interpolation

/ɪnˌtɜːrpəˈleɪʃn̩//ɪnˌtɜːpəˈleɪʃn̩/

معنی: الحاق، درج
معانی دیگر: الحاق، درج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something inserted or added, esp. a piece of text.

(2) تعریف: the act of interpolating or the state of being interpolated.

جمله های نمونه

1. The interpolation appears to have been inserted very soon after the original text was finished.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد درون یابی خیلی زود پس از اتمام متن اصلی درج شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که درون یابی خیلی زود پس از پایان متن اصلی درج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper describes also quadratic interpolation and the method of transformation of coordinates used in the calculation.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین درون یابی درجه دوم و روش تبدیل مختصات مورد استفاده در محاسبه را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین interpolation درجه دوم و روش تبدیل مختصات مورد استفاده در محاسبه را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A backtracking interpolation theory based on the synthetic interpolation theory was expounded, a controlling program used to cutting straight line and quadratic curve has been developed successfully.
[ترجمه گوگل]یک نظریه درون یابی عقبگرد مبتنی بر نظریه درون یابی مصنوعی توضیح داده شد، یک برنامه کنترلی که برای برش خط مستقیم و منحنی درجه دوم استفاده می شود با موفقیت توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]یک نظریه interpolation backtracking مبتنی بر نظریه interpolation ترکیبی تشریح شد، یک برنامه کنترل که برای قطع خط مستقیم و منحنی درجه دو با موفقیت توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then a way of "inverse interpolation" was applied to eliminate image blank holes caused by discrete calculation.
[ترجمه گوگل]سپس روشی از " درون یابی معکوس " برای حذف حفره های خالی تصویر ناشی از محاسبه گسسته اعمال شد
[ترجمه ترگمان]سپس روشی از \"interpolation معکوس\" برای حذف حفره های خالی تصویر ناشی از محاسبه گسسته اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the design of circular interpolation module based on comparison integration method, amending interpolation error and so on.
[ترجمه گوگل]در طراحی ماژول درون یابی دایره ای بر اساس روش ادغام مقایسه، اصلاح خطای درون یابی و غیره
[ترجمه ترگمان]در طراحی ماژول یابی دایره ای براساس روش انتگرال مقایسه، خطای درون یابی و غیره را اصلاح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The interpolation filter a cascade of three half - band filters and a comb filter in this paper.
[ترجمه گوگل]درون یابی یک آبشار از سه فیلتر نیم باند و یک فیلتر شانه ای در این مقاله فیلتر می شود
[ترجمه ترگمان]درون یابی یک آبشار از سه فیلتر نیمه باند و یک فیلتر شانه در این مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As for code-treatment and interpolation functions, modules for code translation, linear and circular interpolation were developed for the numerical control program.
[ترجمه گوگل]در مورد توابع پردازش کد و درون یابی، ماژول هایی برای ترجمه کد، درون یابی خطی و دایره ای برای برنامه کنترل عددی توسعه داده شدند
[ترجمه ترگمان]در مورد توابع code و interpolation، modules برای ترجمه کد، interpolation خطی و دایره ای برای برنامه کنترل عددی توسعه داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Elliptical, hyperbolic and parabolic interpolation algorithms are introduced in this dissertation, which are based on central angle division.
[ترجمه گوگل]الگوریتم های درون یابی بیضی، هذلولی و سهموی در این پایان نامه معرفی شده اند که مبتنی بر تقسیم زاویه مرکزی هستند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های تخمین hyperbolic بیضوی و سهمی وار در این مقاله معرفی شده اند که بر پایه بخش مرکزی زاویه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By using the [ Z ] matrix interpolation technique, the computing time is considerably reduced.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک درون یابی ماتریس [Z]، زمان محاسبات به طور قابل توجهی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک یابی ماتریکس [ Z ]، زمان محاسبه به طور قابل توجهی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this paper, a fast algorithm for image interpolation based on the tensor product of matrices is presented, which transforms the vector interpolation model to matrix form.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم سریع برای درونیابی تصویر بر اساس حاصل ضرب تانسور ماتریس ها ارائه شده است که مدل درونیابی برداری را به فرم ماتریسی تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم سریع برای درون یابی در تصویر مبتنی بر محصول تانسور ماتریس ارائه شده است، که مدل یابی بردار را به فرم ماتریس تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But with the increasing of the order of interpolation polynomials, serious oscillation phenomena will appear, which will increase the computational error and affect instabilities of computations.
[ترجمه گوگل]اما با افزایش ترتیب چندجمله‌ای‌های درون‌یابی، پدیده‌های نوسانی جدی ظاهر می‌شود که خطای محاسباتی را افزایش داده و بر ناپایداری محاسبات تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]اما با افزایش تعداد چندجمله ای درون یابی، پدیده نوسانات جدی ظاهر خواهد شد، که خطای محاسباتی را افزایش داده و عدم ثبات محاسباتی را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The interpolation approximation is important, because the computation of inner product is avoided.
[ترجمه گوگل]تقریب درون یابی مهم است، زیرا از محاسبه محصول داخلی اجتناب می شود
[ترجمه ترگمان]تقریب درونیابی مهم است، چون محاسبه محصول درونی از آن اجتناب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using linear interpolation method, computing formula of vertical component of electric field on the metal surface is obtained. The stability conditions of the algorithm are brought up.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش درونیابی خطی، فرمول محاسبه مولفه عمودی میدان الکتریکی روی سطح فلز به دست می آید شرایط پایداری الگوریتم آورده شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش interpolation خطی، فرمول محاسبه مولفه های عمودی میدان الکتریکی بر روی سطح فلز به دست آمده است شرایط پایداری الگوریتم بالا آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The method of digital interpolation beam-forming, demanding the sample frequency be equal to or a bit higher than Nyquist frequency.
[ترجمه گوگل]روش شکل دهی پرتو درون یابی دیجیتالی که فرکانس نمونه برابر یا کمی بالاتر از فرکانس نایکیست است
[ترجمه ترگمان]روش شکل دهی پرتو یابی دیجیتال، درخواست می کند که فرکانس نمونه برابر یا کمی بالاتر از frequency باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An expand PV interpolation algorithm is proposed to avoid getting into the local maximum. it can reduce misregistration rate.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم درون یابی PV گسترش یافته برای جلوگیری از وارد شدن به حداکثر محلی پیشنهاد شده است می تواند نرخ ثبت نام اشتباه را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم درون یابی PV، برای اجتناب از رسیدن به حداکثر محلی پیشنهاد شده است می تواند نرخ misregistration را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الحاق (اسم)
inset, juncture, supplement, addendum, union, interpolation, incorporation, concatenation, insertion, adhesion, adjunction, joinder, subjunction

