hypotonia

جمله های نمونه

1. Past history review showed neonatal hypotonia, feeding difficulty with cyanosis, and poor activity.
[ترجمه گوگل]بررسی تاریخچه گذشته هیپوتونی نوزادی، مشکل در تغذیه همراه با سیانوز و فعالیت ضعیف را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی سوابق گذشته، hypotonia زایمان، دشواری تغذیه با cyanosis، و فعالیت ضعیف را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Low levels of copper have been associated with mental retardation, depigmentation, anaemia, hypotonia and scorbutic changes in bone.
[ترجمه گوگل]سطوح پایین مس با عقب ماندگی ذهنی، بی رنگی، کم خونی، هیپوتونی و تغییرات اسکوربوتیک در استخوان همراه است
[ترجمه ترگمان]سطوح پایین مس با عقب ماندگی ذهنی، کم خونی، کم خونی، hypotonia و scorbutic در استخوان در ارتباط بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kernicterus occurs, jaundice was significantly increased in children, begins as lethargy, weakness, or choking sucking, muscle hypotonia.
[ترجمه گوگل]کرنیکتروس رخ می دهد، زردی به طور قابل توجهی در کودکان افزایش یافته است، به صورت بی حالی، ضعف، یا خفگی مکیدن، هیپوتونی عضلانی شروع می شود
[ترجمه ترگمان]Kernicterus رخ می دهد، یرقان به طور قابل توجهی در کودکان افزایش می یابد و به عنوان رخوت، ضعف و یا مکیدن پستان، انقباض عضلانی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The infantile case presented with failure to thrive, hypotonia, and radiologic rickets at months old.
[ترجمه گوگل]مورد شیرخوار با ناتوانی در رشد، هیپوتونی و راشیتیسم رادیولوژیک در ماه‌های سنی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک مورد بچگانه، با شکست در رشد، hypotonia، و radiologic rickets در ماه گذشته مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of them presented developmental delay, short stature, cardiac anomalies and hypotonia, but no skeletal and dermatoglyphic anomalies nor facial features characteristic of KS were observed.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها تاخیر رشدی، کوتاهی قد، ناهنجاری های قلبی و هیپوتونی را نشان دادند، اما هیچ ناهنجاری اسکلتی و پوستی و ویژگی های صورت مشخصه KS مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها تاخیر رشدی، قد کوتاه، ناهنجاری قلبی و hypotonia ارائه دادند، اما هیچ ناهنجاری اسکلتی و dermatoglyphic و ویژگی های چهره کیلیم شامی مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Myotubular myopathy ( XLMTM ) is a usually very severe congenital myopathy associated with major hypotonia at birth.
[ترجمه گوگل]میوپاتی میوتوبولار (XLMTM) یک میوپاتی مادرزادی معمولاً بسیار شدید است که با هیپوتونی عمده در بدو تولد همراه است
[ترجمه ترگمان]Myotubular myopathy (XLMTM)معمولا myopathy مادرزادی very با hypotonia بزرگ در زمان تولد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Continue objectives and touch and massage approaches for conditions of hypotonia, hypertonia, sensory dysfunction, gastro-intestinal issues, and visual impairments.
[ترجمه گوگل]اهداف و رویکردهای لمس و ماساژ را برای شرایط هیپوتونی، هیپرتونی، اختلال عملکرد حسی، مشکلات گوارشی و اختلالات بینایی ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]اهداف و رویکردهای touch و ماساژ برای شرایط of، اختلالات حسی، اختلالات حسی، مشکلات روده ای و اختلالات بصری را ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Purpose:To evaluate the clinical value of spiral CT scan with hypotonia and contrast enhancement in the diagnosis of the obstructive jaundice.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش بالینی سی تی اسکن اسپیرال با هیپوتونی و افزایش کنتراست در تشخیص زردی انسدادی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی مقدار بالینی سی تی اسکن حلزونی با hypotonia و افزایش کنتراست در تشخیص بیماری مزاحم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objectives, and touch and massage approaches for conditions of hypotonia, hypertonia, sensory dysfunction, gastro-intestinal issues, and visual impairments.
[ترجمه گوگل]اهداف و رویکردهای لمس و ماساژ برای شرایط هیپوتونی، هیپرتونی، اختلال عملکرد حسی، مشکلات گوارشی و اختلالات بینایی
[ترجمه ترگمان]اهداف، و رویکردهای لامسه و ماساژ برای شرایط of، اختلالات حسی، اختلالات حسی، مشکلات روده ای و اختلالات بصری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being hypotonic (having poor muscle tone or tension)

پیشنهاد کاربران

کاهش تنوس ماهیچه اسکلتی، هیپوتونی
که باعث اختلال در عملکرد طبیعی ماهیچه های بدن می گردد. نتیجه هیپوتونی، ضعف و آتروفی ماهیچه ای است. این حالت می تواند همراه با ضایعه نورون حرکتی تحتانی و گاهی به دنبال ضایعه نورون حرکتی فوقانی ایجاد گردد
کاهش تونیستیه ، کم تونوسی
ضعف عضلانی
کم توانی

بپرس