hut

/ˈhət//hʌt/

معنی: خانه کوچک، کلبه، خانه رعیتی، سپنج، کاشانه، الونک، خانه تابستانی، در کلبه جا دادن
معانی دیگر: کوخ، آلونک، وردوک، کپر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small dwelling or shelter, often made of grass, mud, logs, and the like.
مشابه: hutch

(2) تعریف: a small, crude, roofed shelter often made of wood and often having only two or three outer walls; shack.
مشابه: hutch, lodge

جمله های نمونه

1. a hut that was roofed with straw
کلبه ای که بام آن از خس و خاشاک بود

2. shepherds' hut
آلونک شبانان

3. the hut stood alone in the forest
کلبه ای که تک و تنها در جنگل قرار داشت.

4. a rude hut
کلبه ی بدساخت

5. trees hid the hut from view
درختان کلبه را از نظر پنهان می کردند.

6. a forlorn old lady living in a hut
پیرزن بینوایی که در آلونکی زندگی می کند.

7. the famine-stricken men faltered out of the hut and knelt in front of us
مردان قحطی زده تلوتلو خوران از کلبه بیرون آمدند و جلو ما زانو زدند.

8. he is pigging it with a native woman in a hut
او با یک زن بومی در کلبه ی کثیفی زندگی می کند.

9. A blast of cold air swept through the hut.
[ترجمه گوگل]وزش هوای سرد کلبه را درنوردید
[ترجمه ترگمان]باد سردی از کلبه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The watchman lives in a hut no far from here.
[ترجمه گوگل]نگهبان در کلبه ای نه چندان دور از اینجا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]نگهبان در کلبه ای بسیار دور از اینجا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He lived in a small, tumbledown hut.
[ترجمه گوگل]او در یک کلبه کوچک و کوچک زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]او در یک کلبه کوچک قدیمی زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hut was constructed from trees that grew in the forest.
[ترجمه گوگل]کلبه از درختانی که در جنگل رشد کرده اند ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]کلبه از درختانی که در جنگل بزرگ شده بود ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were driven to the hut for shelter.
[ترجمه گوگل]آنها را برای سرپناه به کلبه راندند
[ترجمه ترگمان]به کلبه پناه بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The policewoman found a frightened child in the hut.
[ترجمه گوگل]پلیس زن کودکی ترسیده را در کلبه پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]The در کلبه یک بچه ترسو پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hut had no cooking or sanitary facilities.
[ترجمه گوگل]کلبه فاقد امکانات آشپزی و بهداشتی بود
[ترجمه ترگمان]خانه فاقد تاسیسات بهداشتی و بهداشتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The end hut is to be used for issuing guns to the new soldiers.
[ترجمه گوگل]کلبه انتهایی قرار است برای صدور اسلحه به سربازان جدید استفاده شود
[ترجمه ترگمان]قرار است که این کلبه برای صدور اسلحه به سربازان جدید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانه کوچک (اسم)
hutch, cabana, hut

کلبه (اسم)
lodge, hull, shack, hutch, cabana, hut, cabin, cottage, shanty, hovel, cote, kraal

خانه رعیتی (اسم)
hut, hovel, farmhouse, toft

سپنج (اسم)
shelter, hut, hovel

کاشانه (اسم)
shack, hut

الونک (اسم)
shed, hut

خانه تابستانی (اسم)
summerhouse, hut

در کلبه جا دادن (فعل)
hut

تخصصی

[] پناهگاه، جان پناه

انگلیسی به انگلیسی

• small dwelling, cabin, cottage
a hut is a small, simple building, often made of wood, mud, or grass.

پیشنهاد کاربران

A hut is a small and simple shelter, usually made from natural materials such as wood, leaves, or mud. It is often associated with rural or primitive living conditions.
hut یک سرپناه کوچک و ساده است که معمولا از مواد طبیعی مانند چوب، برگ یا گِل ساخته می شود. اغلب با شرایط زندگی روستایی یا ابتدایی همراه است.
...
[مشاهده متن کامل]

سرپناه، کپر ، آلونک، عریش، کومه
“The hikers built a makeshift hut to protect themselves from the rain. ”
In a discussion about eco - tourism, one might mention, “We stayed in traditional huts to experience the local culture. ”
A person might describe a hut as “cozy” or “rustic. ”

huthut
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-place/
کلبه
کتام. [ ک َ ] ( اِ ) تالار باشد و آن عمارتی است که از چوب و تخته سازند. ( برهان ) . تالاری که از چوب و تخته سازند و آن را در تبرستان ناپار گویند. ( آنندراج ) . تالار را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) . اطاقکی
...
[مشاهده متن کامل]
که در جالیزها و مزارع از تخته و شاخه درختان و حصیر سازند و آن جایگاه نگهبان مزرعه و جالیز است. ( فرهنگ فارسی معین ) . کُتام ( در لهجه مردم گیلان ) .

کولا، ، ، ، ، اتاق کوچولو وسط زمین های خالی
برخلاف نظر فرهنگ آبادیس، به معنای کلبه و آلونک نیست.
از نظر ظاهری شبیه کپر است.
در درجات بعد می توان زاغه یا کومه نیز ترجمه کرد. اما بر اساس تصاویری که در سرچ گوگل نمایش داده می شود، معادل آن همان کپر است.
اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙
کومه
معنای کاربر ALCYONEUS درسته ✅️
تصویر hut رو هم مشاهده کنید تا بهتر متوجه شوید. . .
hut
دکٌه
در ورزش یعنی بازی رور شروع کردن
آلونک: )
اتاقک، کابین
به خانه های کوچک که با گل ، به ندرت سنگ ، چوب و علف ساخته میشه. سرخپوست ها زیاد داشتن ازین خونه ها. هنوز هم ازین خونه ها در جهان وجود داره ( خصوصا کشورهای لاتین )
count] : a small and simple house or building]
...
[مشاهده متن کامل]

[a mud/wooden hut [=shack
Other forms: plural huts
واژگان مرتبط :
Cabin / cottage / shack / shelter / lodge / chalet / tent / igloo / bungalow

خانه های کوچک جنگلی برای اقامت های کوتاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس