hygroscopic

/ˌhaɪɡrəˈskɑːpɪk//ˌhaɪɡrəʊˈskəʊpɪk/

معنی: وابسته به نمنما
معانی دیگر: نم گیر (گیرنده ی رطوبت هوا)، نم آشام، (دگرگون شده در اثر جذب رطوبت) نم دگرسان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: hygroscopically (adv.), hygroscopicity (n.)
• : تعریف: attracting or easily absorbing atmospheric moisture.

جمله های نمونه

1. The hygroscopic mixture got damp; when the humidity went down again it caked into an intractable solid mass.
[ترجمه گوگل]مخلوط هیگروسکوپیک مرطوب شد هنگامی که رطوبت دوباره پایین آمد، به یک توده جامد مقاوم تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]معجون hygroscopic مرطوب شد و رطوبت دوباره فرو ریخت و به صورت توده ای از انبوه و رام نشدنی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results showed that hygroscopic water content of strontium nitrate could be decreased by coating with nitrated cellulose and fluororubber, and the ignition ratio of primer could be increased.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که می توان محتوای آب رطوبت گیر نیترات استرانسیم را با پوشش دادن با سلولز نیترات شده و فلوئوروبربر کاهش داد و نسبت اشتعال پرایمر را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که مقدار آب ضد رطوبت of می تواند با روکش سلولز و fluororubber کاهش یابد و نسبت اشتعال پرایمر می تواند افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hygroscopic mechanism of composite plates with annual plant fibre was studied in this paper, and a new type of waterproofing agent (GM- was developed.
[ترجمه گوگل]مکانیسم رطوبت سنجی صفحات کامپوزیتی با الیاف گیاهی سالانه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت و نوع جدیدی از عامل ضد آب (GM-) توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]مکانیزم hygroscopic of مرکب از صفحات کامپوزیت با الیاف گیاهی سالانه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت و نوع جدیدی از عامل waterproofing (GM - developed)توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The salt lithium chloride is hygroscopic.
[ترجمه گوگل]نمک لیتیوم کلرید رطوبت سنجی است
[ترجمه ترگمان]یون لیتیوم نمک hygroscopic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hygroscopic Able to absorb water from the surroundings, including moisture from the atmosphere.
[ترجمه گوگل]Hygroscopic قادر به جذب آب از محیط اطراف، از جمله رطوبت از جو
[ترجمه ترگمان]hygroscopic قادر به جذب آب از محیط، از جمله رطوبت از اتمسفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, the hygroscopic seeding of summertime convective clouds shows some promise to enhance rainfall.
[ترجمه گوگل]بعلاوه، بارور شدن ابرهای همرفتی تابستانی با رطوبت سنجی، نویدبخش افزایش بارندگی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the hygroscopic از ابره ای convective تابستانی برخی نوید برای افزایش بارش باران را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has low contamination of mineral elements, low hygroscopic and insolubility in water.
[ترجمه گوگل]دارای آلودگی کم عناصر معدنی، رطوبت کم و نامحلول بودن در آب است
[ترجمه ترگمان]آن آلودگی کم عناصر معدنی، رطوبت hygroscopic کم و insolubility در آب را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Moreover, good hygroscopic, less lint, feel comfortable, the bit is easy to shut off.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، رطوبت سنجی خوب، پرز کمتر، احساس راحتی کنید، بیت به راحتی خاموش می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، hygroscopic خوب، چسب زخم کم تر، احساس راحتی می کنند، به راحتی می توان آن را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hygroscopic rate and wet strain of this material under the condition mentioned above were measured.
[ترجمه گوگل]میزان رطوبت و کرنش مرطوب این ماده در شرایط ذکر شده در بالا اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]میزان رطوبت و کشش مرطوب این مواد تحت شرایط ذکر شده در بالا اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The self - corrosion and hygroscopic swelling behavior of a graphite epoxy composite material ( GECM ) were studied.
[ترجمه گوگل]رفتار خود خوردگی و تورم رطوبتی یک ماده کامپوزیت اپوکسی گرافیت (GECM) مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار ضد خوردگی و رفتار swelling hygroscopic یک ماده مرکب از اپوکسی گرافیتی (GECM)مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A white or yellowish hygroscopic crystalline solid, H3PO used as a reducing agent and to produce phosphite salts.
[ترجمه گوگل]یک جامد کریستالی هیگروسکوپیک سفید یا زرد، H3PO که به عنوان یک عامل کاهنده و برای تولید نمک های فسفیت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A سفید و یا زرد hygroscopic، به عنوان عامل کاهش استفاده می شود و نمک های phosphite را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hygroscopic properties of levoglucosan and related organic compounds characteristic to biomass burning aerosol particles.
[ترجمه گوگل]خواص رطوبت سنجی لووگلوکوزان و ترکیبات آلی مرتبط با ذرات آئروسل سوزاننده زیست توده
[ترجمه ترگمان]ویژگی های hygroscopic of و ترکیبات آلی مرتبط با ذرات aerosol سوزاندن زیست توده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hygroscopic and expansion of bamboo timber were measured and analyzed.
[ترجمه گوگل]رطوبت و انبساط چوب بامبو اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]hygroscopic و انبساط چوب بامبو اندازه گیری و آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The hygroscopic property of the bamboo fiber is researched.
[ترجمه گوگل]خاصیت رطوبت سنجی فیبر بامبو مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ویژگی رطوبت hygroscopic از فیبر بامبو مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به نما (صفت)
hygroscopic

تخصصی

[شیمی] نمگیر
[سینما] فاصله فوق کانونی
[برق و الکترونیک] رطوبت پذیر تمایل به جذب رطوبت .
[صنایع غذایی] نم گیر : موادی که رطوبت جذب می کنند
[نساجی] جاذب الرطوبه - رطوبت گیر - نمگیر
[پلیمر] نمگیر، رطوبت نما، قابلیت جذب رطوبت
[آب و خاک] وابسته به نم نما

انگلیسی به انگلیسی

• absorbing moisture from the air, sensitive to moisture

پیشنهاد کاربران

hygroscopic ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: نم‏گیر
تعریف: 1. دارای توانایی بارز در تسریع میعان بخار آب|||2. ماده‏ای که خواص فیزیکی آن براثر بخار آب تغییر چشمگیر می‏یابد
هو
جاذب رطوبت.
جاذب رطوبت
آبدوست

بپرس