iterative

/ˈɪtəˌretɪv//ˈɪtəˌretɪv/

تکراری، مکرر، بارستی، بازگفتنی، دوباره، چند باره، (دستور زبان) رجوع شود به: frequentative، تکرار کننده، ازسر گیرنده، تکرار شده

جمله های نمونه

1. iterative poetic imagery
استعاره های مکرر شاعرانه

2. The term iterative impedance is applied to a load that renders the input impedance of an asymmetric section equal to it.
[ترجمه گوگل]اصطلاح امپدانس تکراری به باری اطلاق می شود که امپدانس ورودی یک مقطع نامتقارن را با آن برابر می کند
[ترجمه ترگمان]عبارت مقاومت کننده تکرار شونده به بار اعمال می شود که امپدانس ورودی یک بخش نامتقارن برابر با آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such investigations may simply involve iterative selective alterations to the tagset used with monitoring of any improvement or degradation in performance.
[ترجمه گوگل]چنین تحقیقاتی ممکن است به سادگی شامل تغییرات انتخابی تکراری در مجموعه برچسب مورد استفاده برای نظارت بر هر گونه بهبود یا کاهش عملکرد باشد
[ترجمه ترگمان]چنین تحقیقاتی ممکن است به سادگی شامل تغییرات انتخابی تکرار شونده به the باشد که با نظارت بر هر گونه بهبود یا تجزیه در عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With such an iterative loop going, energy reinforcement and possible noise help decide the competition among stored possibilities.
[ترجمه گوگل]با چنین حلقه تکراری، تقویت انرژی و نویز احتمالی به تصمیم گیری در مورد رقابت بین احتمالات ذخیره شده کمک می کند
[ترجمه ترگمان]با چنین چرخه تکرار شونده، تقویت انرژی و نویز ممکن به تصمیم گیری درباره رقابت در میان احتمالات ذخیره شده کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because their learning was iterative, much like peeling an onion, we revisit some issues time and again.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یادگیری آنها تکراری بود، مانند پوست کندن پیاز، ما بارها و بارها برخی از مسائل را مرور می کنیم
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یادگیری آن ها تکراری بود، بیشتر شبیه برش پیاز بود، ما برخی از مسائل را بارها و بارها مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. SLOR and pseudo-time iterative method are employed for solving finite element equation.
[ترجمه گوگل]برای حل معادله اجزای محدود از روش SLOR و شبه زمان تکراری استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]روش تکرار شونده و شبه تکرار شبه برای حل معادله آلمان محدود به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An iterative decoding scheme is proposed for the concatenation a convolutional code and a GMSK modulator.
[ترجمه گوگل]یک طرح رمزگشایی تکراری برای الحاق یک کد کانولوشن و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک طرح رمزگشایی تکرار شونده برای الحاق یک کد convolutional و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They understand basic software development practices like iterative development, planning their work, requirements management, testing, and so on.
[ترجمه گوگل]آنها شیوه های اولیه توسعه نرم افزار مانند توسعه تکراری، برنامه ریزی کار خود، مدیریت نیازمندی ها، تست و غیره را درک می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها شیوه های توسعه نرم افزار پایه مانند توسعه تکرار شونده، برنامه ریزی کار، مدیریت نیازمندی ها، آزمودن، و غیره را درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In addition, the Algol 60 program of the iterative process is given.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برنامه الگول 60 از فرآیند تکراری ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]به علاوه، با Algol ۶۰ برنامه فرآیند تکرارشونده انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An iterative decoding scheme is proposed for the concatenation of a convolutional code and a GMSK modulator.
[ترجمه گوگل]یک طرح رمزگشایی تکراری برای الحاق یک کد کانولوشنی و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک طرح رمزگشایی تکرار شونده برای الحاق یک کد convolutional و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Numerical examples show that the iterative method is efficient.
[ترجمه گوگل]مثال های عددی نشان می دهد که روش تکراری کارآمد است
[ترجمه ترگمان]مثال های عددی نشان می دهند که روش تکراری کارآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The alternating group iterative method for the dispersive equation with periodic boundary condition is presented.
[ترجمه گوگل]روش تکراری گروه متناوب برای معادله پراکنده با شرایط مرزی تناوبی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش تکرار شونده گروه متناوب برای معادله تفرق با شرایط مرزی تناوبی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A conjugate gradient iterative procedure was used to solve the algebraic problems arising from those two approximate schemes.
[ترجمه گوگل]یک روش تکراری گرادیان مزدوج برای حل مسائل جبری ناشی از آن دو طرح تقریبی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک روش تکرار گرادیان مزدوج برای حل مشکلات جبری ناشی از این دو طرح تقریبی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Iterative development focuses on producing working code, reducing the risk of analysis-paralysis.
[ترجمه گوگل]توسعه تکرار شونده بر تولید کد کار متمرکز است و خطر تحلیل و فلج را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]توسعه تکراری روی تولید کد کار، کاهش ریسک تجزیه و تحلیل - فلج متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The conventional complex diffusion algorithm uses the iterative imaginary part(Laplacian of the Gaussian kernel) to control the diffusion process.
[ترجمه گوگل]الگوریتم انتشار پیچیده مرسوم از قسمت تخیلی تکرار شونده (لاپلاسی هسته گاوسی) برای کنترل فرآیند انتشار استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم انتشار مختلط مرسوم از قسمت موهومی تکرار شونده (Laplacian از هسته گاوسی)برای کنترل فرآیند انتشار استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] تکراری
[ریاضیات] ترجیعی، تکراری

انگلیسی به انگلیسی

• repetitive; reiterative; marked by dreary repetition; that involves repetition; frequentative (grammar)

پیشنهاد کاربران

چرخشی
مستمر
متکرر
تکرار شونده
تکرارپذیر
دوره ای
قابل تکرار
تکرار شونده
تکرار پذیر

بپرس