idiographic


معنی: مادی، اندیشه نگار، وابسته به مجاز
معانی دیگر: مجازی

جمله های نمونه

1. As follows is idiographic research: The first portion is correlation theory of this text.
[ترجمه گوگل]پژوهش ایدیوگرافیک به شرح زیر است: بخش اول نظریه همبستگی این متن است
[ترجمه ترگمان]همانطور که در ادامه آمده است، بخش اول نظریه همبستگی این متن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The idiographic route of how to carry out urban management includes basic precondition, system guarantee, core mechanism, basic manner, key means, tiptop bourn and future prospect.
[ترجمه گوگل]مسیر ایدیوگرافیک نحوه اجرای مدیریت شهری شامل پیش شرط اساسی، تضمین سیستم، مکانیسم اصلی، روش اساسی، ابزار کلیدی، نقطه شروع و چشم انداز آینده است
[ترجمه ترگمان]مسیر idiographic چگونگی انجام مدیریت شهری شامل پیش شرط ابتدایی، تضمین سیستم، مکانیزم هسته، روش اصلی، روش اصلی، در طول bourn و آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Idiographic apportion process includes two parts : operation cost and capital cost.
[ترجمه گوگل]فرآیند تقسیم ایدیوگرافیک شامل دو بخش است: هزینه عملیات و هزینه سرمایه
[ترجمه ترگمان]فرآیند Idiographic شامل دو بخش است: هزینه بهره برداری و هزینه سرمایه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The word idiographic is not to be confused with ideographic, which is the adjective formed from ideogram.
[ترجمه گوگل]کلمه ایدیوگرافیک را نباید با ایدئوگرافیک که صفتی است که از ایدئوگرام تشکیل شده است اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]کلمه idiographic نباید با ideographic اشتباه گرفته شود، که صفت ساخته شده از ideogram است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The idiographic work is as follows: The modeling of the scramjet fuel supply system with two phase flow.
[ترجمه گوگل]کار ایدیوگرافیک به شرح زیر است: مدل سازی سیستم تامین سوخت اسکرام جت با جریان دو فاز
[ترجمه ترگمان]کار idiographic به صورت زیر است: مدلسازی سیستم تامین سوخت scramjet با جریان دو فازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore, it is necessary to contrapose the idiographic object and the idiographic situation for the concrete analysis in the estimation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، لازم است برای تحلیل عینی در برآورد، شی ایدیوگرافیک و موقعیت ایدیوگرافیک در تضاد قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]بنابراین لازم است که شی idiographic و وضعیت idiographic برای آنالیز بتن در تخمین زده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Through the idiographic anatomy to heroism and take out it's distillate in the paper will have active meaning to perfect the hobbledehoy's personality and cultivate their individuality.
[ترجمه گوگل]از طریق آناتومی ایدیوگرافیک به قهرمانی و بیرون آوردن تقطیر آن در مقاله معنای فعالی برای تکمیل شخصیت هابلدهوی و پرورش فردیت آنها خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]از طریق آناتومی پاتولوژی به قهرمانی و بیرون بردن آن در این مقاله به معنای فعال برای کامل کردن شخصیت hobbledehoy و پرورش فردیت خود خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally, we discuss the idiographic measure of corporation culture constructing and how to improve it.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما معیار ایدیوگرافیک ساخت فرهنگ شرکتی و چگونگی بهبود آن را مورد بحث قرار می‌دهیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما معیار idiographic ساخت فرهنگ شرکت و چگونگی بهبود آن را مورد بحث قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The experimentation has the strongpoint idiographic and visual, but it has the disadvantage and high charge.
[ترجمه گوگل]آزمایش دارای نقطه قوت ایدیوگرافیک و بصری است، اما دارای معایب و شارژ بالایی است
[ترجمه ترگمان]این آزمایش دارای strongpoint idiographic و دیداری است، اما دارای عیب و بار بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just Resolution of Idiographic Cases' is an aim that modern International Private Law re-searchers seek for.
[ترجمه گوگل]حل و فصل فقط موارد ایدیوگرافیک هدفی است که پژوهشگران حقوق خصوصی بین المللی مدرن به دنبال آن هستند
[ترجمه ترگمان]تنها قطعنامه موارد Idiographic هدفی است که searchers خصوصی بین المللی به دنبال آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Select one effect theory to analyze an idiographic news transmitting phenomenon.
[ترجمه گوگل]یک نظریه اثر را برای تجزیه و تحلیل یک پدیده انتقال دهنده اخبار ایدیوگرافیک انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]یک نظریه افکت را انتخاب کنید تا یک پدیده انتقال اخبار idiographic را تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The word idiographic is not to be confused with ideographic, which is the adjective formed ideogram.
[ترجمه گوگل]کلمه ایدیوگرافیک را نباید با ایدئوگرافیک که صفت ایدئوگرام تشکیل شده است، اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]کلمه idiographic نباید با ideographic اشتباه گرفته شود، که صفتی است که ideogram شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For its idiographic sapor, abundant alimentation, fresh color and peculiar medical value, it attracts more and more consumers.
[ترجمه گوگل]به دلیل ویژگی‌های خاص، تغذیه فراوان، رنگ‌های تازه و ارزش پزشکی خاص، مصرف‌کنندگان بیشتری را به خود جذب می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای idiographic its، alimentation فراوان، رنگ تازه و ارزش پزشکی خاص، بیشتر و بیشتر مصرف کنندگان را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Idiographic process of the elastic viscoplastic FEM analysis is listed and flow chart is presented.
[ترجمه گوگل]فرآیند ایدیوگرافی تجزیه و تحلیل FEM ویسکوپلاستیک الاستیک فهرست شده و نمودار جریان ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تجزیه و تحلیل اجزا محدود جامد الاستیک جامد (FEM)فهرست گردیده و نمودار جریان ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مادی (صفت)
material, physical, somatic, corporeal, earthen, materialist, worldly, idiographic

اندیشه نگار (صفت)
idiographic

وابسته به مجاز (صفت)
idiographic

پیشنهاد کاربران

فردگرایی، تفریدی گرایی براساس آنچه کانت �تمایل به تعیّن ( tendency to specify ) توصیف کرده و ویژه علوم انسانی است، که تلاش برای درک معنای پدیده های احتمالی، منحصر به فرد و اغلب فرهنگی یا ذهنی را توصیف می کند
تفریدی، خاص نگر بودن
تفریدی ( در برابر تعمیمی )
خود نگاره
غیر قابل تعمیم
فردنگر در مقابل قانون نگر و عمومی نگری

بپرس