hydrous

/ˈhaɪdrəs//ˈhaɪdrəs/

معنی: ابدار، نمناک، محتوی اب
معانی دیگر: آبدار (به ویژه در مورد مواد کانی و شیمیایی)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: containing water or its elements, esp. in a chemical union.
مشابه: aqueous

جمله های نمونه

1. A radon proof hydrous paint could well avoid the perniciousness of radon. The results of experiment and . . .
[ترجمه گوگل]یک رنگ آبدار ضد رادون به خوبی می تواند از مضر بودن رادون جلوگیری کند نتایج آزمایش و
[ترجمه ترگمان]رادون نیز می تواند به راحتی از رادون و رادون جلوگیری کند نتایج آزمایش و …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The process of ethyl chloride by using hydrous ferric chloride and alcohol as reactants as well as the indices of th product has been reported in this paper.
[ترجمه گوگل]فرآیند اتیل کلرید با استفاده از کلرید آهن آبدار و الکل به عنوان واکنش دهنده و همچنین شاخص های محصول th در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند اتیل کلرید با استفاده از فریک کلرید و الکل به عنوان واکنش دهنده ها و نیز شاخص های حاصل از این محصول در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A green radioactive mineral that is a hydrous crystalline phosphate of uranium and copper.
[ترجمه گوگل]یک کانی رادیواکتیو سبز رنگ که یک فسفات کریستالی آبدار اورانیوم و مس است
[ترجمه ترگمان]یک کانی radioactive سبز که یک فسفات بلور hydrous از اورانیوم و مس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reverse micelle is a hydrous polymer that has a contrary structure to the normal micelle, it is formed by surfactant solving in non-polar solvent.
[ترجمه گوگل]میسل معکوس یک پلیمر آبدار است که ساختاری بر خلاف میسل معمولی دارد و با حل سورفکتانت در حلال غیر قطبی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]میسل معکوس یک پلیمر hydrous است که یک ساختار بر خلاف میسل معمولی دارد، و با حل surfactant در حلال غیر قطبی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A group of rock-forming, hydrous aluminum silicate minerals that are platy in structure and can form by the alteration of silicate minerals like feldspar and amphibole.
[ترجمه گوگل]گروهی از کانی‌های سیلیکات آلومینیومی آبدار و سنگ‌ساز که ساختاری پلاتی دارند و می‌توانند از تغییر کانی‌های سیلیکات مانند فلدسپات و آمفیبول تشکیل شوند
[ترجمه ترگمان]گروهی از rock سیلیکات آلومینیوم، کانی aluminum آلومینیم موجود در ساختار و می تواند با تغییر مواد معدنی سیلیکات مانند فلدسپار و amphibole شکل بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spectroscopic evidence for hydrous iron sulfate in the Martian soil.
[ترجمه گوگل]شواهد طیف‌سنجی برای سولفات آهن آبدار در خاک مریخ
[ترجمه ترگمان]شواهد spectroscopic برای سولفات آهن hydrous در خاک Martian
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, behavior of boron adsorption on hydrous zirconium oxide adsorbent is studied in detail.
[ترجمه گوگل]در این مقاله رفتار جذب بور بر روی جاذب اکسید زیرکونیوم آبدار به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله رفتار جذب بورون بر یک جاذب اکسیدی hydrous zirconium با جزییات مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Prepartation of hydrous titanium oxides by thermal hydrolysis of titanium sulfate solution was investigated.
[ترجمه گوگل]تهیه اکسیدهای تیتانیوم آبدار با هیدرولیز حرارتی محلول سولفات تیتانیوم مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Prepartation اکسیده ای تیتانیوم با هیدرولیز حرارتی از محلول سولفات تیتانیوم بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The crystals of gypsum - hydrous calcium sulphate - are about half a metre in length.
[ترجمه گوگل]بلورهای گچ - سولفات کلسیم آبدار - حدود نیم متر طول دارند
[ترجمه ترگمان]کریستال های سنگ گچ - hydrous سولفات - حدود نیم متر طول دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A kind of process for preparing hydrous zirconium fluoride is introduced.
[ترجمه گوگل]نوعی فرآیند برای تهیه زیرکونیوم فلوراید آبدار معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک نوع فرآیند برای تهیه hydrous فلورید hydrous معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hydrous magnesium oxysulfate whisker is a new type of fibroid material used as retardants and reiforcers.
[ترجمه گوگل]سبیل اکسی سولفات منیزیم آب نوع جدیدی از مواد فیبروئیدی است که به عنوان بازدارنده و تقویت کننده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]hydrous oxysulfate magnesium نوع جدیدی از مواد fibroid است که به عنوان retardants کننده و reiforcers مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The use of hydrous zeolite is a type of warm mix asphalt.
[ترجمه گوگل]استفاده از زئولیت آبدار نوعی آسفالت مخلوط گرم است
[ترجمه ترگمان]استفاده از hydrous zeolite یک نوع مخلوط گرم آسفالت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wall rock alterations include sericitization, silicification, potassic feldspathization, biotitization, pyritization, hematitization and hydrous kaolinization.
[ترجمه گوگل]تغییرات سنگ دیواره شامل سرسیتی شدن، سیلیسی شدن، فلدسپاتی شدن پتاسیم، بیوتیتی شدن، پیریتی شدن، هماتیتی شدن و کائولینیزاسیون آبدار است
[ترجمه ترگمان]تغییرات دیوار دیوار شامل sericitization، silicification، potassic feldspathization، biotitization، pyritization، hematitization و hydrous kaolinization می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابدار (صفت)
rude, lush, aqueous, juicy, succulent, hydrous, watery, humid

نمناک (صفت)
hydrous, humid, damp, moist, dabby, wettish

محتوی اب (صفت)
hydrous

تخصصی

[شیمی] آبدار (به ویژه در مورد مواد کانی و شیمیایی )
[نساجی] آبدار
[آب و خاک] محتوی آب، آبدار

انگلیسی به انگلیسی

• watery, containing water

پیشنهاد کاربران

بپرس