hypothesize

/haɪˈpɑːθəˌsaɪz//haɪˈpɑːθəˌsaɪz/

معنی: فرض کردن، برانگاشتن
معانی دیگر: فرضیه درست کردن، گمانه کردن، نهشته کردن، فر­ کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hypothesizes, hypothesizing, hypothesized
• : تعریف: to form a hypothesis; make an informed guess; theorize.
مشابه: guess, speculate, suppose, theorize

- We cannot know for certain at this point; we can only hypothesize.
[ترجمه گوگل] ما نمی توانیم به طور قطع در این مرحله بدانیم ما فقط می توانیم فرضیه کنیم
[ترجمه ترگمان] در این لحظه ما نمی توانیم مطمئن باشیم که فقط می توانیم از آن استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: hypothesizer (n.)
• : تعریف: to assert as a hypothesis; assume; theorize.
مشابه: postulate, suppose

- The scientist hypothesized that the treatment would affect the plants' rate of growth.
[ترجمه گوگل] این دانشمند فرض کرد که این درمان بر سرعت رشد گیاهان تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان] دانشمندان فرض کردند که این درمان بر نرخ رشد گیاهان تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Scientists hypothesize that the dinosaurs were killed by a giant meteor.
[ترجمه گوگل]دانشمندان فرض می کنند که دایناسورها توسط یک شهاب سنگ غول پیکر کشته شده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر این باورند که دایناسورها توسط یک شهاب سنگ بزرگ کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We can only hypothesize that they are typical.
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانیم فرض کنیم که آنها معمولی هستند
[ترجمه ترگمان]ما فقط می توانیم فرض کنیم که آن ها معمولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We hypothesize that inside-outside transport of leukotriene C4 (LTC via MRP1 is a substantial proatherogenic mechanism in the vasculature.
[ترجمه گوگل]ما فرض می‌کنیم که حمل و نقل لوکوترین C4 از داخل به خارج (LTC از طریق MRP1 یک مکانیسم پیش‌آتروژنیک قابل‌توجه در عروق است
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که انتقال داخلی - خارجی of C۴ (LTC از طریق MRP۱ یک مکانیزم proatherogenic اساسی در vasculature است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We hypothesize that the maintenance of undifferentiation in embryonic stem cells by using small molecules can also make the same effects on those pluripotent adult embryonic-like stem cells.
[ترجمه گوگل]ما فرض می‌کنیم که حفظ تمایز ناپذیر در سلول‌های بنیادی جنینی با استفاده از مولکول‌های کوچک می‌تواند همان اثرات را روی آن سلول‌های بنیادی جنین‌مانند بالغ پرتوان ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که نگهداری of در سلول های بنیادی جنینی با استفاده از مولکول های کوچک می تواند باعث شود که همان اثرات روی آن سلول های بنیادی جنینی چند جهته، همان تاثیر را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We hypothesize that estrogen prevents cardiomyocyte apoptosis and the deelopment of CHF.
[ترجمه گوگل]ما فرض می کنیم که استروژن از آپوپتوز کاردیومیوسیت و توسعه CHF جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که استروژن از apoptosis کاردیومیوسیت ها و the CHF جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The researchers hypothesize that cooking an egg may denature some of the proteins responsible for the allergic response.
[ترجمه گوگل]محققان فرض می‌کنند که پختن تخم‌مرغ ممکن است برخی از پروتئین‌های مسئول واکنش آلرژیک را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]محققان فرض می کنند که پخت یک تخم مرغ ممکن است برخی از پروتین هایی را که مسئول واکنش آلرژیکی است را به خود اختصاص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We hypothesize that neovascularization of diabetic retinopathy is a systemic vasculogenesis rather than a local angiogenesis.
[ترجمه گوگل]ما فرض می کنیم که نئوواسکولاریزاسیون رتینوپاتی دیابتی یک واسکولوژنز سیستمیک است تا یک آنژیوژنز موضعی
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که neovascularization دیابتی نوع دیابتی به جای یک رگ زایی محلی، یک vasculogenesis سیستمیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The answer, researchers hypothesize and report online today in PLoS ONE, is that the bottom-dwelling fish are a lot more nutritious.
[ترجمه گوگل]پاسخ، فرضیه محققان و گزارش آنلاین امروز در PLoS ONE، این است که ماهی‌هایی که در پایین زندگی می‌کنند بسیار مغذی‌تر هستند
[ترجمه ترگمان]پاسخ، محققان فرض می کنند که امروزه در PLoS یک گزارش و گزارش آنلاین بسیار مغذی تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One could hypothesize a metric of current flow for time, a form of temporal amperage.
[ترجمه گوگل]می توان یک متریک جریان جریان را برای زمان فرض کرد که نوعی آمپراژ زمانی است
[ترجمه ترگمان]می توان یک معیار جریان فعلی را برای زمان، شکل of موقتی، فرض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We, therefore, hypothesize that intrauterine infections during pregnancy may have a direct effect upon trophoblast cells through TLRs.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما فرض می‌کنیم که عفونت‌های داخل رحمی در دوران بارداری ممکن است از طریق TLRs روی سلول‌های تروفوبلاست تأثیر مستقیم داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فرض می کنیم که عفونت های intrauterine در دوران بارداری می تواند اثر مستقیمی بر سلول های trophoblast از طریق TLRs داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Planetary scientists hypothesize that the storm runs deep into Saturn's cloud tops.
[ترجمه گوگل]دانشمندان سیاره‌شناسی فرض می‌کنند که طوفان به اعماق ابرهای زحل می‌رود
[ترجمه ترگمان]دانشمندان سیاره ای، فرض می کنند که طوفان به عمق ابر زحل می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Together they try to hypothesize what could have happened.
[ترجمه گوگل]آنها با هم سعی می کنند فرضیه ای را مطرح کنند که ممکن است اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]با هم سعی کردند که فرض کنند چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The researchers hypothesize that the sound waves are intercepted by cilia—hairlike structures—on the larvae.
[ترجمه گوگل]محققان فرض می کنند که امواج صوتی توسط مژک ها (ساختارهای مو مانند) روی لارو رهگیری می شوند
[ترجمه ترگمان]محققان فرض می کنند که امواج صوتی توسط ساختارهای cilia - hairlike که بر روی لارو هستند، متوقف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We hypothesize that firms with more earnings management are more likely to be given MAOs.
[ترجمه گوگل]ما فرض می کنیم که شرکت هایی با مدیریت سود بیشتر احتمال بیشتری دارد که MAO دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که شرکت ها با مدیریت درآمده ای بیشتری به احتمال زیاد به MAOs داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرض کردن (فعل)
reckon, adjudge, assume, presume, consider, suppose, deem, guess, imagine, repute, hypothesize, posit

برانگاشتن (فعل)
hypothesize

انگلیسی به انگلیسی

• create a theory, form a hypothesis (also hypothesise)
if you hypothesize about something, you suggest an explanation or theory about it based on your ideas, not on facts.

پیشنهاد کاربران

فرضیه پردازی کردن، فرض گرفتن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : hypothesize
✅️ اسم ( noun ) : hypothesis
✅️ صفت ( adjective ) : hypothetical
✅️ قید ( adverb ) : hypothetically
مطرح کردن فرضیه
انگاشتن/انگاریدن/فرضیدن.
م. ث
بیاید بیانگاریم/بِفَرضیم که این رویداد رخ بدهد، در آن صورت چه کاری باید بکنیم؟
گمانه زنی کردن
فرض کردن، فرض را بر چیزی گذاشتن
ارائه فرضیه
فرضیه پردازی کردن

بپرس