درج (اسم)
interpolation, embodiment, intromission

تخصصی

[حسابداری] استقطاب
[شیمی] درون یابی
[سینما] میانگذاری
[عمران و معماری] اینترپولاسیون - میانیابی - تناسب - درونیابی
[زمین شناسی] الحاق، درج، درون یابی ،تخمین مقدار عملکرد در قلمرو نمونه برداری.
[صنعت] درون یابی
[حقوق] الحاق به سند یا درج در سند (دخل و تصرف در سند که موجب تحریف سند شود)، جای دادن عبارت یا کلمات در داخل متن
[ریاضیات] واسطه یابی، بین یابی، میانگینی، میانیابی، درونیابی، معدل گیری، درج وسائط، درج، درون پویش
[آمار] درون یابی
[آب و خاک] درونیابی

انگلیسی به انگلیسی

• insertion of something new; unauthorized alteration of a text; addition of an intermediate term (mathematics)
an interpolation is an addition to a piece of writing.

پیشنهاد کاربران

درون یابی
یک عملیات ریاضی مربوط به درس انالیز عددی در ریاضیات کاربردی هست
این لغت رو من در متون تخصصی ریاضی دیدم
تحریف، دستکاری، دست بردن در، افزودن
انضمام
تناسب
درون یابی

بپرس