human resources

/ˈhjuːmənˈriːsɔːrsəz//ˈhjuːmənrɪˈzɔːsɪz/

منابع انسانی، توانداری های انسانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having to do with the people who work for a business.

- If you have a question about your benefits, talk to someone in the human resources department.
[ترجمه گوگل] اگر در مورد مزایای خود سوالی دارید، با فردی در بخش منابع انسانی صحبت کنید
[ترجمه ترگمان] اگر سوالی در مورد فواید خود دارید، با فردی در بخش منابع انسانی صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the people who work for a business.

- That company wants to lower the amount it spends on human resources.
[ترجمه گوگل] آن شرکت می خواهد مبلغی را که برای منابع انسانی هزینه می کند کاهش دهد
[ترجمه ترگمان] آن شرکت می خواهد مبلغی که صرف منابع انسانی می کند را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Enlightened companies include its human resources in their estimation of the firm's worth.
[ترجمه گوگل]شرکت های روشنفکر منابع انسانی خود را در برآورد ارزش شرکت در نظر می گیرند
[ترجمه ترگمان]شرکت روشنفکر شامل منابع انسانی آن در برآورد ارزش شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Applicants must have a good grounding in human resources management.
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید زمینه خوبی در مدیریت منابع انسانی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید زمینه ای خوب در مدیریت منابع انسانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However I hope the term Human Resources will not be undergoing a consequent change of name.
[ترجمه گوگل]با این حال، من امیدوارم که اصطلاح منابع انسانی دچار تغییر نام نگردد
[ترجمه ترگمان]با این حال امیدوارم که عبارت منابع انسانی تحت تغییر نام بعدی قرار نگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many employees regarded Human Resources staff as little more than management lackeys.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارمندان، کارکنان منابع انسانی را چیزی بیش از افراد ناکارآمد مدیریت می دانستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارکنان به کارکنان منابع انسانی بیش از نوکران مدیریتی نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What role will the human resources function perform?
[ترجمه گوگل]عملکرد منابع انسانی چه نقشی ایفا خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]کارکرد منابع انسانی چه نقشی را ایفا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Geoff Pye is director of human resources, Forte Restaurants.
[ترجمه گوگل]جف پای مدیر منابع انسانی رستوران فورته است
[ترجمه ترگمان]جیوف عکاس، کارگردان منابع انسانی، Forte رستوران ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vice president of human resources, Sam Smith, had brought the game with him.
[ترجمه گوگل]معاون منابع انسانی، سم اسمیت، بازی را با خود آورده بود
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس منابع انسانی، سام اسمیت بازی را با او آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Schreiber was appointed director of human resources.
[ترجمه گوگل]شرایبر به عنوان مدیر منابع انسانی منصوب شد
[ترجمه ترگمان]Schreiber به عنوان مدیر منابع انسانی منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Several have human resources consultancies, while Eversheds recently set up a risk management consultancy.
[ترجمه گوگل]چندین مشاور منابع انسانی دارند، در حالی که Eversheds اخیراً یک مشاوره مدیریت ریسک راه اندازی کرده است
[ترجمه ترگمان]در حالی که Eversheds اخیرا یک مشاور مدیریت خطر را راه اندازی کرده است، چندین نفر از منابع انسانی مشورت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The directors of finance, human resources and the parks and recreation departments would no longer need this approval.
[ترجمه گوگل]مدیران مالی، منابع انسانی و ادارات پارک ها و تفریحات دیگر نیازی به این تایید نخواهند داشت
[ترجمه ترگمان]مدیران امور مالی، منابع انسانی و پارک های تفریحی دیگر نیازی به این تایید ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A small focus group of Human Resources staff meet occasionally to discuss new ideas, production issues, budget etc.
[ترجمه گوگل]یک گروه متمرکز کوچک از کارکنان منابع انسانی هر از گاهی برای بحث در مورد ایده های جدید، مسائل تولید، بودجه و غیره گرد هم می آیند
[ترجمه ترگمان]گروه کوچکی از کارکنان منابع انسانی گاهی اوقات برای بحث در مورد ایده های جدید، مسائل تولید، بودجه و غیره ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Human Resources Department in turn was responsible for contracting for these services and for ongoing administrative oversight of the programs.
[ترجمه گوگل]دپارتمان منابع انسانی به نوبه خود مسئول عقد قرارداد برای این خدمات و نظارت اداری مستمر بر برنامه ها بود
[ترجمه ترگمان]وزارت منابع انسانی به نوبه خود مسئول قراردادی برای این خدمات و نظارت اجرایی در حال انجام این برنامه ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What characteristics mark out a powerful human resources director, or a chief information officer?
[ترجمه گوگل]چه ویژگی هایی یک مدیر قدرتمند منابع انسانی یا یک مدیر ارشد اطلاعات را مشخص می کند؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از ویژگی ها یک مدیر منابع انسانی قدرتمند و یا یک افسر اطلاعات مهم را مشخص می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Human Resources runs an orientation course for anyone who is new here.
[ترجمه گوگل]منابع انسانی یک دوره آموزشی برای هر کسی که تازه وارد است برگزار می کند
[ترجمه ترگمان]منابع انسانی مسیری جهت گیری برای هر کسی که در اینجا جدید است را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] منابع انسانی

