ice shelf


(توده ی انبوهی از تکه های یخ که در راستای کرانه های قطبی در ته دریا قرار دارد و شاخه های آن تا سطح آب می رسد) سکوی یخی، یخ سکو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thick layer of glacial ice that is frozen solid near shore but floats as it extends out to sea.

جمله های نمونه

1. Retreating ice shelves could be expected as a result of global warming, but are not in themselves evidence of it.
[ترجمه گوگل]عقب‌نشینی قفسه‌های یخی را می‌توان در نتیجه گرمایش جهانی انتظار داشت، اما به خودی خود شاهدی بر آن نیستند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که قفسه های یخی در نتیجه گرم شدن جهانی هوای کره زمین انتظار آن را داشته باشند، اما در حال حاضر شاهدی بر آن نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Huge pieces of the ice shelf break off and slowly melt into the sea.
[ترجمه گوگل]تکه های عظیم قفسه یخ جدا می شوند و به آرامی در دریا ذوب می شوند
[ترجمه ترگمان]تکه های بزرگی از the یخ جدا می شوند و به آرامی به درون دریا ذوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The enormous Wilkins ice shelf is now barely attached to land.
[ترجمه گوگل]قفسه یخی عظیم Wilkins اکنون به سختی به خشکی متصل شده است
[ترجمه ترگمان]The بزرگ ویلکینز در حال حاضر به سختی به زمین متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Extensive cracks in Ward Hunt, the largest remaining ice shelf, means it will continue to disintegrate in the coming years, said Luke Copland, director Ottawa University's cryospheric research lab.
[ترجمه گوگل]لوک کوپلند، مدیر آزمایشگاه تحقیقاتی کرایوسفر دانشگاه اتاوا، گفت که شکاف‌های گسترده در وارد هانت، بزرگترین قفسه یخی باقی‌مانده، به این معنی است که در سال‌های آینده به متلاشی شدن ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]لوک Copland، مدیر آزمایشگاه تحقیقات cryospheric دانشگاه اتاوا، گفت که شکاف های گسترده در Hunt هانت، بزرگ ترین قفسه یخی باقی مانده، به این معنی است که در سال های آینده به تجزیه و متلاشی شدن ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are no longer held back by the ice shelf.
[ترجمه گوگل]آنها دیگر در قفسه یخ نگه ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها دیگر در قفسه یخی نگهداری نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Canada's summer ice shelf losses now total 214 square kilometers (8 5 square miles), which is more than three times the area of Manhattan Island, the researchers said.
[ترجمه گوگل]محققان گفتند که تلفات قفسه یخ تابستانی کانادا در حال حاضر 214 کیلومتر مربع (85 مایل مربع) است که بیش از سه برابر مساحت جزیره منهتن است
[ترجمه ترگمان]به گفته پژوهشگران، در حال حاضر در حال حاضر total با ۲۱۴ کیلومتر مربع (۸ مایل مربع)در طول تابستان طول می کشد، که بیش از سه برابر مساحت جزیره منهتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the time the Marsh joins the immense Nimrod Glacier, some 35 miles from our camp, the ice is on a rapid charge to the Ross Sea Ice Shelf.
[ترجمه گوگل]زمانی که مارش به یخچال عظیم نمرود می‌پیوندد، حدود 35 مایلی از کمپ ما، یخ به سرعت به سمت قفسه یخی دریای راس می‌رود
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که Marsh به یخچال عظیم Nimrod، یعنی حدود ۳۵ مایلی از اردوگاه ما می پیوندد، یخ به سرعت به سمت فلات راس دریای راس در حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There it either breaks off into the water, or forms an ice shelf.
[ترجمه گوگل]در آنجا یا در آب می شکند، یا یک قفسه یخی تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]در آنجا یا به درون آب نفوذ می کند، یا یک قفسه یخی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This pair of images from NASA's Landsat 7 satellite shows the dramatic impact the collapse had on many of the glaciers that fed the Larsen B Ice Shelf.
[ترجمه گوگل]این جفت تصویر از ماهواره لندست 7 ناسا، تأثیر شگرف فروپاشی را بر بسیاری از یخچال‌های طبیعی که قفسه یخی لارسن B را تغذیه می‌کردند، نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این جفت تصویر از ماهواره Landsat ۷ ناسا، تاثیر چشمگیر فروپاشی را بر بسیاری از یخچال های طبیعی که به Shelf Larsen B خورده بودند، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The last time such a large ice island formed was in 1962 when the Canadian Ward Hunt Ice Shelf calved an island.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که چنین جزیره یخی بزرگی در سال 1962 شکل گرفت، زمانی بود که قفسه یخی Ward Hunt کانادا یک جزیره را زایش داد
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که یک جزیره یخی بزرگ در سال ۱۹۶۲ تشکیل شد زمانی بود که Shelf Hunt کانادایی وارد یک جزیره شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They studied several ice streams in West Antarctica that lead into the Ross Ice Shelf.
[ترجمه گوگل]آنها چندین جریان یخی را در غرب قطب جنوب که به قفسه یخی راس منتهی می شوند، مطالعه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین جریان یخ در قطب جنوب غرب را مطالعه کردند که به فلات یخی راس منتهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This new base, however, is more like an RV than an A-frame: Several ski-shod pods get towed back to their original positions as the ice shelf moves.
[ترجمه گوگل]با این حال، این پایه جدید بیشتر شبیه یک RV است تا یک قاب A: با حرکت قفسه یخ، چندین غلاف چوب اسکی به موقعیت اصلی خود بازمی‌گردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این پایه جدید بیشتر شبیه به یک فریم از یک فریم است: دسته های متعددی که با اسکی بازی می کنند، به موقعیت اصلی خود باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The last time such a large ice island formed was in 1962 when the Ward Hunt Ice Shelf calved an island. Smaller pieces of that chunk became lodged between real islands inside Nares Strait.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که چنین جزیره یخی بزرگی تشکیل شد در سال 1962 بود که قفسه یخی وارد هانت یک جزیره را زایش داد قطعات کوچکتر از آن تکه بین جزایر واقعی داخل تنگه نارس قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که یک جزیره یخی بزرگ در سال ۱۹۶۲ تشکیل شد زمانی بود که Shelf Ice وارد یک جزیره شدند قطعات کوچک تر این قطعه در میان جزایر واقعی در داخل تنگه Nares قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Measurements of ice thickness and seabed topography under the Fimbul Ice Shelf, Dronning Maud Land, Antarctica.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری ضخامت یخ و توپوگرافی بستر دریا در زیر قفسه یخی Fimbul، Dronning Maud Land، قطب جنوب
[ترجمه ترگمان]بررسی ضخامت یخ و توپوگرافی بس تر دریا از طریق فلات یخی Fimbul، Dronning Maud لند، قطب جنوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] یخپشته
[زمین شناسی] جزیره یخی تخته یخ عظیمی بشکل یک جزیره پهناور که مجاور ساحل بوده و به خط ساحلی پیوسته باشد .

پیشنهاد کاربران

ice shelf ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: رَف یخ
تعریف: یخی ضخیم با رویۀ نسبتاً تخت که در امتداد ساحل قطبی و در خلیج ها و خورهای کم عمق تشکیل می شود
یخ تاق

بپرس