hydrostatic


وابسته به فشار اب ساکن

جمله های نمونه

1. To attain hydrostatic equilibrium the position of the lithosphere adjusts vertically in accordance with its density and thickness.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به تعادل هیدرواستاتیکی، موقعیت لیتوسفر به صورت عمودی مطابق با چگالی و ضخامت آن تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن تعادل هیدرو استاتیک، موقعیت the براساس چگالی و ضخامت آن به صورت عمودی تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hydrostatic bearing can solve the equilibrium problem of axial force of multistage centrifugal pump satisfactorily.
[ترجمه گوگل]یاتاقان هیدرواستاتیک می تواند مشکل تعادل نیروی محوری پمپ گریز از مرکز چند مرحله ای را به طور رضایت بخشی حل کند
[ترجمه ترگمان]یاتاقان Hydrostatic می تواند مشکل تعادل نیروی محوری پمپ سانتریفوژ را به طور رضایت بخش حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The term is sometimes used synonymously with hydrostatic head.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این اصطلاح مترادف با سر هیدرواستاتیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این عبارت گاهی اوقات به صورت synonymously با سر هیدرو استاتیک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These results showed that hydrostatic high - pressure technology could be applied to tenderization of muscle meat.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان داد که می توان از فناوری فشار بالا هیدرواستاتیک برای نرم کردن گوشت ماهیچه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان داد که فن آوری فشار بالای هیدرواستاتیک می تواند برای tenderization از گوشت ماهیچه بکار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hydrostatic test system for tubing and casing includes main body system, hydraulic system, hydraulic pressure system, pneumatic system and data acquisition and control system.
[ترجمه گوگل]سیستم تست هیدرواستاتیک برای لوله و پوشش شامل سیستم بدنه اصلی، سیستم هیدرولیک، سیستم فشار هیدرولیک، سیستم پنوماتیک و سیستم جمع آوری و کنترل داده ها می باشد
[ترجمه ترگمان]سیستم تست هیدرو استاتیک برای لوله و بدنه شامل سیستم بدنه اصلی، سیستم هیدرولیکی، سیستم فشار هیدرولیکی، سیستم پنوماتیک و سیستم کنترل و سیستم کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Always maintain the total hydrostatic head in excess of pore pressures in open hole.
[ترجمه گوگل]همیشه کل هد هیدرواستاتیک را بیش از فشار منفذی در سوراخ باز نگه دارید
[ترجمه ترگمان]همیشه سر هیدرو استاتیک کلی را در فشار منافذ باز در حفره باز نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hydrostatic transmission system used in electric forklift truck is generally closed loop, but sometimes open loop system is more convenient for system configuration.
[ترجمه گوگل]سیستم انتقال هیدرواستاتیک مورد استفاده در لیفتراک برقی به طور کلی حلقه بسته است، اما گاهی اوقات سیستم حلقه باز برای پیکربندی سیستم راحت تر است
[ترجمه ترگمان]سیستم انتقال Hydrostatic به کار گرفته شده در کامیون جرثقیل نقره ها به طور کلی حلقه بسته است، اما گاهی اوقات سیستم حلقه باز برای پیکربندی سیستم مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Procedure: annealed, eddy current detection, alignment, rounded, hydrostatic testing, pickling, product inspection.
[ترجمه گوگل]روش: بازپخت، تشخیص جریان گردابی، تراز، گرد، تست هیدرواستاتیک، ترشی، بازرسی محصول
[ترجمه ترگمان]روش: آنیل شده، تشخیص جریان گردابی، همترازی مجدد، تست هیدرو استاتیک، ترشی، بازرسی محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hydrostatic transmission system is highly nonlinear and subject to severe model variation.
[ترجمه گوگل]سیستم انتقال هیدرواستاتیک بسیار غیرخطی است و در معرض تغییرات شدید مدل است
[ترجمه ترگمان]سیستم انتقال Hydrostatic بسیار غیرخطی و تابع تغییرات مدل شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hydrostatic spindle is very precise engineering component, and it has to be carefully maintained all the time in order to keep its best performance anytime during the long life period.
[ترجمه گوگل]اسپیندل هیدرواستاتیک یک جزء مهندسی بسیار دقیق است و باید همیشه به دقت نگهداری شود تا بهترین عملکرد خود را در هر زمان در طول دوره عمر طولانی حفظ کند
[ترجمه ترگمان]The hydrostatic یک جز مهندسی بسیار دقیق است و باید به دقت تمام مدت حفظ شود تا بهترین عملکرد خود را در هر زمان در طول دوره طولانی عمر حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hydrostatic head at any point in that wellbore is not a function of its measured depth (MD) along the wellbore axis, but rather its vertical distance or true vertical depth (TVD) to the surface.
[ترجمه گوگل]سر هیدرواستاتیک در هر نقطه در آن چاه تابعی از عمق اندازه گیری شده آن (MD) در امتداد محور چاه نیست، بلکه تابع فاصله عمودی یا عمق عمودی واقعی آن (TVD) تا سطح است
[ترجمه ترگمان]هیدرو استاتیک در هر نقطه از این چاه تابعی از عمق اندازه گیری شده آن (MD)در راستای محور چاه نیست، بلکه فاصله عمودی یا عمق عمودی حقیقی آن (TVD)به سطح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An electric - hydraulic proportional control over cannon hydrostatic driving system was developed.
[ترجمه گوگل]یک کنترل تناسبی الکتریکی - هیدرولیکی بر روی سیستم هدایت هیدرواستاتیک توپ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک کنترل متناسب با نیروی هیدرولیک بر روی سیستم محرک هیدرواستاتیک داخلی ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The working principle and characteristics of hydrostatic transmission system with secondary regulation were introduced. The new system can match power perfectly during upstroke and down stroke.
[ترجمه گوگل]اصل کار و ویژگی های سیستم انتقال هیدرواستاتیک با تنظیم ثانویه معرفی شد سیستم جدید می تواند قدرت را در هنگام حرکت بالا و پایین کاملاً مطابقت دهد
[ترجمه ترگمان]اصل کار و ویژگی های سیستم انتقال هیدرو استاتیک با مقررات ثانویه معرفی شدند سیستم جدید می تواند به طور کامل با قدرت در طی ضرب و ضرب شست مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Terrestrial stress is a main control on hydrostatic head of reservoir, and its gradient powers oil, gas and water migration.
[ترجمه گوگل]تنش زمینی کنترل اصلی بر روی سر هیدرواستاتیک مخزن است و گرادیان آن باعث مهاجرت نفت، گاز و آب می شود
[ترجمه ترگمان]فشار زمین یک کنترل اصلی بر سر ایستایی سطح ایستایی آب است و گرادیان آن، انتقال نفت، گاز و آب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In particular, the powerful and recently developed hydrostatic reconstruction method is detailed.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، روش بازسازی هیدرواستاتیک قدرتمند و اخیراً توسعه یافته مفصل است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، روش بازسازی hydrostatic قوی و اخیرا توسعه یافته دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] هیدرواستاتیک - ایستابی
[مهندسی گاز] مربوط به تعادل مایعات
[ریاضیات] هیدرواستاتیک

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to hydrostatics, of the study of liquids at rest (physics)

پیشنهاد کاربران

آب ایستایی [زیست شناسی یازدهم - صفحه ۵۲]
ایستابی

بپرس