسترس خود کردند و هر برنج را که می توانستند در انتظار افزایش قیمت آینده به دست آورند و قیمت محصولات آینده را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not all we see is worth hoarding.
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که می بینیم ارزش احتکار کردن را ندارند
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می بینیم ارزش جمع کردن نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People found hoarding ( food ) during the famine were punished.
[ترجمه گوگل]افرادی که در زمان قحطی احتکار (غذا) می یافتند مجازات می شدند
[ترجمه ترگمان]مردم احتکار کردند (غذا)در طی قحطی جریمه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انباشتن (اسم)
hoarding

جمع اوری (اسم)
accumulation, cumulation, muster, collection, hoarding, assemblage

احتکار (اسم)
hoard, hoarding, speculation

دیوار موقتی (اسم)
hoarding

تخصصی

[حقوق] احتکار، جنس یا مال احتکار شده

انگلیسی به انگلیسی

• billboard (british usage); temporary tall fence made of boards enclosing a construction site; fence made of hurdles; temporary balcony made of wood that is hung from the upper walls from which missiles could be dropped
a hoarding is a large board used for advertising which stands at the side of a road.

پیشنهاد کاربران

- احتکار ، انباشت
- بیلبوردهای بزرگ تبلیغات ( معمولا ولی نه الزاما در امداد دیوار ، بخصوص اطراف پروژه های در حال ساخت یا کنار زمین فوتبال )
- حفاظ ایمنی عمودی اطراف پروژه ساختمانی که از ورق ( چوبی، پلاستیکی، فلزی ) ساخته شده باشد نه از مش
to collect large amounts of something and keep it for yourself, often in a secret place
احتکار کردن - انباشتن
بیلبوردهای بزرگی که روی دیوار نصب می شوند

بپرس