illuminance


رجوع شود به: illumination

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the intensity of light per unit of area on a surface exposed to light; illumination.

جمله های نمونه

1. Over a surface, Illuminance averaged over the specified surface.
[ترجمه گوگل]در یک سطح، میانگین روشنایی در سطح مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]در طول یک سطح، illuminance به طور متوسط بر روی سطح مشخص شده انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Illuminance and light power are basic lumlnosity indexes.
[ترجمه گوگل]روشنایی و قدرت نور، شاخص های اصلی نورپردازی هستند
[ترجمه ترگمان]illuminance و قدرت نور، شاخص lumlnosity اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It refers to the specified average illuminance value on the lighted surface.
[ترجمه گوگل]به مقدار متوسط ​​روشنایی مشخص شده در سطح روشن اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]آن به مقدار متوسط مشخص شده در سطح روشن اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An approximate matrix-calculation method for finding the illuminance distribution of diffused reflection in the integrating sphere from a light source located at the sphere centre is derived.
[ترجمه گوگل]یک روش محاسبه ماتریس تقریبی برای یافتن توزیع روشنایی بازتاب منتشر شده در کره یکپارچه از یک منبع نور واقع در مرکز کره مشتق شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش تخمین ماتریس تقریبی برای یافتن توزیع illuminance انعکاس پراکنده در فضای یکپارچه از یک منبع نور واقع در مرکز کره، بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The average illuminance over the reference surface at the end of the complete maintenance cycle.
[ترجمه گوگل]میانگین روشنایی روی سطح مرجع در پایان چرخه تعمیر و نگهداری کامل
[ترجمه ترگمان]میانگین کارکرد در سطح مرجع در پایان چرخه تعمیر و نگهداری کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To explore the relationship between the illuminance and the observed order of reaction of photodegradation of nitrofurazone solution.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رابطه بین روشنایی و ترتیب مشاهده شده واکنش تخریب نوری محلول نیتروفورازون
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین illuminance و مرتبه مشاهده شده واکنش of راه حل nitrofurazone
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Illuminance of illuminating radiation is always measured in photometric units.
[ترجمه گوگل]روشنایی تابش روشنایی همیشه با واحدهای فتومتریک اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری تشعشع روشن همیشه در واحدهای photometric اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Finally, illuminance levels and luminance levels that the reasonable, comfortable, healthy artificial lighting of study needs given quantitative analysis.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سطوح روشنایی و سطوح درخشندگی که نور مصنوعی مناسب، راحت و سالم مطالعه به آن نیاز دارد، با توجه به تجزیه و تحلیل کمی
[ترجمه ترگمان]در نهایت سطوح illuminance و سطوح درخشندگی حاکی از آن است که نورپردازی مصنوعی معقول، راحت، سالم و سالم مورد نیاز به تجزیه و تحلیل کمی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Locus of points on a surface where the illuminance has the same value.
[ترجمه گوگل]مکان نقاط روی سطحی که میزان روشنایی آن یکسان است
[ترجمه ترگمان]Locus نقطه بر روی سطحی که the دارای همان مقدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ray trace and the illuminance calculation method of the CAD system is analyzed.
[ترجمه گوگل]ردیابی پرتو و روش محاسبه روشنایی سیستم CAD تجزیه و تحلیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]ردیابی اشعه و روش محاسبه illuminance سیستم CAD مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Key words: C - BUS, EPS, Illuminance, Glare, Uniformity.
[ترجمه گوگل]کلمات کلیدی: C - اتوبوس، EPS، روشنایی، تابش خیره کننده، یکنواختی
[ترجمه ترگمان]کلمات کلیدی: C - BUS، EPS، illuminance، Glare، یکپارچگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Visual, electromagnetic spectrum, luminous flux, luminous intensity, illuminance, luminance.
[ترجمه گوگل]بصری، طیف الکترومغناطیسی، شار نوری، شدت نور، روشنایی، درخشندگی
[ترجمه ترگمان]بصری، طیف الکترومغناطیسی، شار نوری، شدت نور، درخشندگی (درخشندگی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Note: The maintained illuminance is the minimum value to which the illuminance is allowed to fall.
[ترجمه گوگل]توجه: روشنایی حفظ شده حداقل مقداری است که روشنایی مجاز به کاهش آن است
[ترجمه ترگمان]توجه: The نگهداری شده حداقل مقدار است که the اجازه سقوط آن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It refers to the illuminance value received by one point on the level.
[ترجمه گوگل]به مقدار روشنایی دریافت شده توسط یک نقطه از سطح اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]آن به مقدار illuminance دریافتی از یک نقطه در سطح اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Usual methods of illuminance computing on design of illuminance are introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]روش‌های معمول محاسبه روشنایی در طراحی روشنایی در این مقاله معرفی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]روش های معمول محاسبه illuminance بر روی طراحی of در این مقاله معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] شدت روشنایی

انگلیسی به انگلیسی

• intensity of light, strength of light (optics)

پیشنهاد کاربران

بپرس