انگلیسی به انگلیسی

• manpower, human work force, human labor; field of business that deals and handles personnel matters (such as hiring, training, firing, etc.)

پیشنهاد کاربران

منابع انسانی
بخشی که مسئول یافتن، استخدام، غربالگری و آموزش متقاضیان شغل است.
HR = مسئول کارکنان موجود هستند
Recruit = مسئول یافتن کارمندان جدید هستند
the department in a company that deals with employing and training people
SYN personnel
کوتاه شدهی کلمه hood rat هم میتونه باشه.
منابع انسانی
تعریف ویکی پدیا :
ویلیام تریسی، در واژه نامه منابع انسانی ( Human Resources ( HR، منابع انسانی را به عنوان �افرادی که کار می کنند و سازمان را به فعالیت می اندازند� تعریف می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

تاریخچه منابع انسانی
جان کامنز ( John R. Commons ) ، اقتصاددان پیشرو، برای اولین بار اصطلاح �منابع انسانی� را در کتاب خود �توزیع ثروت� که در سال ۱۸۹۳ منتشر شد، به کار برد؛ و این اصطلاح تا قرن نوزدهم به روابط بین کارمند و کارفرما گسترش یافت. کارکنان یا پرسنل یک مؤسسه یا شرکت به گروه یا افرادی گویند که در استخدام آن مؤسسه بوده و می توانند به ازای کار خود دستمزد دریافت کرده یا نکنند. ارتباط کارکنان با محل کارشان انواع مختلفی دارد مانند استخدام رسمی، استخدام پیمانی، قرارداد ساعتی، قرارداد پیمانکاری، روزمزد، مشارکتی یا درصدی و …
human resource به معنی منابع انسانی است که بخش مهمی از مباحث مدیریت سازمان محسوب می گردد. نحوه مصاحبه و استخدام، نحوه مدیریت پرسنل، موارد انگیزشی یا تنبیهی در این مبحث جای می گیرد. در واقع یکی از پایه های موفقیت یک سازمان منابع انسانی است که به دلیل اهمیت این موضوع رشته دانشگاهی با عنوان مدیریت منابع انسانی در تمام دانشگاه های معتبر تعریف شده است.
شرح وظایف مدیر منابع انسانی
تحقیقات نشان می دهد که، شش فعالیت کلیدی مرتبط با افراد شناخته شده است که منابع انسانی باید به طور مؤثر برای ارزش افزوده یک شرکت به آن توجه کنند.
این شش فعالیت به شرح زیر هستند:
مدیریت مؤثر و مبتنی بر افراد.
ارزیابی عملکرد
گسترش مواردی که عملکرد فردی و سازمانی را ارتقا می دهد.
افزایش نوآوری، خلاقیت و انعطاف پذیری لازم برای افزایش رقابت.
اعمال رویکردهای جدید در طراحی فرایند کار، برنامه ریزی، توسعه حرفه ای و تحرکات بین سازمانی.
مدیریت پیاده سازی و ادغام فناوری از طریق بهبود کارایی، آموزش و ارتباط با کارکنان.
انتظار می رود منابع انسانی، از استراتژی های مدیریت منابع انسانی ( HRM ) استفاده کنند.
HRM یک رویکرد استراتژیک و جامع برای مدیریت کارکنان و فرهنگ سازمانی و محیطی است.

بپرس