icicle

/ˈaɪsɪkl̩//ˈaɪsɪkl̩/

معنی: قندیل یخ، قطعه یخ، قله یخ، یخ پاره
معانی دیگر: (یخ آویخته از ناودان و غیره) دنگاله، شوشه، آویزیخ، قله ی، ی  پاره، قطعه ی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tapered spike of ice formed by the freezing of dripping water.

جمله های نمونه

1. Icicles hang from tree braches in winter.
[ترجمه گوگل]یخ ها در زمستان از شاخه های درخت آویزان می شوند
[ترجمه ترگمان]icicles از درخت بید در زمستان آویزان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were icicles hanging from the eaves.
[ترجمه گوگل]از طاقچه ها یخ آویزان بود
[ترجمه ترگمان]قندیل های یخ از لبه های بام آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We set up camp at nearby Icicle Lake.
[ترجمه گوگل]ما در نزدیکی دریاچه آیسیکل کمپ زدیم
[ترجمه ترگمان]ما در نزدیکی دریاچه icicle نزدیک دریاچه icicle اردو زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The water formed into icicles on the window.
[ترجمه گوگل]آب روی پنجره به شکل یخ در آمد
[ترجمه ترگمان]آب به شکل قندیل های یخ بر روی شیشه آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A small scar marked her forehead and icicles hung from her brown fur cap.
[ترجمه گوگل]زخم کوچکی روی پیشانی‌اش دیده می‌شد و یخ‌ها از کلاه خز قهوه‌ای‌اش آویزان بودند
[ترجمه ترگمان]یک زخم کوچک روی پیشانی و قندیل های یخ زده اش از کلاه پوست قهوه ای رنگش آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He ignored the icicles too, a whole row of glistening two-and three-footers dripping from a pipe.
[ترجمه گوگل]او به یخ ها نیز توجهی نکرد، یک ردیف کامل از دو و سه فوتی درخشان از لوله می چکید
[ترجمه ترگمان]او قندیل های یخ را نیز نادیده گرفت، یک ردیف کامل از دو - سه footers که از لوله آب می چکید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Trails of electric light icicles hang from gutters in Miami and Honolulu, where it has never snowed in recorded history.
[ترجمه گوگل]مسیرهایی از یخ های نور الکتریکی از ناودان ها در میامی و هونولولو آویزان است، جایی که در تاریخ ثبت شده هرگز برف نباریده است
[ترجمه ترگمان]در شهر \"میامی و هونولولو\"، جایی که هرگز در تاریخ ثبت برف برف نباریده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Icicles the size of stalactites hung from the eaves of wayside stations.
[ترجمه گوگل]یخ هایی به اندازه استالاکتیت ها از لبه بام ایستگاه های کنار جاده آویزان بودند
[ترجمه ترگمان]icicles به اندازه of از ناودان of کنار جاده آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Icicles depended from the eaves.
[ترجمه گوگل]یخ ها از لبه های بام وابسته بودند
[ترجمه ترگمان]icicles از the آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have no icicles and no ice dam, but the snow must be three feet deep on my roof.
[ترجمه گوگل]من نه یخ دارم و نه سد یخی، اما برف باید سه فوت روی بام من باشد
[ترجمه ترگمان]نه قندیل های یخ و نه سد یخ دارم، اما برف باید سه فوت عمیق روی بام من باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sebald tossed icicles into the chimney, which disbursed warmth throughout the cottage.
[ترجمه گوگل]سبالد یخ ها را به داخل دودکش پرت کرد که گرما را در کل کلبه پخش کرد
[ترجمه ترگمان]Sebald قندیل های یخ را به سوی بخاری پرتاب کرد که disbursed را در سراسر کلبه گرم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Big, long icicles hanging from the eaves are not necessarily a sign of ice dams.
[ترجمه گوگل]یخ های بزرگ و طولانی که از لبه بام آویزان هستند لزوماً نشانه ای از سدهای یخی نیستند
[ترجمه ترگمان]قندیل های بزرگ و طولانی آویزان شده از لبه های بام لزوما یک نشانه از سده ای یخ نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A cherry-and-green stuffed bird turned slowly to an icicle of dust.
[ترجمه گوگل]یک پرنده گیلاس و سبز به آرامی تبدیل به یخی از غبار شد
[ترجمه ترگمان]پرنده پر رنگ و سبز به آرامی تبدیل به یک تکه یخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Icicles hung from the roof.
[ترجمه گوگل]یخ ها از پشت بام آویزان بودند
[ترجمه ترگمان]icicles از بام آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قندیل یخ (اسم)
icicle

قطعه یخ (اسم)
icicle

قله یخ (اسم)
icicle

یخ پاره (اسم)
icicle

تخصصی

[] قندیل یخ، قندیل، یخ پاره

انگلیسی به انگلیسی

• hanging tapered mass of ice formed by the freezing of successive water droplets
an icicle is a long pointed piece of ice hanging from a surface.

پیشنهاد کاربران

تو اصطلاح عامیانه معنیه کسی که از لحاظ عاطفی سرد هست رو هم میده.
مثلا دوستی که موقعی که نیاز به حمایت عاطفی دارین نادیدتون میگیره.
قندیل یخ
تلفظ : Ai si kl آیسیکل
Popsicle : بستنی نیستش. نوعی اسنک هستش که توی ایران به اسم آلاسکا میشناسیم
آبِ یخ زده ی رنگی و طعم دار ( عموما طعم های میوه ای ) که روی چوب ( stick ) منجمدشون میکنن
قندیل یخ
قندیل

بپرس