hue and cry

/ˈhjuːəndˈkraɪ//hjuːəndkraɪ/

1- (در اصل) فریاد هشدار دهنده ی کسانی که دزدی را تعقیب می کردند 2- سروصدا، داد و بیداد، های و هوی، هوار، داد وفریاد وقیل وقال، تعقیب قاتل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a public outcry of alarm, protest, or the like.

جمله های نمونه

1. The workers raised a great hue and cry against the new rule.
[ترجمه نرگس مالایی] کارگران صدای اعتراض شونو نسبت به قانون جدید بالاتر بردند
|
[ترجمه گوگل]کارگران در برابر قانون جدید، صدای بلند و فریاد برافراشتند
[ترجمه ترگمان]کارگران رنگ بزرگی به خود گرفتند و بر علیه قانون جدید گریه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A terrific hue and cry was raised against the new tax proposals.
[ترجمه گوگل]طمع و فریاد وحشتناکی در برابر پیشنهادهای مالیاتی جدید بلند شد
[ترجمه ترگمان]یک رنگ و فریاد فوق العاده در برابر پیشنهادهای مالیاتی جدید مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Further cuts in welfare have raised a hue and cry among the American public.
[ترجمه گوگل]کاهش بیشتر رفاه در میان مردم آمریکا طمأنینه و فریاد برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]کاهش بیشتر در رفاه، رنگ و فریاد مردم آمریکا را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There has been a great hue and cry about the council's plans to close the school.
[ترجمه گوگل]در مورد برنامه های شورا برای تعطیلی مدرسه غوغا و فریاد بزرگی به راه افتاده است
[ترجمه ترگمان]در مورد برنامه های شورا برای بستن مدرسه، رنگ و فریاد زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bill has raised a hue and cry from the gay community.
[ترجمه گوگل]این لایحه باعث اعتراض جامعه همجنسگرایان شده است
[ترجمه ترگمان]این لایحه رنگ و فریاد جامعه همجنس گرا را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When foresters raised the hue and cry, the men of the neighbouring townships were bound to come and help them.
[ترجمه گوگل]وقتی جنگل‌بانان صدا را بلند کردند و گریه کردند، مردان شهرستان‌های همسایه مجبور بودند بیایند و به آنها کمک کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که foresters رنگ و گریه را بلند کرد، مردم شهره ای همسایه ملزم به آمدن و کمک به آن ها شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hue and cry started for you, but you could not be found.
[ترجمه گوگل]هياهو و گريه برايت شروع شد، اما تو را پيدا نكردي
[ترجمه ترگمان]رنگ و گریه برای شما شروع شد، اما شما نمی توانستید پیدایش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The press raised a hue and cry against Feds spying into people's business through wiretapping.
[ترجمه گوگل]مطبوعات علیه فدرال رزرو که از طریق استراق سمع در تجارت مردم جاسوسی می کنند، صدایی بلند و فریاد برافراشتند
[ترجمه ترگمان]مطبوعات یک رنگ را بلند کردند و در مقابل مامورین فدرال فریاد می زدند که جاسوسی مردم را از طریق استراق سمع در محل استراق سمع قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The raised a great hue and cry against the new rule.
[ترجمه گوگل]برعلیه قانون جدید فریاد و طنین بزرگی برافراشتند
[ترجمه ترگمان]رنگ و فریاد بلندی در برابر قانون جدید بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He soon took the hue and cry of " Mama doesn't make it that way. "
[ترجمه گوگل]او به زودی رنگ و گریه "مامان اینطوری نمی شود" را گرفت
[ترجمه ترگمان]او به زودی رنگ و گریه \"مادر\" را به این شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The public raised a great hue and cry about tax hikes.
[ترجمه گوگل]مردم در مورد افزایش مالیات ها صدای بلندی به پا کردند
[ترجمه ترگمان]مردم رنگ بزرگی به خود گرفتند و درباره افزایش مالیات گریه و زاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They raised a great hue and cry against the new rule.
[ترجمه گوگل]آن‌ها در برابر قانون جدید فریاد و رنگ بلندی برپا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها رنگ بزرگی را بلند کردند و بر علیه قانون جدید گریه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was part of the constable's duty hue and cry after an escaping criminal.
[ترجمه گوگل]این بخشی از رنگ و بوی وظیفه پاسبان بود و بعد از یک جنایتکار فراری گریه می کرد
[ترجمه ترگمان]قسمتی از وظیفه پاسبان بود که پس از فرار از یک مجرم فراری، گریه و زاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Others joined him, and soon there a hue and cry.
[ترجمه گوگل]دیگران به او ملحق شدند و به زودی صدایی در آمد و گریه کرد
[ترجمه ترگمان]دیگران هم به او پیوستند و طولی نکشید که رنگ و فریاد به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most foreign relief organizations joined in the hue and cry.
[ترجمه گوگل]بیشتر سازمان‌های امدادی خارجی در هیاهو و گریه به آن پیوستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سازمان های امدادرسانی خارجی به رنگ و گریه پیوسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• public outcry, public protest; loud clamor, shouting and yelling

پیشنهاد کاربران

اعتراض عمومی
فریاد بلندی که قبلاً در تعقیب کسی که مظنون به جنایت است استفاده می شد. 1 - تعقیب مظنون یا اعلامیه کتبی برای دستگیری مظنون. 2: صدای هشدار یا اعتراض. 3: غوغا و داد و بیداد و جار و جنجال
سروصدا؛ قیل و قال
صدای اعتراض، اعتراضات، قیل و قال، داد و بیدا
های و هوی، قیل و داد، داد و بیداد، قشقرق، جنجال

بپرس